قدرت دید هردو چشم محدود به درک حرکات دست بود و فشار درون چشم در هریک از چشمها 14میلیمتر جیوه بود. درمعاینه با اسلیت لامپ، کدورتهای زیر کپسولی دوطرفهی ستارهیی قدامی عدسی (پانلهای بالا، راست و چپ) دیده شد. درمعاینهی فوندوسکوپیک با چشم گشاد لکههای کاتن وول cotton wool پراکنده و رنگ پریدگی دوطرفهی عصب باصره دیده شد که درچشم چپ دربیشترین مقدار خود بود. (پانلهایپایین، راست وچپ). چهار ماه پساز صدمه، در بیمار عمل کاتاراکت وکاشت لنز درون چشمی انجام شد و بهدنبال آن تیزی دید تا ۲۰/۷۰ درچشم راست و ۲۰/۴۰۰ درچشم چپ بهبود یافت. دوسال پس از صدمه، درچشم چپ جدا شدن شبکیه اتفاق افتاد و بیمار تحت ترمیم قرارگرفت. در ویزیت پیگیری بعداز 10سال، تیزی دید بیمار درچشم راست ۲۰/۱۰۰ بود ولی درچشم چپ فقط میتوانست انگشتان را بشمارد. آتروفی دوطرفهی اپتیک با ازهم گسیختگی گستردهی رنگیزهی ماکولا وجود داشت. با وجودی که بیمار از نظر قانونی کور محسوب میشد، ولی با استفاده از وسایل کمکی دید پایین میتوانست بخواند و میتوانست بهطور مستقل از وسایل حمل ونقل عمومی استفاده کند. وقتی کدورتهای عدسی تنها تظاهر صدمهی برق گرفتگی باشد، انتظار براین است با انجام عمل کاتاراکت، پیامدی کارکردی بهدست آید. اما با صدمهی همزمان عصب باصره و شبکیه، ممکناست بازتوانی کامل بینایی محدود باشد.
N Engl J Med 2014 Jan 23;370:e6
ثبت نظر