محققان دانشگاه آلاباما در بیرمنگام، عوامل خطرساز خاصی را در ارتباط با بستریمجدد در بیمارستان پساز جراحی مغز و اعصاب کودکان مشخصکردند. برخیاز این عوامل با روش جراحی خاص انجامشده (برای نمونه، قراردادن شنت مایع مغزی نخاعی[CSF] یا ترمیم شنتCSF).
برخی دیگر با عوارض بعداز عمل (مانند عفونت محل عمل) و برخی دیگر با ویژگیهای جمعیتشناسی بیمار (نژاد بومی آمریکایی) در ارتباط هستند. میزان پذیرش و بستری مجدد در بیمارستان، اغلب برای تعیین کیفیت درمان و معالجهای است که بیماران دریافتکردهاند. محققان از آن جهت این بررسی را بهعهدهگرفتند تا بتوانند مبنای میزان پذیرش و بستری مجدد در انواع روشهای جراحی مغز و اعصاب کودکان را شناساییکرده و اینکه چه عوامل خطرسازی منجر به بستری مجدد بیمار دراین جمعیت تحتبررسی میشود را مشخصنمایند. همانطورکه عنوان مقاله نشانمیدهد، محققان دادههای خود را از پایگاه دادههای کالج آمریکایی جراحان (ACR) و برنامهی ملی بهبودکیفیت جراحی جراحان (NSQIP) که مربوط به اطلاعات جراحی مغز و اعصاب اطفال بود، بهدستآوردند. این پایگاه اطلاعاتی، شامل دادههای جمعآوریشده از مراجعهکنندگان به ۵۰بیمارستان شرکتکننده در بررسی میباشد. بررسیهای پیشین که به بررسی بستری مجدد بیماران پرداختهبود، توجهشان به دادههایی که از مرکزی واحد بهدستآورده بودند معطوف شده بود. موارد واجدشرایط برای این بررسی ۹۷۹۹روش جراحی مغز و اعصاب بود که روی بیماران کمتراز 18سال انجام شده بود. از این روشهای جراحی انجامشده، ۱۰۹۸ (۱۱درصد) مورد با بستری مجدد برنامهریزینشده درعرض۳۰روز همراه بود.
محققان ارتباط بین بستریهای مجدد برنامهریزینشده و ویژگیهای جمعیتشناسی (Demographics) بیماران، بیماریهای همزمان بیمار، اهمیت و ارزش یافتههای آزمایشگاهی قبلاز جراحی، انواع جراحیهای اولیه که بیمار در طول مدت بستری متحملشدهاست، عوارض پساز جراحی و متغیرهای بیمارستانی (مانند نیاز به انتقالخون، طول مدت بستری و اینکه آیا بیمار توسط بخش اورژانس بستریشده یا خیر) را بررسینمودند.
میزان کلی بستری مجدد در بیمارستان ۱۱/۲درصد بود و زمان بین روند جراحی و بستری مجدد ۱۴/۰۴± ۷/۷۴روز بود (میانگین ± انحراف معیار). ۴روش جراحی با بالاترین میزان بستری مجدد مرتبط بود مانند: ترمیم شنت CSF (۱۷/۳درصد)، ترمیم میلومننگوسل باقطر بزرگتراز ۵سانتیمتر (۱۵/۴درصد)، قراردادن شنتCSF (۱۴/۱درصد) و کرانیوتومی برای برداشتن تومور زیر چادر مخچهای (۱۳/۹درصد). قویترین متغیر پیشگویی بستری مجدد در بیمارستان، عفونت بعداز جراحی بود. عوامل خطر مستقل دیگری در بستری مجدد در بیمارستان وجود دارند که توسط این محققان شناسایی شدهاند، شامل؛ پنومونی پساز جراحی، عفونتهای ادراری، گندخونی(Sepsis)، نژاد بومی آمریکایی، استفادهی درازمدت از استروئید، نیاز به مکمل اکسیژن یا حمایت تغذیهای، اختلالات تشنجی و زمانهای طولانی جراحی. برخیاز عواملخطرساز مانند عفونت، توسط پرسنل بهداشتی قابل ترمیم هستند. دیگر عوامل خطر، ازجمله نیاز به مکمل اکسیژن یا حمایت تغذیهای، قابل تغییر و ترمیم نیستند، اما حضور آنها میتواند بیمارانی که از برنامهریزی ترخیص یا تلاشهای مستقیم برای تسهیل ترخیص بیخطر از بیمارستان، بدون نیاز به بستری مجدد سود میبرند را شناساییکند. اهمیت این بررسی، درک این مطلب است که بدانیم چه عواملی، خطر بستری مجدد را افزایش میدهند و قابلکنترل ازسوی پزشکان و بیمارستانها نیستند. ما باید در استفاده از بستری مجدد بهعنوان راهی برای اندازهگیری کیفیت مراقبت (Quality of Care) بسیار محتاط و دقیق باشیم زیرا درنظرگرفتن بستری مجدد بهعنوان مدرک و شاهدی دالبر مراقبت با کیفیت پایینتر، میتواند سبب قضاوت ناعادلانه درمورد سیستمهای بهداشتی گردد.
Ref: Journal of Neurosurgery: Pediatrics.August 2016
ثبت نظر