شماره ۹۵۱

صرع یا منیر (۳)

صرع یا منیر  (۳)

پرویز فروزی

دوره‌های بدون عارضه بین حمله‌های ناشی از سرگیجه،‮ ‬شاخص‮‬های ویژه بیماری‮ «‬منی یر‮» ‬می‌باشند‮.‬
اینکه بیماران مبتلا به سرگیجه‌ها ومنگی‌های مزمن ادواری درمعرض عوارض روانی مختلف ازجمله واکنش‌های رفتاری‮ ‬غریب به صورت تظاهرات جنبی‮ ‬شدید قرارمی‌گیرند امری کاملاً‮ ‬شناخته شده است‮. ‬با این تفاوت که دردهای درازمدت،‮ ‬واکنش‌های روانی شدیدتری را باعث می‌شوند‮. ‬وقتی به این بیماران گفته شود که کاری برایشان نمی‌توان کرد،‮ ‬مکرراً‮ ‬به سوی این اعتقاد گرایش می‌یابند که وضعشان ناامید کننده است‮. ‬وان‌گوگ چنین واکنش‮ ‬نومیدانه‌یی را در سپتامبر‮‬1889‮ ‬طی نامه‌یی ابراز می‌کند‮:‬
‮«‬زندگی می‌گذرد و زمان بازنمی‌گردد،‮ ‬اما من درست به این دلیل که می‌دانم فرصتها برای کارکردن دیگر بر‌نمی‌گردند،‮ ‬با تمام نیرو به کارمی‌پردازم‮. ‬این استدلال درمورد من که بروز یک حمله‌ی‮ ‬شدید ممکن است نیروی کار کردنم را برای همیشه زایل نماید،‮ ‬مصداقی ویژه دارد‮.‬
در طی دوران حمله قبل ازبروز درد و تحمل آن احساس می‌کنم که ترسو شده‌ام،‮ ‬بسی ترسوتر از آنچه باید، و شاید همین ترس روانی است که باعث می‌شود به اندازه‌ی‮ ‬دو نفرغذا بخورم،‮ ‬به شدت کار کنم و از ترس رجعت حمله، روابطم را با سایر بیماران محدود نمایم وحال آنکه قبل از این احساس هیچ تمایلی به بهبود حال خود ندارم‮. ‬روی هم رفته درحال حاضر همانند مردی که به قصد انتحار خود را به آب انداخته و سپس به علت سرد بودن آب سعی دارد که دوباره خود را به ساحل برساند،‮ ‬می‌کوشم که توان خود را بازیابم‮.‬
درنهایت باید اضافه کنم بنا نیست که آدام فقط نقاشی کند،‮ ‬بلکه باید با مردم نیز حشرونشر داشته و هرازچندگاه تعادل خود را بازیافته و ازطریق معاشرت با دیگران ذخایر فکری و آرمانی‮ ‬خود را افزایش دهد‮. ‬من دیگر امید به عدم رجعت این حمله ها را ازدست داده ام و برخلاف آن،‮ ‬یقین پیدا کرده ام که گاه به‌گاه باید انتظار بروز چنین حمله‌هایی را داشته باشم‮.‬
اما اگر بنا باشد که وقت و بیوقت دچارحمله ی سرگیجه شوم،‮ ‬قادر به ادامه‌ی زندگی نخواهم بود مگر آنکه شدت این حمله ها ازدرجه‌ی چهارم یا پنجم باشد‮».‬
زنگ گوش وفشار دراندام شنوایی
ناظران تاریخ دراینکه چرا وان گوگ بخشی از گوش چپ خود را قطع و آن را برای یک زن روسپی فرستاده است‮ ‬غور و تأمل کرده اند‮. ‬درساعت‮۰۳:۱۱ شب ۳۲‬دسامبر۱۸۸۸ ‮،‮ ‬از فلیکس ری،‮ ‬یکی از پزشکان بیمارستان شهر آرل که وان‌گوگ درآن به سر می‌برده خواسته شد که وان‌گوگ را مورد معاینه قرار دهد‮. ‬او نوشت‮: «‬وان‌گوگ از روسپی خانه به اتاقش مراجعه کرده و درحالی که اسیر حمله‌ی ناشی از توهمات شنوایی بود با مبادرت به قطع عضو،‮ ‬گوش خود را بریده است‮». ‬این رفتار‮ ‬غیرعادی نشان می‌دهد که ناخوشی زنگ گوش وان گوگ‮ ‬غیرقابل تحمل گردیده و او احساس می‌کرده که با حذف منشاء‮ ‬بروز توهمات شنوایی می‌توانسته که آن را تخفیف و تسکین دهد‮. ‬برخی ازبیماران مبتلا به بیماری‮ «‬منی‌یر‮» ‬آنچنان توهمات بیچاره کننده‌ای را دراندام شنوایی تجربه کرده‌اند که به قصد تسکین آن گوش خود را بریده و یا با آلت نوک تیزی آن را سوراخ کرده اند‮. ‬کم نیستند تعداد چنین بیمارانی که برای راحت شدن از زنگ گوش شدید،‮ ‬التماس می‌کرده‌اند که عصب شنوایی آنها درقسمت مبتلا قطع شود‮. ‬از این رو‮ «‬ران‌یان‮» ‬درمطلبی تحت عنوان‮ «‬چرا وان گوگ گوش خود را برید؟‮» ‬به سال‮ ‬1981‮ ‬نوشت که‮:‬
‮« ‬بعید است که وان گوگ حین حملات روانی‮‬، توهمات شنوایی مشابه به توهمات ناشی از دیگر انواع حملات رانیز تجربه نموده باشد‮. ‬بعد هم به هنگام اقامت در آسایشگاه او درباره ی سایر بیماران نوشت که آنها سروصدا و اصوات آنچنان‮ ‬غریبی را می‌شنوند که دریکی ازموارد او آن را ناشی از بیماری عصب شنوایی آنها پنداشته است‮. ‬بنابراین علت اقدام وان‌گوگ به قطع گوش خود می‌توانست چنین باشد که دریکی از حالات بحران روانی خود،‮ ‬احساس کرده که گوش خودش هم مبتلا بوده و برای خاموش کردن طنین اصوات پریشان به قطع آن مبادرت نموده است‮».‬
در قرن نوزدهم اصطلاح‮ «‬زنگ گوش‮» ‬در فرانسه کاربرد عام نداشت‮. ‬وان‌گوگ،‮ ‬به سال‮‬1888‮ ‬برای توصیف کیفیت‮ «‬سروصدا و اصوات‮ ‬غریب»ی که درگوش خود احساس می‌کرد،‮ ‬این اصطلاح را به کاربرد‮. ‬حتی خود دکتر‮ «‬منی‌یر‮» ‬در گزارش اصلی خود به سال‮ ‬1861،‮ ‬نه اصطلاح زنگ گوش،‮ ‬بلکه اصطلاح‮ «‬سروصدا‮» ‬را به کار برد‮. ‬دکتر‮ «‬منی‌یر‮» ‬آنچه را که امروز‮ «‬زنگ گوش‮» ‬خوانده می‌شود،‮ ‬به نام‮ «‬سروصدای گوش‮» ‬و یا‮ «‬سروصدای گوش درونی‮» ‬توصیف کرده است‮.‬
مشخصه ی‮ ‬بیماری‮ «‬منی یر‮» ‬که وی در توصیف کلاسیک خود نیز اشاره‌یی به آن ندارد،‮ ‬عبارت است از احساس انباشتگی و یا فشاری که درسر و یا دردرون گوش متمرکز می‌باشد‮. ‬وان گوگ درنامه یی به خواهرش به‮ ‬عوارضی اشاره می‌کند که روشنگر چنین مشخصه‌یی است‮:‬
‮«‬نمی توانم توضیح بدهم که دقیقاً‮ ‬چه دردی دارم،گاه و بیگاه دچار حملات شدید هیجان زدگی شده ویا در سرم احساس چنان خستگی وخلائی می کنم که ظاهراً‮ ‬هیچ منشائی ندارند‮».‬
وان گوگ درماه اکتبر سال‮ ‬1888‮ ‬درنامه یی به تئو می‌گوید که‮ «‬مغزم هنوز احساس خشگی و خستگی می‌کند، اما دراین هفته حالم خوشتر از دوهفته‌ی پیش است‮».‬
ویژگی‌های دوره‌های آرام بین حمله های بیماری«منی‌یر‮» ‬که از مشخصه‌های بارز این بیماری هستند درنامه‌یی به تاریخ‮ ‬28‮ ‬ژانویه‮ ‬1888‮ ‬توصیف شده است‮:‬
‮«‬وقتی حال امروز خود را با حالتم دریک ماه پیش مقایسه می‌کنم،‮ ‬سخت شگفت زده می‌شوم‮. ‬قبل از ابتلا به این بیماری می‌دانستم که اگر دست وپای کسی بشکند‮. ‬امید به بهبودی آنها وجود دارد،‮ ‬اما هیچ‮ ‬نمی‌دانستم که ممکن است مغز درون سر نیز پریشان شده و باز هم بهبودی پذیرد‮».‬

تعداد بازدید : 1589

ثبت نظر

ارسال