میکوفنولات موفتیل(MMF) مادهی ایمونوساپرسیوسیستمیک و بهنسبت جدیدی است که موارد استفادهی آن در درماتولوژی، درحال افزایش است.
استفادهی اولیهی آن در دههی1970 برای درمان پسوریازیس بوده است. سودمندی و تأثیرMMF در چندین نوع از بیماریهای التهابی پوست نشان دادهشده است.
اگر چه اطلاعات ثبتشده در مورد بیخطری آن در مقالات درماتولوژی اندک هستند. استفادهی وسیع MMF در عرصهی پیوند اعضا با یک پروفیل بیخطر مناسب بهاثبات رسیده است.
فقدان توکسیسیتیکبدی و کلیوی MMF یک مزیت قابل توجه برای MMF نسبت به سایر داروهای رایج مورد استفاده در درماتولوژی است وMMF را به یک کاندید قابلتوجه و جذاب در رژیمهای چنددارویی تبدیل کرده است.
دراین مقاله مروری (Review article)، فارماکولوژی، مکانیسم عمل، عوارض و استفادههای رایج داروی MMF، که در مقالات درماتولوژی گزارش شده را مورد بحث قرارمیدهیم.
مقدمه:
همانند سایر متخصصانی که بیماریهای التهابی مزمن را درمان میکنند، درماتولوژیستها نیز بهطور مستمر، درحال جستجوی داروهای ضدالتهابیسیستمیک باکارایی و ایمنی مناسب هستند. مایکوفنولیک اسید(MPA) ترکیبی از خانوادهی میکوفنولیک موفیتیل است که در رشتــهی درماتـولوژی غریبه نیست.
MPA، یک اسید ارگانیک ضعیف است که درطی تخمیر چندین گونه از پنیسیلیومها شکل میگیرد. برای این ترکیب، اولینبار خواص ضدقارچ و ضدباکتری و ضدویروسی یافت شد.خاصیت ضدالتهابی MPA در ابتدا در اوایل سال1970 کشف گردید و در چندین کارآزمایی بالینی، سودمندی MPA و ایمنی آن در درمان پسوریازیس سرکششدید تا متوسط، بهاثبات رسید. عوارض گوارشی ، افزایش شیوع عفونتهای ویروسی نهفته و همچنین ارتباط احتمالی با بدخیمیها منجر به کارآزماییهای بالینی فراوانی در زمینهی درماتولوژی در ارتباط با MPA درسال1977شد .
در اوایلدههی 199۰، هنگامی که اِسترMPA استخراج شد، MMF بهمنظور افزایش دستیابی دارو و تحمل خوراکی و گوارشی آن ساخته شد. درسال1995، MMF توسط FDA، جهت جلوگیری از رد پیوند آلوگراف کلیه تأیید شد و در حالحاضر در رژیمهای ایمونوساپرسیو در پیوند ارگانهای مختلف استفاده میگردد. تجربیات در ارتباط با MMF، ایمنی درازمدت و قابلتحمل بودن آن را به اثبات رسانده است. درنتیجه، درطی10سال گذشته کاربرد MPA /MMF در زمینههای درماتولوژی، نورولوژی، گاستر و آنترلوژی مجدداً شروع شده و این دارو حیات مجدد خود را بازیافته است.
• فارماکولوژی:
MMF: یک اِستر2ـ مورفولینواتیل از MPA است. میزان دستیابی MMF در داوطلبان سالم (از راه خوراکی) ۹۴/۱ درصد میباشد. پساز جذب، MMF بهسرعت توسط استراز موجود در پلاسما، کبد و کلیه بهMPA (متابولیت فعالش) تبدیل میشود.
MPA از طریق گلوکورینیدیشن درکبد غیرفعّال میشود. قسمت مهمّی از باقیماندههای ترکیب گلوکورنیکفنولیک (MPA/MPAG) بهداخل صفرا ترشح شده و از طریق سیکلانتروهپاتیک، باز جذب میشود.
تصور میشود این فرایند چرخهی بازیابی انتروهپاتیک، جهت نگهداری و حفظ سطوح سرمی MPAG /MPA ، اهمیت داشته باشد.
MPAG قادر بهنفوذ بهداخل دیوارهی سلولی نیست. بنابراین وقتیکه ازطریق آنزیم بتاگلوکورینیداز به MPA تبدیل میشود، غیرفعّال میگردد. سطوح بالای بتاگلوکورنیداز در اپیدرم و لولهی گوارش، یافت شده است که این یافته، بهتوجیه اثرات MMF در درمان بیماریهای درماتولوژی و همچنین مهمترین عارضه دارویی (گوارشی) آن کمک میکند.
MPA، نیمه عمری درحدود 9ساعت و ۱۷دقیقه در داوطلبان سالم داشته است. بیشترین سطح دارو (97درصد) بهصورت بایند شده با آلبومین وجود دارد. MPA، اغلب (درحدود 93 درصد آن) به شکل MPAG از ادرار دفع میشود. بنابراین مشخص است که نارسایی کلیوی، روی غلظت پلاسمایی این دارو اثر میگذارد.
ثبت نظر