شماره ۱۱۳۳
دکتر سیدحسین حقیقیآزاد - زنان
واکیوم اکستراکتور یا ونتوز بهوسیله دکترMalmstrom طراحی و درسال۱۹۵۴ در سوئد معرفیگردید.
این وسیله بهسرعت موردتوجه و علاقه در بین متخصصان سوئدی قرارگرفت. تا سال۱۹۶۰ بیشتر زایمانها بهوسیله این ابزار انجاممیشد تا فورسپس و درحالتAVD صورتمیگرفت. برای هردو دهه گذشته، ونتوز یک ابزار انتخابی برای زایمان واژینال در حالت AVD شده و فورسپس بهتاریخ پیوستهاست.
زایمان با واکیوم اکستراکتور از ۴/۲درصد درسال۱۹۷۳ به ۶/۷درصد در سال ۱۹۸۳ فزونییافت. بعضی از این افزایشها در اثر افزایش اپیدورال بلاک درطول این عمل بود. سزارین افزایش پیدا کرد ولی استفاده از فورسپس بهمقدار نادر ۰/۲تا۰/۳درصد باقیماند. درخواست متعارف با تمرکزCUP مستقیماً روی فونتانل خلفی است. استفاده از این روش در Fetal high head نارسبوده و بهترین روش برای آن سزارین است. علت این نارسایی دراثر CPD نسبی میباشد که جنین صدماتی جدی میبیند. در High head استفاده از ونتوز اکیداً ممنوع بوده و بهترین روش برای زایمان سزارین است. نباید زمان اکستراکشن بیشاز ۳۰دقیقه باشد. این ابزار نباید زمانی که سرجنین بالای Ischial Spines است استفاده شود.
در زایمان اول«پرایمیپار» باید دهانهرحم بهطورکامل گشادشده باشد، درصورتیکه در «مولتیپار» زمانیکه دهانهرحم ۶تا۷سانتیمتر گشادشده باشد، میتوان از آن استفادهنمود.
استفادهکننده باید بهخوبی آموزشدیده و به انواع آن آگاهی و آشنایی کامل داشته باشد.
در فورسپس صدمه به کانال تولد خیلی زیادتر است. استفاده از این ابزار بهعلت تأثیرات آن روی سربچه هنوز بعداز چند دهه در هالهای از ابهام قراردارد. بعضیها گزارش خونروی چشمی را بیان کردند و دیگران شکستگی جمجمه و هماتوم سابدورال و سابگالیال را و در برخی گزارشهای دیگر استفاده از این وسیله باعث کاهش پاسخدهی شنوایی و بینایی نوزاد گشته که البته کنترل و ترمیم شدهاست.
مقایسه عوارض ناشیاز استفاده واکیوم با فورسپس:
ـ یرقان خفیف
ـ از نظر سایکوموتور و یافتههای نورولوژیک تفاوتی ندارند
ـ شواهد نشانمیدهند که عوارض مادری در واکیوم بهمراتب خفیفتر است تا فورسپس
ـ بریدگی جزئی سر
ـ هماتوم سابگالیال
از این وسیله میتوان بهعنوان یک روش جایگزین سزارین درMild pelvic extraction در پرزانتاسیون Occiput lateral استفادهکرد. زیرا سر بهخودیخود درطول اکستراکشن چرخش پیدامیکند. در زایمان با واکیوم اکستراکتور، مادر نقش فعالی را در به پایین فشاردادن درطول اکستراکشن بهعهدهدارد. (Pull & push). بنابراین، از این وسیله (اکستراکشن) زمانی باید استفاده شود که مادر درد داشته باشد.
* اگر این ابزار هنگامی استفاده شود که سربالا و زمان اکستراکشن طولانی باشد، باعث بروز صدمه به سر و ایجاد عوارض نورولوژیک و عفونت نوزادی میگردد.
بهترین نتیجه از استفاده واکیوم زمانی است که:
۱ـ دهانه رحم کاملاً بازشده باشد.
۲ـ سر از Ischial spines ردشده باشد.
۳ـ متخصص مامایی برای استفاده ازاین ابزار آموزشهای لازم برای نحوه استفاده از این ابزار را دیده و از عوارض ناشی از آن آگاهی داشته باشد.
۴ـ اکستراکشن زمانی باید صورت گیرد که مادر درد داشته باشد. زمانی که درد متوقف شد، اکستراکشن نیز باید متوقف شود.
۵ـ انواع جدید Cup دارای شرایط چرخشدهندگی سر در OT,OP میباشند که میتوان ازاین نوع دراینحالتها استفادهنمود.
۶ـ اپراتور جهت آگاهی از نشت هوا و سالم بودن قسمتهای مختلف آن، باید دستگاه را قبل از استفاده بهکار بیاندازد و بررسی نماید. بههمین خاطر و باتوجه به ارائه انواع پیشرفتهتر و یکبارمصرف این ابزار، بهتر است از نوع یکبارمصرف آن استفادهنمود.
۷ـ در گزارشهای قبلی نوع Kiwi Cup از نوع Mity Soft موفقتر بوده است.
درخواستهای مادر، بیشتر موضوعاتی هستند که دارای موارد ذیل باشند:
۱ـ Maternal distress
۲ـ Maternal exhaustion
۳ـ طولانیشدن مرحله دوم زایمان که این یک درخواست نسبی است.
بعضی از متخصصان میگویند اگر Fetal distress باتوجه به مونیتورینگکردن آن وجود نداشت و پیشرفت زایمان واضحانه متوقف نشده بود، محدودیت زمانی مورد احتیاج نیست.
الگوی ضربان قلب جنینی، احتمالاً الگویی مناسب جهت رسیدگی است. فاصله مرحله دوم در نولیپار بیشاز ۲ساعت و در مولتیپار ۱ساعت.
تضاد درخواست:
۱ـ Lack of engagement پیشنهادکننده CPD یا \Pelvic inlet dystocia
۲ـ شرایطی که زایمان واژینال بهشخصه تضاد درخواست دارد:
Iـ CPD یا غیرطبیعیهای لگنی
IIـ انومالی جنینی
3ـ مال پرزانتاسیون جنینی شامل:
I ـ پرزانتاسیون صورت
IIـ پرزانتاسیون چانه
III ـ پرزانتاسیون شانه یا دیستوزسیای شانه در حالت ماکروسومیا.
ـ ناتوانی در تشخیص دقیق پرزانتاسیون جنینی از موارد اصلی تضاد در درخواستAVD است.
زایمان با ونتوز:
بهطورکلی بعداز تصمیمگیری برای زایمان با ونتوز، ماما یا جراح باید موارد زیر را با بیمار یا همراه وی در میان بگذارد و به آنها آگاهی بدهد:
ـ در دسترس بودن متدهای جایگزین برای زایمان
ـ منافع و خطرات ونتوز
ـ پیامد یا نتیجه موردنظر
ـ هرگونه عوارض احتمالی (جزئی و جدی) این موارد، باید بهصورت کتبی نوشته و یادداشت شود. لذا اپراتور شانس انتخاب نوع واکیوم اکستراکتور را خواهد داشت.
نحوه قراردادنCUP:
قراردادن کاپ روی سربچه و ایجاد Caput Succedaneum یا Chignon از مهمترین پیشآگهیها است. قرارگیریChignon خیلی مهم بوده و تصمیمگیری اصلی پیامد این عمل است.
قراردادنCup روی سوچرساژیتال ۳سانتیمتر در جلوی فونتانل خلفی.
اگر فرضکنیم طول سوچرساژیتال در ترم ۹سانتیمتر است، هنگامی کهکاپ را بهطور دقیق روی قسمت Flexion قراردهیم، لبه جلویی کاپ باید حدود ۳سانتیمتر از فونتانل قدامی فاصله داشته باشد.
زایمان با فورسپس:
بهنظر میرسد که دیگر درخواست High forceps در زایمان مورد نداشته باشد و جایگزین آن سزارین است. گاهی درمورد Mid Forceps نیز از سزارین استفادهمیشود.
انواع درخواستی فورسپس:
۱ـ آتلت فورسپس:
سربچه در قسمت انتراوئیتوس بدون بازشدن لیبیا قابلرؤیت باشد. سربچه به کف لگن رسیدهاست، سوچرساژیتال در قسمت قدامی خلفی به ROA و ROP است و چرخش از ۴۵درجه فراتر نمیرود. دراینحالت میتوان از فورسپس سیمسون جهت کوتاه کردن زمان زایمان و انجام تولد نوزاد استفادهکرد.
دیگر موارد استفاده سیمسون فورسپس در وضعیتهای خاص چون:
I- زایمان زودرس
II- گرفتن سر بعداز بریج
III- زایمانهایی که مادر توانایی شرکت در آنرا ندارد.
۲ـ Low Forceps: قسمت مقدم سربچه در ایستگاه سانتیمتر ۲ ≤ و نه در کف لگن چرخش ۴۵≥ درجه چپ یا راست OP OA
۳ـ Mid forceps چرخش ۴۵< درجه ایستگاه بالای ۲+ سانتیمتر اما سر انگاژه شده باشد.
ثبت نظر