شماره ۱۰۷۱

ضرورت بررسی دقیق بیمار در هر مراجعه

پروفسور محمدحسن کریمی‌نژاد

 بعد‌از مدتها بی‌خبری، به یک همدوره‌ای عزیز که پزشکی بسیار هوشمند و کنجکاو و مورد اعتماد بیماران و همکاران است برخورد نمودم؛ دیدم در راه‌رفتن لنگ‌می‌زند و مانند سابق تیز و چالاک نیست. جویای احوال او شدم، گفت: چه خوب شد تو را دیدم و در‌مورد لنگش من سؤال نمودی. همانگونه‌ که میدانی من از زمان کودکی چالاک و سرزنده بودم و به ورزش پیاده‌روی و شنا و حرکات سبک و ژیمناستیک علاقه‌مند بودم، به‌این ورزش‌ها عادت نموده بودم و هیچگاه چه در خانه و داخل کشور و چه در توقف‌های چند‌ساله در خارج از کشور این ورزش صبحگاهی را رها ننموده، ادامه داده و می‌دادم. اخیراً از دو سه‌سال قبل به‌تدریج، در راه‌رفتن دچار لنگش متناوب شدم. (Intermittent Claudication) درست صحنه‌ی درس زنده‌یاد پدر جراحی نوین ایران، استاد پروفسور عدل را در ذهن من زنده کرد و یقین نمودم که خصوصیات لنگش متناوب من با آنچه استاد می‌گفت مطابقت دارد و باید به‌علت گرفتگی و نارسایی شریان‌های پای چپ باشد. لذا طبق تجویز یکی‌از ارتوپدیست‌ها برای انجام داپلر مراجعه و تمام عروق بدنم را بررسی کردند ولی در هیچ‌یک از عروق ضایعه‌ی شدیدی که احتیاج به دستکاری و باز‌نمودن آن باشد، گزارش نشد. بالعکس رادیوگرافی و MRI ستون‌فقرات، ضایعاتی در مهره‌های کمری L3-L4 , L4-L5 و شکستگی قدیمی در L5 را نشان‌داد.

لذا ارتوپدیست این لنگش را نتیجه‌ی ضایعات مهره‌های کمری و فشار بر روی ریشه‌های اعصاب دانست و دستوراتی برای رفع التهاب و درد تجویز نمود و ایشان باتوجه به سن و سال من، عمل‌جراحی و رفع فشار روی ریشه‌های اعصاب را صلاح ندانسته و توصیه‌نمود تا سعی شود که با انجام حرکات ژیمناستیک و دارو با آن درد بسازم. من هم پذیرفتم و سعی‌کردم با آن‌کنار بیایم. به‌تدریج این لنگش و درد هنگام حرکت فزونی یافت، به‌طوری‌که مجبور‌شدم به همکاران گرامی متخصص مغز و ستون‌فقرات متعدد مراجعه نمایم   و آنان هم با توضیحاتی که بدان‌ها می‌دادم نظر همکار ارتوپد را تأیید می‌نمودند. این روند ادامه یافت تا به‌جایی رسید که به‌‌رغم درمان دارویی و فیزیوتراپی، مرا زمین‌گیر کرد و از فعالیت بازداشت. لذا به یکی‌از دوستان پزشک مراجعه نمودم و قرار‌شد یکی دو روز در بیمارستان بستری شوم و بررسی کامل مجددی از‌نظر عروق و ضایعات ستون‌فقرات انجام شود.

در آنژیوگرافی که از عروق و به‌ویژه عروق پاها به عمل آمد، معلوم شد که شریان ایلیاک چپ، کاملاً مسدود و در حقیقت نمونه‌ی کاملی از لنگش متناوب می‌باشد. با رفع گرفتگی شریان ایلیاک چپ ناراحتی درد و لنگش پای چپ به‌تدریج برطرف‌شده و روز‌به‌روز بهتر می‌شود. در بررسی دقیقی که انجام‌دادم به‌این نتیجه رسیدم که توضیحات خود من و تکیه‌بر یافته‌های رادیولوژی ستون‌فقرات و گزارش سونوگرافی ‌داپلر که گردش خون شریان اصلی و شاخه‌های آن را طبیعی گزارش‌نموده بود، موجب گمراه شدن جراحان مغز و اعصاب می‌گشت. لذا چند‌توصیه‌ی مهم برای تو و همکاران پزشک دارم به‌شرط اینکه از ذکر نام من خودداری نمایی. قول دادم توصیه‌های ایشان را به‌عنوان محک به استحضار همکاران عزیز برسانم:

۱ـ در مراجعه به پزشک سعی کنید مانند یک بیمار ساکت و آرام باشید. سؤال‌های ایشان را بدون اظهار‌نظر در‌مورد علت (اتیولوژی)، آنگونه که پیش‌آمده و اکنون موجب ناراحتی شما می‌باشد جواب دهید.

۲ـ از ذکر تشخیص همکاران دیگر در ابتدا خودداری نمائید زیرا ممکن‌است موجب گمراهی و تلقین به پزشک معالج فعلی شود.

۳ـ پزشک باید در هر‌نوبت مراجعه‌ی بیمار او را دقیقاً معاینه و تشخیص قبلی خود را بررسی مجدد نماید.

۴ـ در مراجعه به همکار سعی کنیم ایشان را در‌معاینه و بررسی آزاد بگذاریم. اگر اختلاف‌نظر وجود دارد، شایسته است در پایان جلسه، مورد بحث قرار‌گیرد. چه‌بسا اظهارنظر همکاران دیگر و نحوه‌ی بیان مطلب به‌وسیله‌ی خود ما موجب گمراه نمودن پزشک معالج و تأیید نظر همکاران شود. لذا توصیه‌می‌کنم بهتر است آرام و ساکت، منتظر اظهار نظر و تصمیم‌ پزشک متخصص باشیم.

 

تعداد بازدید : 655

ثبت نظر

ارسال