شماره ۹۸۴

الکلیسم

دکتر سیدرضا جمالیان - عفونی

الکلیسم

الکلیسم ‌Alcoholism، اعتیاد به‌مصرف اجباری و مستمر نوشابه‌های الکلی است که نرسیدن الکل به این افراد معتاد، برعکس اعتیادهای دیگر ممکن است حتی منجر به مرگ معتاد بشود. تاکنون روشهای درمانی پراعتباری با دعاوی درمانی بالا برای معالجه‌ی آن ارائه نشده است.

دوشنبه 15 شهریور 1395

شاید نتایج درمانی محدود هم درمورد افراد معتادی بوده که دریک بیمارستان و یا در درمانگاهی تحت درمان بوده‌اند. از آمار افراد مبتلا به الکلسیم درهیچ کشوری اطلاعات دقیقی در دسترس نیست. رواندرمانی به ندرت درمواردی مؤثر بوده که این اعتیاد به‌صورت ثانوی و در دنبال بیماریهای هیستریک یا فوبیایی پدید آمده بودند. تعدیل رفتاری به‌خصوص با روشهای بیزارکننده در‌ مواردی هم که مؤثر بوده، این تأثیرات مثبت درمانی کوتاه‌مدت بوده و برای ارزشیابی آثار طویل‌المدت آن نیاز به انتظار بیشتری است.

بجورخیم معتقد بود که افراد الکلی بسیار هیپنوتیزم‌پذیر هستند و برای درمان این بیماران هیپنوتیزم درمانی یک روش بسیار پرقدرت و مؤثر است. او گزارش کرده است که حتی درخلسه‌های سبک هیپنوتیزمی، درمان الکلیسم با «نتایج عالی» همراه است. او حتی به این نکته‌ی جالب اشاره کرده که این نتایج درمانی حتی پس از یک جلسه‌ی درمان به دست می‌آید. واضح است که او افرادی را برای درمان انتخاب کرده بود، که انگیزه‌ی بالایی برای توقف مصرف الکل داشته‌اند. یکی‌از متن‌هایی که او برای درمان این بیماران به‌کار می‌برد، چنین بوده‌است:

«از این به بعد، تمایل به مصرف الکل در تو از بین می‌رود و توموفق می‌شوی که این مشکل را حل کنی و ترک کرده باقی بمانی. دراین زمان قویترین و بهترین اراده و آرزو برای ترک‌کردن مصرف الکل در تو به‌وجود آمده‌است و با قدرت بیشتری استمرار پیدا می‌کند. درآینده تو هرگز حتی اندکی هم از نوشابه‌های الکلی را نمی‌نوشی. تو متوجه می‌شوی که مزه‌ی نوشابه‌های الکلی خیلی بد شده است. تو ازاین به بعد احساس می‌کنی که میل به نوشیدن نوشابه‌های الکلی در وجود تو ناپدید شده‌است و این تمایل در وجودت شدت گرفته که به سطح بالاتری از تندرستی برسی. در روزهای آینده تو احساس تندرستی بیشتری خواهی کرد. تو به‌تدریج به این احساس می‌رسی که می‌توانی مشکلات خودت را به خوبی و به شکلی منطقی حل و فصل کنی. تمام احساس‌های امید و انگیزه در وجود تو بیدار می‌شود و قدرت می‌گیرد. روز‌به‌روز قدرت و انگیزه‌ی ترک‌الکل در وجود تو نیرومند‌تر و میل به نوشیدن نوشابه‌های الکلی در توضعیف‌تر می‌شود، ضعیف و ضعیف‌تر».

دریک باورکاملاً متضاد، کرازیل نک وهال معتقد بودند که ازتلقین مستقیم برای ازبین رفتن علائم بیماری درافراد الکلی خودداری شود. آنها معتقد بودند که به علت اهمیت موضوع، مشاوره، روان‌درمانی، گروه‌درمانی و مشاوره‌ با افراد خانواده هم باید به برنامه‌ی درمانی این بیماران اضافه شود. درمطالب تلقینی باید بر مضامین ریلاکس بودن، خواب عمیق وآرامش‌بخش، احساس راحتی در روز، «افزایش قدرت بدنی، افزایش خودباوری و اعتماد به نفس تکیه شود واین باور و اعتقاد دربیمار به وجود آید که او واقعاً می‌تواند تغییر پیدا کند و عادات و خوی را تغییر دهد». آموزش خود هیپنوتیزم به بیمار باید او تشویق شود که چند بار در روز این تلقینات مثبت و سازنده را تکرار کند.

کروجر و فزلر با تأکید روی نگرش‌های رفتاری ـ ازجمله بیزاری، همراه با هیپنوتیزم درمانی تأکید دارند. در‌شرایط خلسه‌ی هیپنوتیزمی در‌این بیماران در زمینه‌ی دارا بودن بوی‌بد و طعم نامطبوع نوشابه‌های الکلی اشاره و تأکید می‌شود. برای انجام این کارها هیپنوتیزم درمانگر باید از صحنه‌پردازی‌های زیبا و بدیع استفاده کند. برای مثال می‌توان یک پرواز هوایی را تجسم کرد که دریک منظره‌ی جالب و با شکوه، یکی از مسافران یک پیمانه نوشابه‌ی الکلی می‌نوشد و پس ازمدت کوتاهی دچار استفراغ شدیدی می‌شود که مسافران با تعجب  و نفرت به این منظره می‌نگرند. در شرایط عادی زندگی هم می‌توان بیزاری ونفرت به نوشیدن نوشابه‌های الکلی را القاء کرد. برای مثال، درآسایشگاههای ترک اعتیاد به الکل، نوشابه‌های گران‌بها و مجلل الکلی مانند ویسکی به‌صورت پنهانی با مواد تهوع‌آور مخلوط و به بیماران داده می‌شود.

ولبرگ معتقد بود که درمواردی مصرف نوشابه‌های الکلی به‌صورت سرگرمی و مشغولیات درمی‌آید که تشریفات انجام آن به‌ویژه در جوار دوستان که با خنده و شادی القایی مصرف الکل، جذابیت و فریبندگی زیادی برای فرد معتاد به‌وجود می‌آورد همراه می‌شود که از وابستگی فارماکولوژیک به الکل پرقدرت‌تر است. با تلقینات  هیپنوتیزمی، ایجاد بیزاری به نوشابه‌های الکلی به زمان بسیار درازی نیاز دارد، ولی شرایط جذاب همراه با جلسات مصرف نوشابه‌های الکلی را راحت‌تر می‌توان به وجود آورد!

شرطی‌کردن افراد معتاد با صحنه‌های بیزاری و نفرت ممکن‌است درکوتاه‌مدت مؤثر باشد، ولی در درازمدت از نقطه‌نظرهای متعددی زیان‌آور است و هرگز نباید بدون مقدمه‌چینی یک اسباب‌بازی جذاب و شادی‌آفرین را از دست کودکی به‌زور خارج کرد. درتمام این موارد باید به‌حل‌و‌فصل مشکلاتی که فرد را به‌سوی اعتیاد کشانده است، توجه بیشتری معطوف کرد. دراین شرایط زورمدارانه بیشتر از اینکه اعتیاد خود را ترک کند، رفتن به مطب یا درمانگاه را ترک می‌کند! درموارد ترک علامتی به الکل، شخصیت نابالغ و متکی بیمار که تغییری نکرده، بنابراین این احتمال دارد که او دوباره به اعتیاد به الکل و یا اعتیاد شدیدتر و بدتری برگردد.

دریک مورد من این شانس یا موقعیت را پیدا کردم که یک معتاد به الکل را تنها با روش ایجاد بیزاری درمان کنم. این بیمار نوشیدن الکل را ترک کرد، ولی به یک اعتیاد بدتر ـ‌کشیدن چک‌های بی‌محل‌ـ روی آورد! این فرد بار دیگر برای درمان به من ارجاع شد، ولی این بار توسط  دادگاه بود! این بیمار ازکسانی بود که پیش از اینکه ریشه و بنیان ناراحتی‌های او حل شود، علائم بیماری  او برطرف شده بود.

 

 

تعداد بازدید : 2217

ثبت نظر

ارسال