بنابراین هم حیات انسان بسیار مهم و ارزشمند است و طبعاً حفظ آن اهمیت بسیاری دارد و هم مهمتر ازآن، اهل ایمان و بندگان شایستهی پرودگار به سلامت زیستن، سزاوارترند. بنابراین این باوری درست واستنباطی بجا است که در اسلام:
ـ تندرستی به مفهوم آن یک ارزش است.
ـ حفظ جان یک واجب شرعی است، مقدمهی این واجب نیز برای تحقق آن واجب بزرگ، با تأکید و الزام شرعی همراه است.
ـ اهل ایمان به سالم زیستن شایستهترند.
ـ سلامت بهطورکلی خود مقدمهی لازم برای انجام وظایف دینی، حفظ کیان اعتقادی و عزت مسلمین است.
ـ تأمین سلامت و حفظ و ارتقای آن، نیازمند برخورداری مردم از آگاهیهای ضروری بهداشتی است.
ـ هر تلاشی که در زمینهی بهداشت با الهام از رهنمودهای حیاتبخش و مسوولیتآفرین اسلامی صورتگیرد، تلاش مقدسی است که میتوان آن را مصداق روشنی از اعمال صالحه و عبادات ثمربخش و مایهی خشنودی پروردگار دانست.
ـ همه و بهخصوص کادر بهداشتیدرمانی، برگزیدگان فکری و مدیران جامعهی اسلامی برای تأمین سلامتجامعهی بشری بهطور عام و برای جامعهی اسلامی بهطور خاص، مسوولیت دارند و ازآنجاکه تأمین سلامت با مفهوم جامع آن، مشارکت همگانی را میطلبد لذا ناروا نیست که از آن به عنوان یک مسوولیت همگانی یاد کنیم.
اصولاً با نگاهی به احکام اسلامی، درمییابیم که بهداشت حقیقتاً جزئی از معارف اسلامی است و اگر ما در زمینهی بهداشت از دیگران عقبتریم، این نشانی از کمتوجهیها و کاستیهای ما در اجرای دستورهای حیاتبخش اسلامی است و بهعبارتدیگر جامعهی اسلامی که باید خود در سلامت پیشتاز و الگوی جوامع دیگر باشد هرگز قابلقبول نیست که دراین میدان، عقبتر از دیگران و محتاج کمکهای تحقیرآمیز و منتبار کسانی باشد که دانش امروز آنها، بهطور مستقیم و غیرمستقیم وامدار فرهنگ متعالی اسلام است.
ثبت نظر