درصورتیکه بیماری دچار دیابت باشد، احتمال ایجاد افسردگی افزایش مییابد و اگر شخصی به افسردگی گرفتار آمده باشد، بخت ایجاد دیابت نوع2 بیشتر میشود. اما خبر خوب آن است که میتوان دیابت و افسردگی را با هم درمان کرد.
تدبیر کارآمد هر یک از این دو بیماری، دارای پیامدی مثبت بر دیگری است.
اگرچه رابطهی میان دیابت و افسردگی بهطور کامل روشن نشده است ولی:
• سختیهای تدبیر دیابت ممکناست بر بیمار فشار آورده و به پیدایش نشانههای افسردگی بیانجامد.
• دیابت سبب ایجاد عوارض و مشکلات سلامتی میگردد که نشانههای افسردگی را بدترمیکند.
• وجود افسردگی به اخذ تصمیمهای ضعیف درزمینهی شیوهی زندگی میشود مانند استفاده از غذای ناسالم،نرمش کمتر، استفاده از سیگار وافزایش وزن که همهی این موارد از عوامل خطرساز دیابت بهشمار میروند.
• افسردگی بر توان انجام وظایف، برقراری ارتباطات و تفکر روشن تأثیر میگذارد. این امر در توان تدبیر موفق دیابت اختلال ایجاد میکند.
تدبیر دو بیماری با یکدیگر:
• برنامههای خود تدبیری دیابت. آن دسته از برنامههای دیابت که بر رفتار تأکید دارند در جهت کمک به بیماران دیابتی موفق بوده و سبب بهبود کنترل متابولیک، افزایش تناسب اندام و تدبیر کاهش وزن و سایر عوامل خطرساز قلب وعروق میشوند. استفاده از این برنامهها به بهبود حس بهزیستی وکیفیت زندگی کمک میکند.
• رواندرمانی. استفاده از رواندرمانی و به خصوص درمان رفتاری شناختی، بنا به گزارشهای موجود سبب بهبود افسردگی شده و این امر به تدبیر بهتر دیابت منجر شده است.
• دارو و تغییر شیوه زندگی. دارو چه برای دیابت و چه به خاطر افسردگی و تغییر در شیوهی زندگی ازجمله استفاده از روشهای متفاوت درمان به همراه نرمش منظم سبب بهبود هر دو بیماری میشود.
درصورت وجود دیابت، باید به دنبال شناسهها و نشانههای افسردگی ازجمله ازبینرفتن علاقه نسبت به فعالیتهای روزانه، احساس غم یا نومیدی و مشکلات جسمانی بدون توجیه مانند درد پشت یا سردرد بود.
درصورتیکه بیمار تصورکند به افسردگی دچار است، باید بلافاصله از پزشک کمک بخواهد. پزشک مسوول درمان دیابت ممکناست بیمار را به خبرگان بهداشت روان ارجاع دهد.
ثبت نظر