شماره ۱۰۹۶

یکی نامه خواهم نبشتن پُرآب چشم

پروفسور محمدحسن کریمی‌نژاد - استاد پاتولوژی و ژنتیک دانشگاه

یکی نامه خواهم نبشتن پُرآب چشم

دکتر پروانه‌وثوق پزشکی دلسوز، مادری مهربان و پروانه‌ای سبک‌بال، در پانزدهم اسفندماه ۱۳۱۴‌به‌دنیا آمد. مدارج علمی را به‌سرعت پیمود به موطن خود و هموطنان خود دلسوزانه خدمت‌کرد و در ۲۹ اردیبهشت‌ماه۱۳۹۲سبک‌بال پرگرفت و به‌ابدیت پیوست.

شرح‌حال، مدارج تحصیلی و خدمات ارزشمند ایشان را از نوشته‌ی جناب دکتر مرداویج آل‌بویه، همکار چهل‌ساله‌ی ایشان نقل می‌نمایم.

جامعه‌ی هماتولوژی و انکولوژی کودکان، از فقدان فرشته‌ی نجات کودکان و پایه‌گذار هماتولوژی و انکولوژی مدرن: خانم دکتر پروانه‌وثوق به‌شدت رنج می‌برد. پروانه‌وثوق در ۲۹ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۳ (19ماه مه 2014) در‌سن ۷۸سالگی بدرود حیات گفت. پروانه در خانواده‌ای فهیم رشد‌یافت و بعداز اتمام دوره‌‌ی دبستان و دبیرستان، وارد ‌دانشکده‌ی پزشکی تهران شده و به سرعت تحصیلات خود را تکمیل‌نمود.

دوره‌‌ی انترنی و رزیدنتی کودکان را در یک مرکز مشهور  Renowned در آمریکا گذراند. سپس به ایالت واشنگتن رفت و در مرکز پزشکی دانشگاه جرج‌تاون، دوران فلوشیپ خود را در هماتولوژی و انکولوژی کودکان به‌پایان‌برد. بعد‌از آن به‌عنوان متخصص انکولوژی کودکان در مرکز پزشکی M.D.Anderson هوستون تگزاس مشغول به‌کار شد تا اینکه در‌سال۱۹۶۸ (۱۳۴۷)برای بازدید کوتاهی از خانواده به ایران آمد.

نه‌تنها به‌علت دوری از بستگان و خانواده بلکه برای کمک به کودکانی که از سرطان‌های مختلف رنج‌می‌برند تصمیم به بازگشت و خدمت به‌هموطنان خود گرفت. بدین‌منظور از پُست خود استعفا داد و پُست دیگری را نیز در آمریکا قبول‌نکرد که این شروع کار طولانی و از خود گذشتگی ایشان بود.

ایشان اولین بخش هماتولوژی و انکولوژی کودکان را در بیمارستان علی‌اصغر(مرکز پزشکی کودکان شهرآزاد) با شوق و اشتیاق فراوان تأسیس نمود.

اولین برنامه‌ی خود را با آموزش و تربیت رزیدنت و کادر پرستاری مخصوص آشنا به بیماری سرطان‌کودکان شروع نمود. طرز رفتار با کودکان و خانواده‌ی مضطرب و نگران آنان را بدان‌ها آموخت. در‌نهایت به‌زودی بخش به‌صورت مرکز مخصوص بیماری‌های خون و سرطان کودکان شناخته شد.

خانم دکتر وثوق را در‌سال۱۳۵۳ در مرکزپزشکی‌شهدا (رضا‌پهلوی سابق) ملاقات‌نمودم. در‌آن‌موقع ایشان به‌صورت پاره‌وقت به‌عنوان مشاور بخش‌کودکان مشغول به‌کار بودند. آرمان مردمی و کار اصولی و آکادمیک ایشان موجب همکاری صمیمانه‌ی چهل‌ساله‌ی ما شد. باکمک سایر همکاران، درمانگاهی برای بیماران سرپایی بدون دریافت هزینه ترتیب داده شد.

ایشان مشوق و بنیانگذار انجمن تالاسمی و فراهم نمودن امکان تزریق خون به مبتلایان در سراسر کشور و نظارت برانجام پروتکل استاندارد بیماران مبتلا به تالاسمی بودند. موارد دیگر مورد‌توجه ایشان، مرگ کودکان مبتلا در‌اثر بیماری‌های سرطانی به‌علت عدم‌استفاده از امکانات موجود پزشکی بود.

خانم دکتر وثوق به‌زودی متوجه  اهمیت تأسیس انستیتویی با هدف اصلی کمک به کودکان بیمار و دریافت هدایا و کمک‌های مردمی بدان مؤسسه شد(مؤسسه‌ی محک:مرکز حمایت کودکان).

برحسب اتفاق پروفسور وثوق در این هنگام از سمت کار دانشگاهی بازنشسته گردید (سال ۱۳۷۹) و توانست مسئولیت محک و chairman این مرکز را به میل خود و رایگان قبول نماید تا بتواند این مسئولیت را به‌نحو‌احسن انجام‌دهد.

محک از بدو‌شروع مورد‌توجه، رضایت و حمایت سخاوتمندانه‌ی نیکوکاران قرار‌گرفت به‌طوری‌که موفق‌شد کارهای اجتماعی مورد قبول و با ساخت بیمارستان بزرگ و مدرن محک خدمات لازم را به‌طور کامل و شایسته به نیازمندان را ارائه‌نماید. در اوایل‌دهه‌ی ۷۰ این مجموعه به‌عنوان مرکز آموزش و درمان هماتولوژی و انکولوژی کودکان و پذیرش و تربیت فلوشیپ این رشته تأیید گردید و در ۳‌دهه‌ی گذشته تعداد زیادی فلوشیپ و متخصص هماتولوژی و انکولوژی کودکان به جامعه تحویل‌داد و توانست با کسب مقام‌های علمی‌در مراکز درمانی، شهرت و مقبولیت عامه در تشخیص و درمان تومورهای بدخیم و بیماری‌های خونی کشور کسب نماید. از اوایل قرن جدید(بیست و یکم) این مجموعه به‌عنوان یکی‌از مراکز شایسته برای تربیت هماتولوژی و انکولوژی کودکان جهان‌معرفی شد. این مرکز در اوایل قرن اخیر یکی‌از اعضا انجمن بین‌المللی کودکان (slop) گردید و ایشان به‌طور مرتب در کنگره‌های سالانه‌ی بین‌المللی شرکت ‌نمود. ایشان تعداد زیادی هماتولوژیست و انکولوژیست کودکان تربیت نموده‌است که در گوشه و کنار کشور مشغول خدمت می‌باشند.

در اوایل دهه‌ی ۴۰ تالاسمی‌ماژور یکی‌از مسائل مهم اجتماعی بهداشتی کشور به‌ویژه در سواحل دریای شمال (خزر) و جنوب بود که بودجه‌ی کافی و افراد مجرب برای درمان و نگهداری افراد مبتلا وجود نداشت تا بتواند به‌این درد بی‌درمان آنان بهبودی بخشد.

خانم دکتر وثوق خانواده‌ای را که در خارج از کشور برای بتاتالاسمی تشخیص پیش‌از تولد انجام شده‌بود به‌من (دکترکریمی‌نژاد) معرفی ‌نمودند و خواستند که در‌این‌مورد اقدام نمائیم. برحسب راهنمایی ایشان با ۴مرکز: دکتر لیتون در کینگز کالج لندن و سه مرکز دیگر مکاتبه نمودم و نوشتم که ما موفق به انجام تشخیص ناهنجاری‌های کروموزومی پیش‌از تولد شده‌ایم و در‌نظر‌داریم تا با کمک شما برای بتاتالاسمی این برنامه را پیاده‌کنیم. ۳‌مرکز در پاسخ نوشتند چون در کشور شما هیچ‌گونه بررسی ازنظر تعیین ژن‌های بیماری تالاسمی انجام‌نشده قبول چنین مسئولیتی امکان‌پذیر نیست. دکتر لیتون (کینگز کالج) خواستند تا تحت‌شرایطی قبل‌از بارداری، خون زوجین برای تعیین ژن‌های جهشی به‌بخش ایشان ارسال شود. چنانچه موفق به شناسایی ژن‌های زوجین شدند، مجازند برای‌ بارداری اقدام نمایند. آنگاه در هفته‌ی پانزدهم مقداری از مایع آمنیوتیک را بزل نموده و به لندن ارسال شود تا ‌وضع جنین ازنظر حامل‌بودن ‌یک ‌ژن (تالاسمی مینور)، عامل دو‌ ژن (تالاسمی ماژور) و داشتن دو ژن سالم جنین سالم را مشخص نموده و بتوانند جنین‌های مبتلا به تالاسمی‌ماژور را سقط‌درمانی نمایند.

بر‌این‌پایه ۱۴‌خانواده مورد بررسی قرار‌گرفتند که نتیجه‌ی آن در شماره‌ی دوم سال چهارم مجله‌ی نبض‌۱۳۷۳چاپ و منتشر گردید. خوشبختانه این اقدام با کمک همکاران خیرخواه منجر به صدور اجازه‌ی سقط‌درمانی برای جنین‌های مبتلا (۱۳۷۵/۳/۲۶) و تصویب قانون عدم اجازه‌ی ثبت عقد زوجین بدون انجام آزمایش‌های لازم از‌نظر هموگلوبینوپاتی گردید.

موضوعی که‌اکنون به‌صورت قانونی و اجباری درآمده است.

پروفسور پروانه وثوق شخصیتی یگانه از‌نظر حفظ اعتقاد گرانبها و پاسداری از دِین اجدادی خود و احساس‌مسئولیت اجتماعی، احترام به‌همکاران، عشق و از خودگذشتگی نسبت به بیماران، فداکاری و همیاری برای فلوشیپ‌ها و دانشجویان، احترام به همکاران و همیاران، عشق به افراد خانواده و سخاوت و بخشش به افراد نیازمند ‌بود. خداوند روانش را شاد بدارد.


تعداد بازدید : 2004

ثبت نظر

ارسال