تب دنگ (Dengue)، چیکونگونیا (Chikungunya) و ویروس زیکا، همگی بیماریهای مهلک و کشنده و پرهزینهایبوده وباتوجه به نوظهور بودن آن، این بیماریها ناشیاز پاتوژنهای منتقلشده توسط پشهیآئدس اجیپتی (Aedes Aegypti)، یکیاز شایعترین و نهانکارترین (Stealthy)پشهها درجهان هستند. علاوهبراین بیماریها، باوجود اینکه در چند دههی اخیر میلیونها تَن از بیماری مالاریا(منتقلشده توسط پشهی آنوفل) نجات داده شدهاند، هنوز هم مالاریا مشکل عمدهای در کشورهای جنوب صحرای آفریقا و جنوبشرق آسیا است.
روشهای قدیمی مانند اسپری حشرهکش، جهت کنترل پشه کافی نیست و این نوع کنترل حتی بهواسطهی مقاومت به آفتکشها، موجب بروز نگرانیهای بیشتری است.
بهترین روش کنترل یعنی ازبینبردن اماکن پرورش لارو پشه، بهواسطهی نبود منابع کافی و دشواری مجابکردن مداوم جامعه برای عاری نگهداشتن محیط زندگی خود از پشه مختلشده است. واکسن تبدنگ بانام Dengvaxia که توسط شرکتسانوفیپاستور(Sanofi Pasteur) گسترش یافته، اخیراً در مکزیک، فیلیپین و برزیل مورد تأیید واقعشده و مجوز آن صادر گردیده است.
بااینحال، تأثیر واکسن روی سروتیپ۲ (Serotype 2) زیاد نبوده و نیاز به سهبار تزریق دارد. واکسن چیکونگونیا درمرحلهی آزمایشهای آغازین قراردارد و درحالیکه تولید واکسن Zika براساس الگوی واکــسن ویـروس نیـلغربــی (West Nile Virus)آسانتر میباشد ولی هنوز مورد تایید قرار نگرفته و مورد بحث میباشد و ازاینرو جهت مواجهه با این مشکلات، از سالها پیش یعنی از ۱۹۴۰، روشهای جدیدی بهنام مداخلهی ژنتیکی ارائهشده و توسعه یافته است.
روشهای کنترل ژنتیکی، مانند روشهایی که شامل باکتری ولباخیا (Wolbachia) و یا روشهای اکسیتک(Oxitec solutions) هستند، برای استفاده علیه پشهی آئدس اجیپتی ناقل و بهمنظور کنترل تب دنگ، چیکونگونیا و ویروس زیکا در قارهی آمریکا در دسترس هستند.
روشهای جدید همگی برمبنای مداخلات در ناحیهی بسیار وسیع و متکی بر آزادسازی دستهجمعی پشهی نر اصلاحشده بهمنظور انتشار ژنهای خاص در جمعیت پشهی وحشی میباشند. برخی از این روشها بهگونهای طراحی شدهاند تا خودبهخود محدود شونده باشند و تمام ژنهای جدید درنهایت از جمعیت ناپدید گردند. حشرات استریل، ژن ترانسRIDL (انتشار حشرات حامل ژن کشندهی غالب) و همچنین ژن اتوزومال خانهیابی اندونوکلئاز را رها مینمودند.
روشهای دیگر طوری طراحی شدهاند تا خود نگهدارنده باشند، بهطوریکه عناصر ژنتیکی جدید باقی بمانند و فرکانس خود را در جامعه افزایشدهند و نیز بالقوه بهطورکامل حملهکرده و بهصورت جغرافیایی گسترشیابند. زیر غالب (Underdominance)، رهاسازی پشههای آلودهشده با باکتری Wolbachia، عناصرMedea، ترانسپوزونها و ژنهای خانهیابی اندونوکلئاز مرتبط با Y متعلق بهایندسته هستند. این عناصر که درایو ژن نامیده میشوند، پساز آن میتوانند ژنهای دیگر را گسترش دهند که پشه را مقاوم و یا علیه انتقال بیماری ایمن میکنند.
روش کنترل ژنتیکی که بهطور کامل تست و تأییدشده، روش «Oxitec» (آئدس اجیپتی پشه مهندسیشده با ژنکشندهی غالب) همراه بایک ژن سرکوبگر میباشد که درحضور تتراسایکلین عمل میکند. این پشهها بهراحتی در آزمایشگاه با تغذیهی لارو با تتراسایکلین پرورش داده شده و فرزندان آنها در طبیعت در غیاب این آنتیبیوتیک ازبینمیروند. هنگامیکه این پشههای نر در طبیعت رها شده و با مادههای نوع وحشی جفتگیری میکنند، فرزندانشان ژن را به ارث برده و در دورهی لاروی خواهند مرد و این امر منجر به کنترل بسیار مؤثر جمعیت پشهها خواهدشد. این فنآوری در نسخههای مقیاس کوچک در جزایر کیمن، مالزی و برزیل آزمایش و ارزیابی آزمایشگاهی شدهاست. در مناطقی که درآنها پشههای Oxitec آزاد شدهاند، تا حدود ۹۰درصد کاهش در تعداد پشهی آئدس اجیپتی و کاهش بسیار زیاد در تعداد موارد تبدانگ گزارش شدهاست.
دانشمندانOxitec، با انجام آزمایشهای زیستمحیطی و ایمنی سنجی گوناگون، ازجمله اثر مقادیر واقعگرایانهی تتراسایکلین بربقای مادههایOxitec براساس آلودگی زیستمحیطی بالقوهی منابع انسانی و حیوانی با تتراسایکلین، به نتایجی رسیدند که همگی امیدوارکننده بودند و دولت برزیل بهتازگی از Oxitec دعوت نموده است تا آزمایشهای خود را در مقیاس جمعیت بزرگتری انجام دهد. درک و پذیرش عمومی در مناطقی که درآن پشهها رهاسازی شدهاند، بهشدت مثبت هستند بهطوریکه پشه Oxitec را حتی بانام «پشهیدوستانه» میخوانند. با وجود این شواهد، این «پشههای دوستانه» آماده برای کنترل پشههای انتقالدهندهی تبدنگ، چیکونگونیا و ویروس Zika در یک مقیاس بزرگ هستند! از دههی ۱۹۷۰ استریلسازی پشههای Aedes Aegypti و آنوفل آغاز گشته و از آغاز دهه ۲۰۰۰ ، روشهای ژنتیکی برای کنترل پشههای ناقل بیماریها به کار گرفته شده است.
ثبت نظر