شماره ۹۶۵

ساعت بدن و افسردگی

دکترمحمدابراهیم رسولی - نورولوژیست ـ آمریکا

هریاخته‌ی بدن انسان دارای یک زمان سنج 24 ساعته است که بر اساس چرخه‌های شب و روز، نور و تاریکی حاکم بر انسان ازسپیده‌دم انسانیت کوک شده است. دراین میان مغز همچون زمانگیر عمل می‌کند وساعت یاخته‌یی را با دنیای خارج سنکرون یا همزمان می‌کند و به این ترتیب است که می‌تواند درتنظیم اشتها، خواب، خلق و بسیاری چیزهای دیگر تسلط داشته باشد.
اما نتایج پژوهش جدید نشان می‌دهد که ممکن است درمغز افراد مبتلا به افسردگی، حتی درسطح ژن فعالیت درون یاخته‌های مغز، این ساعت شکسته باشد.
این مورد ، نخستین مدرک مستقیم ازاختلال ضرب آهنگ شبانه‌روزی Circadian rhythm در مغز افراد مبتلا به افسردگی است و نشان می‌دهد که این افراد نسبت به چرخه‌ی روزانه‌ی تعبیه شده‌ی معمولی از کوک خارج شده‌اند و همزمانی ندارند. این یافته‌ها حاصل تحقیقات دانشمندان دانشکده‌ی پزشکی دانشگاه میشیگان و سایر مؤسساتی است که درنشریه‌ی‌ Proceedings of National Academy of Sciences انتشار یافته است.
این کشف ازوارسی مقدار بسیار زیادی از داده‌های مغزهای اهدایی افراد افسرده وغیر افسرده به دست آمده است. با پژوهش بیشتر، با این یافته‌ها، می‌توان به تشخیص دقیق‌تر و درمان یک بیماری اقدام کرد که متجاوز از 350 میلیون نفر درسراسر جهان رامبتلا می‌کند.
به‌جز این، دراین پژوهش ‌ریتم ‌روزانه‌ی فعالیت بسیاری از ژن‌ها در بسیاری از مناطق مغز آشکار شده است که پیش از این معلوم نبوده واهمیت این ساعت اساسی را روشن کرده است.
دریک مغز طبیعی، الگوی فعالیت ژن درزمانی معلوم از روز آنچنان متمایز است که مصنفان توانستند از آن برای تعیین دقیق ساعت مرگ فرد اهدا کننده‌ی مغز استفاده کنند و پیشنهاد کردند که بررسی این «ساعت متوقف شده» به صورتی قابل قبول در زمینه‌ی پزشکی قانونی مورد استفاده قرارگیرد. به عکس، دربیمارانی که به شدت افسرده‌اند، ساعت سیرکادین آن چنان دچار از هم‌گسیختگی می‌شود که الگوی «روز» فعالیت ژن بیمار شبیه الگوی«شب» می‌شود و به عکس.
بخش اعظم این تحقیق توسط بنیاد پژوهش نابسامانی‌های عصبی روانپزشکیPritzker حمایت مالی شده و پژوهشگران دانشگاه میشیگان، دانشگاه ایرواین کالیفرنیا ودیویس کمپوس، کالج پزشکی Weill Cornell، انستیتوی بیوتکنولوژی Hudson Alpha و دانشگاه استنفورد درآن درگیر بوده‌اند.
این گروه از مواد اولیه‌ی حاصل از مغز اهدایی افراد اندکی پس از مرگ ونیز اطلاعات وسیع بالینی در مورد آن فرد استفاده کرده است. مناطق متعدد هرمغز چه با دست و چه با لیزر تشریح شد تا بتوان انواع یاخته‌های اختصاصی‌تر به دست آورد وسپس برای اندازه‌گیری فعالیت ژن آنالیز شد. با ابزار پیشرفته‌ی استخراج‌داده‌ها، مجموعه‌ی اطلاعات حاصل ازهم جدا شد.
با این رویکرد گروه امکان یافت با دقت تمام ساعتی از روز را مشخص کند که هریک از افرادی که دچار افسردگی نبوده‌اند درگذشته‌اند. این کاراینگونه انجام شده است که با مشخص کردن آنکه در زمان مرگ بر حسب ساعت 24 ساعته، کدام ژن فعال بوده انجام شده است. این گروه 000/12 رونوشت ژن را از 6 ناحیه‌ی 55 نفر افرادی که دچار افسردگی نبودند جدا کرده و بررسی نموده‌اند.
درواقع لحظه‌ی کشف وقتی بود که پی برده شد بسیاری از ژن‌هایی که درافراد طبیعی دارای چرخه‌ی 24 ساعته هستند ژن‌های ریتم شناخته شده‌ی سیرکادین می‌باشند ونیز لحظه‌ی این کشف بزرگ وقتی بود که مشاهده شد افراد دچار افسردگی براساس این فعالیت ژن باروز معمولی خورشیدی سنکرون نیستند و توگویی نسبت به افراد سالم درمنطقه‌ی زمانی متفاوتی زندگی می‌کنند.
یافته‌های به دست آمده به فراتر از پژوهش‌پیشین درمورد ریتم سیرکادین دست یافته است زیرا درآن پژوهش ازیاخته‌های حیوانات و پوست انسان استفاده شده بود که نسبت به بافت‌های مغز قابل دسترس‌ترند.
دراین پژوهش، صدها ژن جدید به دست آمد که نسبت به ریتم سیرکادین بسیارحساسند ونه فقط به ژن‌های ساعت اولیه که درحیوانات یا کشت بافتی مورد بررسی قرارگرفته بودند، بلکه ژن‌هایی دیگر مشخص شدند که فعالیت‌شان درطول روز افزایش و کاهش می‌یافت. محققان طی انجام این بررسی توانسته‌اند اجرای این ریتم روزانه را در سنفونی فعالیت زیست‌شناسیک ببینند و محل توقف ساعت را درزمان مرگ مشاهده کنند و سپس درافراد افسرده چگونگی از هم گسیختگی این ساعت را ببینند.
اکنون دانشمندان باید از این اطلاعات برای کمک به یافتن راه‌های تازه‌ی پیش‌بینی افسردگی، درمان هریک از بیماران افسرده ازطریق کوک کردن ظریف این ساعت وحتی یافتن داروهای جدید یا سایر انواع درمان استفاده نمایند. یک امکان دیگر آن است که می‌توان برای شناسایی بیومارکرهای افسردگی ملکول‌هایی راشناسایی کرد که درخون، پوست یا مو جستجو می‌شود.
چالش‌برای تعیین علت اختلال ساعت سیرکادین درافسردگی هنوز باقی است. فقط می‌توان به این امکان نظر افکند که این اختلال درافسردگی بیش‌از یک علت دارد. لازم است بیاموزیم چه چیزی درطبیعت خود ساعت درگیر شده است زیرا اگر بتوان ساعت را ثابت کرد می‌توان به بیمار کمک کرد تا بهتر باشد.
 این گروه استخراج داده‌ها را برای به دست آوردن یافته‌های تازه ادامه می‌دهد و بازهم به محض اهدا، مغزهای دیگری را بررسی و تشریح می‌کند. کیفیت بالای مغزها و داده‌های گردآوری شده در مورد نحوه‌ی زندگی و مرگ برای این پروژه اساسی است که ممکن است تحت تأثیر جریان مرگ و زمان میان مرگ و انجماد بافت برای پژوهش بر نتایج تأثیر بگذارد. این گروه از اهداکنندگان جدید به نمونه‌های خون و مودسترسی خواهند یافت.

تعداد بازدید : 1146

ثبت نظر

ارسال