موسیقی درزمان عمل جراحی:
فعالیتهایی که طی دورهی قبلاز عملجراحی رخمیدهند معمولاً شامل معاینه در بیمارستان، مدیریت پیش داروها، آمادهسازی محل جراحی (اتاق عمل)، و مدیریت هرگونه احیا پساز بیهوشی و همینطور عملجراحی میگردند. گرچه موسیقی درمانی را نمیتوان بهعنوان یک داروی مفید طی این دوره در نظرگرفت. اما نتایج بررسیها نشان میدهند که حتی در دورهی پیشاز عملجراحی، موسیقیدرمانی ممکناست برای بیمار مفید واقع شود. برای مثال، پساز آرتروپلاستی کلی زانو، بیماران اغلب متحمل درد شدیدی هستند که بر احیای آنها اثرگذار است (پلینو وهمکارانش 2005). سیموک و همکارانش (2008) درد پساز عملجراحی را دربیماران آرتروپلاستی دارای مقیاس بصری آنالوگ (VAS) را مورد نظارت قراردادند و دریافتند که بیمارانی که عملجراحی آنها بهطوری انجام شد که موسیقی منتخب بیمار طی دورهی قبلاز عملجراحی در اتاق عمل نزدیک به زمان عمل و پس ازآن پخش میشد، درد کمتری را نسبت به گروه تحتکنترل گزارش دادند. محققان نتیجه گرفتند که موسیقی حین عملجراحی یک گزینهی غیردارویی را جهت کاهش درد پساز عملجراحی فراهم میسازد و در یک فراتحلیل از ۴۲ نمونه آزمایشی به طور تصادفی انتخاب شده و تحت کنترل در زمینهی پیشاز عملجراحی، (نیلسون 2008) دریافت که موسیقی درمانی دارای اثرات مثبتی بر اضطراب بیمار و احساس درد در تقریباً نیمی از بررسیهای بازبینیشده میباشد. پخش موسیقی حین اعمال جراحی قلبی ـ عروقی نیز به نظر بر نتایج قلبی پیش و پس از عمل جراحی بیمار تأثیرگذار است (برات و دیللو 2009). یک بررسی صورت گرفته توسط زالوکسی و همکارانش (1998) برخی دیدگاهها را در رابطه با این پدیده ارائه میدهد. محققان ۱۱۸ بیمار را مورد بررسی قرار دادند که عمل جراحی آنها درحین پخش موسیقی در اتاق عمل صورت گرفت: ۹۵ درصد ازبیماران ازسوی موسیقی پسزمینهی آشفته نشدند، ۸۹ درصد حس مثبتتری از عملجراحی خود را گزارش دادند و 80درصد تصور کردند که موسیقی از عملکرد پزشک جراح حمایت میکند و درنتیجه این پدیده به سمت تعامل بهتری از پزشک ـ بیمار سوق یافت.
چندین مورد از بررسیهای اخیر به دنبال کاوشهای فیزیولوژیکی برای اثرات پیش ازعمل جراحی موسیقی درمانی بودهاند. برای مثال نیلسون (2009 الف) اکسیتوسین پلاسما، میزان تپش قلب، فشارمتوسط شریانی خون، فشاراکسیژن (PaO2) واشباع اکسیژن (SaO2) را در دو گروه بیمار پس ازعمل جراحی مورد سنجش قرار داد. یک گروه در معرض موسیقی درمانی و گروه دیگر تحت کنترل. میزان اکسیتوسین، اکسیژن شریانی (PaO2) و میزان راحتی غیرعینی در گروه درمعرض موسیقی درمانی به طور معنیداری در قیاس با گروه تحت کنترل افزایش داشت. هیچتفاوتی درمیزان تپش قلب، فشارمتوسط شریانی خون و (SaO2) بین گروهها مشاهده نشد. باتوجه به این نتایج، موسیقی را باید بهعنوان یک بخش جداییناپذیر از درمان چندنمایی در نظر گرفت.
دریک پیگیری مشابه، نیلسون وهمکارانش (2005) یک بررسی از اثرات پیش و پساز عملجراحی موسیقی درمانی را بر فشار روانی و واکنشهای ایمنی بدن حین و پس از بیهوشی هدایت کردند. واکنشهای فشار روانی در ۷۵ بیمار مبتلا به فتق سنجیده شدند که به دو گروه تحت آزمایش و تحت کنترل تقسیم شده بودند. میزان کورتیزول پلاسما وگلوکز خون در امتداد با واکنشهای دستگاه ایمنی بدن، میزان تحت نظارت IgA مورد پیگیری قرارگرفتند. یک کاهش معنی دار در میزان کورتیزول توسط مداخلهی موسیقی پساز عملجراحی بهدستآمد. بیماران درگروه موسیقی فشار روانی کمتر، دردکمتر، و محققان مورد تقاضای کمتری را نیز در قیاس با گروه تحت کنترل تجربه کردند. با این حال، هیچتفاوتی از لحاظ میزان IgA، میزان گلوکز خون، فشارخون، میزان تپش قلب یا اشباع اکسیژن بین دو گروه مشاهده نشد. ازنظر محققان این نتایج نشان میدهند که موسیقیدرمانی حیت عمل جراحی ممکناست اضطراب، درد، و مصرف مرفین راکاهش دهد. با توجه به یافتههای فوق، گود و همکارانش (2005) گزارش میدهند که درمان درد چندنمایی باعث کاهش درد در بیماران پساز عملجراحی روده شده است. دراین بررسی، سه مداخلهی غیردارویی، استراحت هدایت شده، موسیقی خود منتخب و ترکیبی از آنها، با یک گروه تحتکنترل موردمقایسه قرارگرفتند. شرکتکنندگان درمعرض یکیاز سه راه حل فوق قرارگرفتند که یک کاهش ۱۶تا ۴۰درصد در درد پساز عملجراحی گزارش شد. محققان براین عقیده هستند که این مداخلات در ترکیب با فقدان حس درد بهترین کاربرد را نشان میدهند تا تسکین بهتری پساز عملجراحی بدون اثرات جانبی به دست آید.
ثبت نظر