شماره ۱۱۴۷

نگاهی به‌جنبه‌های مثبت خیال‌پردازی

دکتر مهدی نوری .F.R.C.P

نگاهی به‌جنبه‌های مثبت خیال‌پردازی

چهارشنبه 31 خرداد 1396
پزشکی امروز

خیال‌بافی(fantasy) یکی‌از مکانیسم‌های دفاعی‌بشر است که‌ در مواردی‌ از اضطراب‌ می‌کاهد و به‌عنوان یک‌وسیله حمایتی ‌به‌حفظ تمامیّت«من» انسان کمک‌ می‌کند. زندگی‌ بیشتر مردم باموانع و مشکلات و ناکامی‌های‌ متعدد همراه‌ است و ارضای‌ نیازها برای همه آسان‌نیست. افراد بشر برای‌ مبارزه‌ با‌ کشمکش‌ها و ناکامی‌ها و حل‌مشکلات و رفع موانع از شیوه‌های مختلف استفاده‌ می‌کنند. بسیاری از ناکامی‌ها و کشمکش‌های روزانه افراد به‌طور ناخود‌آگاه و از طریق مکانیسم‌های‌ دفاعی (defence mechanisms) حل‌ و فصل‌ می‌شوند. مکانیسم‌ دفاعی به‌ افراد کمک‌ می‌کند تابتوانند تعادل‌روانی خود را در برابر فشارها و استرس‌ها نگهدارند. زمانی این‌مکانیسم‌ها جنبه مرضی به‌خود می‌گیرند که به‌صورت افراطی به‌کار‌ گرفته‌ شوند و فرد برای‌خود فریبی و فرار از واقعیت به‌طور دایم از آنها استفاده‌کند.

همان‌طور که‌با واژه‌دل می‌توان‌ده‌ها واژه‌ مرکب‌ زیبا و معنادار مانند دلارام، دل‌انگیز، دلخوش، دلشاد، دلدار، دلگیر، دلبر و دل‌شکسته را ساخت، باواژه‌ خیال نیز می‌توان صفت‌های‌بسیاری مانندخیال‌پرور، خیال‌باف، خیال‌پرداز و خیال‌انگیز را ساخت و حتی مانندحافظ نوشت:

 هرکونکند فهمی‌زین کلک‌خیال‌انگیز

نقشش به‌حرام ار خود صورتگر چین‌باشد

واژه خیال به‌معنای گمان، وهم، پندار، تصور، تفکر، فکرواندیشه به‌کار رفته‌است. بنابراین خیالباف کسی‌است که باپنداربافی و خیال‌پردازی‌ به‌خواسته های خود جامه‌عمل می‌پوشاند. البته در زندگی روزمره انسان خیال‌پردازی نقش‌مؤثری دارد و تقریباً همه‌مردم از نیروی‌خیال برخوردارشده‌اند. بسیاری از افکار و اعمال‌افراد ابتدا درتخیّل پرورش داده‌می‌شود و سپس از قوه به‌فعل درمی‌آید.

بسیاری ازاشخاص بااستفاده از قوه‌تخیّل و تجسم خلاق،نه‌تنها ازتمامیّت‌شخصیت‌خودمحافظت  می‌کنند، بلکه با به‌وجودآوردن نوآوری‌هایی به‌پیشرفت‌جامعه و رفاه‌مردم نیز کمک‌می‌نمایند، نیروی‌تخیّل یکی‌از نیروهای‌درونی‌آدمی‌است که‌همواره سبب‌ابداعات و اختراعات فراوان‌شده‌است. بسیاری از اثرهای ادبی ممتاز و اختراعات‌و ابداعات بشری با خیال‌پردازی اولیه تحقق‌یافته‌اند. بدیهی‌است اگر خیال‌ و‌ پندار تنها درذهن بماند و به‌دنیای‌ واقعیت وارد نشود ممکن‌است با بار‌منفی و زیان‌بار همراه‌گردد.

پیش‌از‌این، در همین‌نشریه به‌داستان‌مردی از لامانچا، اثر سروانتس اشاره‌کرده‌ام. درآن‌جا نشان‌ داده‌ شد که اگر خیالات‌آدمی باتصورذهنی او راکد‌ گردد، به‌جای خلاقیت‌ و‌ ابتکار در دنیای‌واقعی، آرزوها و امیال‌فرد تنها باخیالبافی محقق‌می‌گردد که نتیجه‌اش ناکامی و تلخ‌کامی خواهدبود. البته بایدتوجه داشت تازمانی که خیالبافی جنبه‌ افراطی و بیمار گونه پیدا نکرده‌ باشد و به‌عنوان یک سازوکار دفاعی خودفریب مورد استفاده مداوم قرارنگیرد مشکلی ایجاد‌نمی‌کند.

کارل‌سندبرگ(Carl Sandburg۱۸۷۸ـ۱۹۶۷میلادی) شاعر، نویسنده و ویراستارآمریکایی و برنده سه‌جایزه پولیتزر داستانی درباره ذهنیّت یک‌کودک دارد‌که جالب‌است:
کودکی می‌خواست بوته‌ذرتی را از زمین درآورد اما نمی‌توانست. تلاش بسیار کرد و سرانجام بوته‌ذرت را  از زمین درآورد. کودک‌شادمان بوته‌ذرت را به‌پدرش نشان‌داد. پدر گفت: «آفرین، تو هم دیگر برای خودت مردی شده‌ای»!

کودک باغرور و افتخار در جواب پدرش گفت :«بلی پدر، همه زمین یک سرآن را گرفته‌بود و من‌هم‌یک سردیگرش را، اما بالاخره‌من برزمین پیروز شدم!. تردیدی‌نیست که‌کودک‌از این‌تخیّل خود لذت‌می‌برد  و خود را کسی‌می‌داند که به‌هدف بزرگی رسیده‌است. این تخیّل‌ سبب‌ آرامش‌ و سکون نیز می‌شود و ازاضطراب و تعارض و حقارت ‌او می‌کاهد و به‌ او احساس‌کفایت و بزرگی می‌دهد.  

پیش‌ از این به‌مکانیسم‌های دفاعی‌انسان اشاره‌کرده‌ام. مکانیسم‌های‌دفاعی(Defense mechanisms) یا واکنش‌های‌دفاعی‌ شخصیت، چاره‌ای‌است که‌برای مبارزه با ناکامی وحفظ‌ تمامیت«من»(Ego)به‌کار می‌رود و اگر به‌طور افراطی انجام‌نشود ازاضطراب و آشفتگی‌های‌ روانی می‌کاهد.اگر«من»به‌عنوان سطح خودآگاه و رکن‌ اصلی شخصیّت‌مورد تهدید قرار گیرد موازنه شخصیّت به‌هم می‌خورد. درواقع تهدید«من»، تهدید ارزش و کفایت هسته‌مرکزی‌ شخصیت‌ است و برای حفظ آن و جلوگیری از به هم‌خوردن موازنه شخصّیت بایدکارهایی انجام‌شود. مکانیسم‌دفاعی یکی از وسایلی‌است که‌برای‌حفظ «من» به‌کار می‌رود. هرفرد با به‌کاربردن متعارف مکانیسم‌های‌ دفاعی‌کشمکش درون خود را کاهش می‌دهد و به‌تمامیّت و یکپارچگی «من»کمک می‌کند، زیگموندفروید( Sigmund Freud) را باید نخستین روانکاوی دانست که از دفاع‌ روانی سخن‌گفت. او شخصیت‌انسان را شامل سه‌سطح نهاد (id)، من(Ego)و من‌برتر(super Ego) می‌دانست. کودک بین‌ یک‌ تا سه‌ سالگی‌ خویشتن‌ داری و غلبه براضطراب رامی‌آموزد و باگذشت‌ زمان که «من» با آزمون واقعیت‌ها رشدمی‌کند یاد می‌گیرد که‌ چگونه با محیط خود رو به‌رو شود و براضطرابی که به‌صورت زنگ‌ خطر در این‌دوره عمل‌ می‌کند مسلط‌ گردد. باتوجه توضیحاتی‌که دربرخی از مقاله‌های‌قبلی، درباره ضمیرخودآگاه و ناخودآگاه و سطوح‌ شخصیت‌ انسان داده‌شده‌است، برای‌اینکه بحث‌ درباره روابط‌ نهاد، من و ابر من به‌درازا نکشد بانگاهی به‌تصویر زیرمی‌توان عملکرد این سه‌نهاد را دریافت.

DSM،که توسط انجمن‌روانپزشکی‌آمریکا منتشر‌می‌شود به‌مکانیسم‌های دفاعی اشاره‌کرده‌است و آنها را شامل واپس‌زدن، سرکوبی، واپس‌روی، انکار، جابجایی، دلیل‌تراشی، جبران، همانندسازی، برون‌افکنی، باطل‌سازی، واکنش‌سازی،انزوا، تبدیل، جداسازی، گسستگی، نمادسازی، آرمانی‌کردن، تصعید و خیالپردازی دانسته‌است۱. باید‌ توجه‌داشت‌ که‌ توسل‌ افراطی به‌مکانیسم‌های‌دفاعی، خوداختلال و مشکلات بیشتری ایجاد می‌نماید. خیالبافی یکی‌از مکانیسم‌های دفاعی انسان است. استفاده‌آدمی ازاین مکانیسم برای این است که‌بتواند ناکامی‌های خود را علاج‌ نماید و درخیال به‌آرزوهای خود جامه‌ عمل‌ بپوشاند.

ژول‌ورن(Jules Verne)، را همه‌خوانندگان می‌شناسند. ژول‌ورن (۱۸۲۸تا۱۹۰۵) نویسنده و آینده‌نگر فرانسوی بوده‌است. به‌عبارت‌دیگر،ورن به‌عنوان پدر داستان‌های علمی‌ـ تخیلی شناخته‌ شده‌است. او هنگامی‌از سفر‌به هوا و فضا و نقش‌ زیر دریا‌یی‌ها در داستان‌های‌ خود سخن‌گفت که هنوز بشر نتوانسته‌ بود وسایل و امکانات چنین‌ سفرهایی را فراهم‌ نماید. ژول‌ورن‌ در خلال سال‌های ۱۸۶۵ تا ۱۸۷۰ میلادی‌کتاب‌هایی‌مانند بیست هزار فرسنگ زیردریا، سفر به‌مدار ماه، از زمین‌ تا ماه، سفر به‌مرکز زمین و چندکتاب دیگرنوشته و درآنها از تجهیزاتی یادکرده‌است که در زمان او دسترسی به‌آنها امکان‌پذیر نبود. بنابراین خیال‌پردازی‌ها دربسیاری از مواردمنبع خلاقیت و ابتکارهستند و در واقع‌ صور خیال را می‌توان یکی از لطیف‌ترین ابزاربیان مکنونات‌ قلبی شاعران و نازک‌اندیشان در طول‌ تاریخ‌ دانست. خیال‌های شاعرانه‌و لطیف درآثار بسیاری از شاعران‌ ایرانی و غیر ایرانی مشاهده‌می‌شود‌. درحقیقت قدرت‌تخیّل شاعر به‌شعر زیبایی‌ و دلنشینی‌ می‌دهد و شعر را فراتر از سخن‌های‌ عادی و روزمره می‌سازد. خواننده نکته‌سنج توجه‌ نماید که باخیال‌ پردازی‌ حافظ این بیت‌ زیبا سروده شده‌است:

مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو

 ویا:

زگریه مردم چشمم نشسته در خـون‌اســت
ببیــن که در طلــب حــال مردمـــان چونست
دلم بجو که قدت همچو سرو دلجوی است
سخن بگو که کلامت لطیف و موزون است

و نیز:                        

گفتـــم کــه بر خــیالـــت راه نــــظر ببنـــــدم
گــفتــــا که شــب رو اسـت او از راه دیگر آید
سعدی‌نیز بانیروی‌تخیل عالی‌خودگفته است:
چرخ شنید نالــهام گفت منــــــال سعدیــــا
کاه تو تـــیره می‌کــــند آیـــنه جمـــال من
بشدی و دل ببردی و به دست غم سپردی
شب و روز در خیالی و ندانمت کجایی

و البته حکیم ابوالقاسم‌فردوسی نیز با خیال‌پردازی لطیف خودمی‌گوید:

هوا سرخ و زرد و کبــــود و بنفش
ز تــــابــــیــــدن کـاویــــانی درفـــــش
ز آوازاسبــــــان و گـــــــرد سـپـــــاه
بشد قیر گون روی خورشید و ماه
و بالاخره‌مولوی می‌فرماید:
اینک آن مرغان که ایشان بیضه‌ها زرین کنند
کرّه تــنـــد فلک را هر سحـــرگــه زین کنند
چون بتـازند آســــمان هفتمین میــــدان شـــود
چون بخسپند آفتاب و ماه را بالین کنند

از این خیالپردازی‌های زیبا و لطیف و سازنده و مثبت که‌ بگذریم، خیالبافی‌های  افراطی و دایمی انسان را باید راهی ناسالم و منفی برای رها شدن از استرس و فشار دانست. این‌چنین خیالبافی‌ها شخص را به‌سوی توهم هدایت می کند و او را از واقعیت دور می نماید.در این صورت  فرد با فرار از حقیقت‌ نخواهد‌ توانست در جامعه‌ انسانی به‌طور‌ سالم و مؤثر و موفق زندگی‌نماید. پیش‌ از این در مقاله‌ای‌ اشاره‌ شد که خانواده نقش‌ اساسی درساخت شخصیت‌ کودک و رشد و تکامل آن‌ دارد. کودک وقتی برای رسیدن به‌خواسته‌های خود بامانعی روبه‌رو شود ممکن‌است یکی‌از ساز و کارهای‌ دفاعی را به‌کارگیرد. احتمالاً کودک‌ با‌انتخاب‌ مکانیسم عقب‌نشینی یابرگشت به‌رضایت و خوشی‌ پیشین خود برمی‌گردد. کودک برای ‌رهایی‌ از اضطراب‌ و فشار به‌خیالبافی‌نیز متوسل‌می‌شود که‌ معمولاً تا ۳ یا ۴ سالگی طبیعی‌ می‌نماید. در واقع اگر کودک در استفاده از مکانیسم های دفاعی زیاده‌روی نکند و انجام آنها تداوم نداشته‌باشد نباید نگران رشد‌ شخصیت او بود. بدیهی‌ است با ادامه به‌کار گیری این ساز و کارها و دور‌شدن‌ از واقعیت، رشد شخصیت ‌کودک‌ مختل‌ می‌گردد و ممکن‌است در بزرگسالی ‌واکنش‌های سایکوتیک توهم و هذیان‌ نیز در او شکل‌ گیرد و موازنه و تعادل شخصیت را به‌ هم‌ زند. پدر و مادر با آشناکردن‌کودک خود با واقعیت و ارزش‌ پذیرش‌ آن‌ و حمایت ازکودک برای غرق‌ نشدن در خیالات، می‌توانند با ایجاد اعتماد به‌نفس، جرات‌ و‌ شهامت‌ در کودک‌ خود، او را برای پذیرش حقیقت آماده‌ نمایند‌ تا به‌تدریج اهمیّت اندیشه و تعقل و اراده را درمقابله بامشکلات و محرومیت‌ها ‌دریابد.
----------------------
۱-نوری، مهدی، رشد و تکامل‌شخصیت‌، دانشگاه‌آزاد‌اسلامی

تعداد بازدید : 1715

ثبت نظر

ارسال