میلوممولتیپل دومین بیماری بدخیم خونی است.
در اروپا درسال2013 سیوسههزار بیمار تشخیص دادهشد و حدود بیستهزاروسیصد نفراز این بیماری تلف شدند.
شیوع این بیماری با افزایش سن ازدیاد مییابد. عمر متوسط این بیماری 70سالگی است. در دههی اخیر مصرف داروهای جدیدی طولعمر بیماران را بهطور قابلتوجهی افزایش داده است. دربیمارانیکه مستعد به پیوند مغزاستخوان نیستند طولعمر 5 ساله از 31درصد (در سالهای 2001تا2005) به 56درصد (درسالهای 2006 تا2010) رسیده است.
گــرچــه پـــروتــــــکل VMP)bortezomab-melphalan-prednisone) و ترکیب melphalan-prednisone-thalidomide که بهطور معمول درافراد مسن بهکار میرود و اثر مفیدی دارد ولی توکسیسیتهی ملفالن و نوروپاتی محیطی bortezomab و یا تالیدوماید مصرف بهینهی آنها را محدود کرده است. داروی الکیلان چون سایکلوفسفاماید که توکسیسیته melphalan را ندارد مصرف آن را توام با دگزامتازون با تالیدوماید و یا bortezomib در افراد پیر موفقیتآمیز نموده است.
carfilzomib داروی جدید بازدارندهی proteasome اثر بیشتر و نوروپاتی کمتر نسبت به bortezomib و thalidomide در آمریکا مورد قبول و تأیید قرارگرفته که دربیماران مبتلا به عود میلوم و یا مقاوم مصرف میشود.
دربین 257 بیمار عود شده و یا مقاوم 23/7درصد لااقل بهبودی نسبی (PR) با عمر متوسط 15/6ماه دیده شد. مهمترین عارضهی درجه سه (adverse effects(AEs ترومبوسیتوپنی 29درصد، آنمی در 24درصد، لنفوپنی20درصد بود. شیوع نوروپاتی 12درصد و نوروپاتی درجه سه 1درصد بود.
باتوجه به بهبود هماتولوژیک و بیخطربودن cyclophosphamide و اثر تشویقکننده و عاری از خطر ما را برآن داشت که بررسی فاز2 توأم سیکلوفسفاماید، دگزامتازون و کارفیلزوماب در افراد مسن انجام دهیم.
سه داروی ذکر شدهی فوق در 58فردیکه سن آنها ۶۵ سال به بالا بود بهکار برده شد و ۹دوره هر 28 روز یکبار تجویز گردید. بعداً در بیماران دوز نگهدارندهی کارفیلزوماب بهکار رفت.
پروتکل درمانی بهترتیب زیربود:
cyclophosphamideبهمقدار 300mg بهازای مترمربع سطح بدن خوراکی روزهای1، 8، 15 dexamethasone بهمقدار 40mg خوراکی دوزهای1، 8، 15 و22 کارفیلزوماب از راه ورید درعرض 30دقیقه 20mg بهازای مترمربع سطح بدن روزهای۱، ۲، ۸، ۹، ۱۵، ۱۶ روز اول و دوم سیکل 1 و 36mg/m2 بعد ازآن.
درمان هر 28 دوز یکبار تا 9 دوره ادامه داشت و بعداز آن کارفیلزوماب بهمقدار 36mg/m2 بهعنوان درمان نگهدارنده روزهای ۱، ۲، ۱۵ و ۱۶ هر چهارهفته یکبار تا بهبود بیماری بهکار میرفت.درصورتیکه عدم تحمل ایجاد میشد بهاینصورت که نوتروپنی درحد 4 و یا تب نوتروپنیک،لنفوپنی درجه 4 ترومبوسیتوپنی یا خونروی توکسیسیتهی غیرخونی پیشمیآمد دارو قطع میشد، بعداز دو هفته که این عوارض فروکش میکرد این دارو بههمین مقدار و یا کمتر دو مرتبه شروع میگردید.
بعداز بهطور متوسط 9دوره (1تا9) 95درصد بیماران به پاسخ نسبی و 71 درصد بهبودی نسبی خوب و 49 درصد بهبودی بسیار خوب و 20 درصد بهبودی کامل دست یافتند.
درپیگیری18 ماهه، بیماری عاری از پیشرفت و طولعمر کلی 2ساله بهترتیب 76درصد و 87درصد بود.
شایعترین عارضهی درجه3 عبارت بوداز: نوتروپنی 20 درصد آنمی11 درصد، عارضهی قلبی ریوی 7 درصد، نوروپاتی محیطی درجهی 1 و 2 حدود 9درصد.
14 بیمار بهعلت عارضهی دارویی، درمان را قطعکرده و در 21درصد بیماران مقدار دارو کاهش یافت.
Ref: Bringhen et al BLOOD,3 July, 2014, Vol 124. No 1
ثبت نظر