شماره ۹۷۷
مونا رمضانی - ماما
لیومیومهای رحمی که فیبروئید نیز نامیده میشوند تومورهایی خوشخیم با حدود مشخص هستند. این تومورها هم ازعضلهی صاف وهم ازماتریکسخارج سلولی یعنی کلاژن، پروتئوگلیکان و فیبرونکتین تشکیل میشود.
میزان بروز واتیولوژی:
لیومیومها شایعترین تومورهای توپرلگنی درزنان هستند و در20تا25 درصد زنان در سالهای باروری بهوجود میآیند اگرچه نمونههای کلاسیک مؤید این مطلب هستند که استروژن و پروژسترون تخمدانی تنها عوامل مهم رشد و ترانسفورماسیون لیومیومها هستند، اکنون روشن شده است که عوامل رشد (بهویژه عامل رشد تغییر شکلدهندهیbو عامل رشد پایهیی فیبروبلاست) وموتاسیونهای سوماتیک ژنهایی مثل HMGI-C نقش مهمی در پاتوژنز این نئوپلاسمها ایفا میکنند.
لیومیومها بسته به محل آنها دررحــم، تقسیمبندی میشوند:
1ـ زیر سروزی که درست زیر سروز رحم جای میگیرند و ممکناست با یک قاعدهی باریک یا پهــن بهجســـم رحم اتـــصال داشته باشند.
2ـ لیومیوم داخل جداری بهطور غالب درداخل لایهی ضخیم میومتر یافت میشوند اما ممکناست سبب تغییر شکل حفرهی رحم شده یا باعث نامنظمشدن شکلخارجی رحم شود.
3ـ لیومیوم زیر مخاطی که درست زیر مخاط رحم (اندومتر) قرارمیگیرند. این لیومیومها نیز ممکناست توسط یک قاعدهی باریک یا پهن بهجسم رحم اتصال داشته باشند.
البته اغلب لیومیومها به بیشاز یک محل آناتومیک گسترس مییابند و بنابراین ازنوع هیبرید بهحساب میآیند. میزان بروز لیومیوم در زنان رنگینپوست افزایش یافته است و میزان خطر درزنانی که اندکس تودهی بدن درآنها افزایش یافته است زیاد است، اما خطر بروز آن در زنان سیگاری و کسانی که زایمان کردهاند کمتر است و همچنین استفاده از قرصهای جلوگیری از بارداری OCP خطــــر بروز این تـــودهها را کاهش میدهــد.
علائـم:
1ـ خونروی غیرطبیعی شایعترین علامت است.
2ـ فشارلگنــی درصورت بــــزرگبـــودن شایـعـتــرین علامت میباشد.
3ـلیــــومـیـــومها همچنین ممکناست با سایر اختلالات تولید مثل ازجمله سقط مکرر، نازایی، زایمان زودرس، مال پرزانتاسیون جنینــــی و مشکـلات زایــمان همراه باشنــد.
زنانی که دارای لیومیومهای زیرمخاطی هستند ظاهراً بیشتر درمعرض منوراژی هستند. فشارلگنی که ناشیاز افزایش اندازهی رحم یا ناشیاز فشار برخی از انواع میوم براعضای مجاور شامل کولون و مثانه است منجر به یبوست و تکرر ادرار میشود و همچنین فشار میومها بر حالب ممکناست سبب هیدرونفروز شود که یکی از اندیکاسیونهای نادر برای عملجراحی است.
تشخیص:
لیومیومها را معمولاً میتوان بهآسانی ازطریق معاینهی دودستی تشخیص داد. در افراد مبتلا به این تومورها رحم معمولاً بزرگ است وقابلیت تحرک معمولاً نامنظم پیدا میکند و ممکناست ازطریق شکم دربالای سمفینرپوبیس قابللمس باشد. متداولترین روش برای اطمینان ازتشخیص سونوگرافی است.هیستروسالپنگوگرام، سونوهسیتروگرام و هیستروسکوپی درمطب ممکناست اطلاعات مورد نیاز را فراهم کند.
درمـان:
روش درمان اولیه دربیماران مبتلا به لیومیومهای بزرگ یا علامتدار روش جراحی است. هیسترکتومی رایجترین روش جراحی است و همچین درمان قطعی نیز میباشد. درصورتیکه بیمار بخواهد قابلیت باروری خود را حفظ کند میتوان از روش میومکتومی استفاده کرد. آگونیستهای GnRh یک موقعیت هیپواستروژنیک یائسگی کاذب را القاء میکند چون لیومیومها برای رشد وتکامل خود به استروژن وابسته هستند. القای وضعیت هیپواستروژنیک سبب چروکیده شدن این تومورها و تودهی میومتری میشود. نشان داده شده است که بعداز 3ماه در درمان باآگونیست GnRh اندازهی رحم بهمیزان40تا60 درصد کاهش پیدا میکند و با وجود این بهدنبال قطع مصرف این داروها درعرض 3تا6 ماه دراکثر موارد، رشد مجدد لیومیومها رخ میدهد و رحم بهحجم قبلاز درمان برمیگردد. بنابراین استفاده از این داروها عمدتاً بهعنوان درمان پیش جراحی مفید واقع میشود. عوامل آندروژنیک مثل دانازول، آسترنیون و پروژسترونها نیز برای کنترل منوراژی در زنان مبتلا به لیومیوم مورد استفاده قرارگرفته است. باوجود این، این داروها درتمام موارد، باعث کاهش حجم رحم یا فیبروئید نمیشود و تصور میشود مکانیسم عمل آنها القای آتروفی آندومتر است، این عوامل اغلب درکنـــتـــرل منــوراژی شدید مؤثر نیستند.
ثبت نظر