هم اضطراب قبلاز عملجراحی و هم درد پس از آن بهطور موفقیتآمیزی قابل تسکین ازطریق موسیقی درمانی میباشند. بیشتر به دلیل اینکه هم اضطراب وهم درد از طریق کاهشهای تسهیل یافتهی موسیقیایی، از آن پریشانی هیجانی که معمولاً با این شرایط همراه هستند میتوانند بکاهند. درواقع، همراه بودن درد با عوامل هیجانی به درجهیی تأثیرگذار است که درد بیشتر حس میشود (برناتزکی و همکارانش 2007، پیرون و همکارانش 2000). هیجانات منفی، ترس ووحشتازدرد، معمولاً تحمل درد را کمتر میکنند و با موسیقی چنین اثرات منفی تقلیل مییابند. درواقع اثر اصلی درد کاهش مییابد. با جستجوی شواهد گسترده درمورد اثرگذاری موسیقی درمانی(سپدا وهمکارانش 2006)، پنجاه و یک بررسی را مورد بازبینی قرار دادند. این بررسیها کاهش درد را در بیش از ۳۶۰۰ بیمار مورد ارزیابی قرار دادند که در دو دسته قرار گرفتند؛ بیماران درحال تحمل درد ناشی از عمل جراحی و بیماران درحال تجربهی درد ناشی از شرایط معمول پزشکی که درد تولید میکنند را لحاظ نمودند، شرایطی چون سرطان و زایمان. دراین فرابررسی(متاآنالیز) شرکتکنندگان درمان شده با موسیقی درمانی ۷۰درصد احتمال بیشتری ازگزارش حداقل ۵۰ درصد کاهش درد و نیاز کمتر به مخدر را نشان دادند.
با این حال، شدت این مزایا کم میباشد وبنابراین اهمیت بالینی نتایج همچنان نامشخص باقی میماند (سپدا وهمکارانش 2006). مولفان به طور خلاصه عنوان کردند که گوش دادن به موسیقی مزایای بالقوهیی را ارائه میدهد ازجمله هزینهیکم، سهولت تدارک و ایمنی و اینکه کار تحقیقاتی بیشتری باید در زمینهی استفاده از موسیقی بهعنوان درمانی برای درد صورت پذیرد.(پیرو بررسیهای سپدا و همکارانش 2006)، موسیقی نباید بهعنوان به روش مبنا جهت تسکین درد مورد استفاده قرارگیرد. در نقطهی مقابل، یک فرابررسی بعدی اما کوچکتر صورت گرفته توسط انگوال و داپلیس(2009) گزارش نمود که موسیقیدرمانی برای درد پساز عملجراحی بسیار مؤثر میباشد. هجده مقاله طی سالهای 1998تا2007 مورد بازبینی قرارگرفتند. ۱۵مورد ازاین موارد به این نتیجه رسیدند که موسیقیدرمانی دارای یک اثر معنیدار و مثبت بر درد پساز عملجراحی میباشد و درچهار مورد ازاین ۱۸ بررسی، استفاده از داروهای تسکین درد کاهش یافته است. اگر چه مناقشات درمورد شدت اثرات درمانی توسط موسیقی همچنان ادامه دارند، اما گرایشهای مثبت سازگار، چه درحد کوچک یا بزرگ، نشان میدهند که موسیقی بهعنوان یک کمک مؤثر برای درمانهای مرسوم ممکناست بهطور آشکار باعث افزایش حس خوشی در بیماران گردد.
موسیقی پیشاز جراحی:
چون اضطراب اغلب درک درد را بیشتر میکند، کاهش این حس قبل از تحریک درد باعث بهبود تمایلات بیمار، توانایی خواب و کیفیت زندگی وی میگردد و موسیقی درمانی با موفقیت چشمگیری جهت مقابله با اضطراب پیشاز عمل جراحی مورد استفاده قرارگرفته است (کانینگهام وهمکارانش 1997، هیتز وهمکارانش 1992، اسپینژ2000). به طور چشمگیری، گوش دادن به موسیقی آرامشبخش باعث کاهش میزان اضطراب گزارش شده دربیماران پیش از عملجراحی در گسترهیی وسیعتر از midazolam مدیریت شده بوده است. دریک بررسی که شاخص کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) راجهت بررسی کیفیت خواب بیماران پیشاز عملجراحی به کارگرفت (میلر و همکارانش ۲۰۰۲). دراین بررسی، بیماران بهطور تصادفی به یک گروه تحت موسیقی درمانی و یک گروه تحتکنترل تقسیم شدند.
این گروهها دارای شاخصهای حجیم بدنی(BMI)، شاخصهای خواب (PSQI)، و شاخصهای خوشی قابل قیاسی قبل از عملجراحی بودند. قبلاز عملجراحی، مقادیر PSQI به طور معنیداری دربیماران درمعرض موسیقی درمانی بهبود یافت. علاوه بر این، شرکتکنندگان کاهش بیشتری از نیاز به داروهای مسکن رانشان دادند و هیچ نیازی به داروهای خوابآور نداشتند، درحالیکه سه نفر از افراد گروه شاهد تحت کنترل قرصهای خواب را پس ازعمل جراحی تقاضا کردند. بررسی دیگری که واکنشهای فیزیولوژیکی را (بهجای فقط گزارشهای غیرعینی) موردنظارت قرارداد نیز نتایج مشابهی را نشان داد (وانگ و همکارانش 2002). در این بررسی، بیماران موسیقی مورد دلخواه خود را انتخاب کرده و ۳۰ دقیقه قبل ازعمل جراحی به آن گوش کردند سنجشپارامترهای فیزیولوژیکی شامل فعالیت الکتریکی پوست (electrodermal)، فشارخون، میزان تپش قلب، میزان کورتیزول، ومیزان کاتهکولامین درمقایسه با گروه شاهد تحت کنترل، بدون چنین مداخلاتی به طورکلی بهبود نشان دادند.
درکل، افزودن خودانتخابی موسیقی به پروتکل درمانی معمولاً برای اثرگذاری موسیقی درمانی مهم به نظر میرسد، اما ظاهراً نه درمیان بیماران روانپریش (سیلورمن 2003، موک و وانگ 2003) اثبات کردند که بیماران تحت عمل جراحی مینور با داروهای بیحسی که میتوانستند موسیقی را خود انتخاب کنند، فشار روانی به مراتب کمتری را نشان دادند و میزان تپش قلب و فشارخون درمقایسه با بیمارانی که به موسیقی گوش نکردند کاهشیافتند. موسیقی درمانی ارتقادهندهی آسایش در ترکیب با جلسات شفاهی آرامش (relaxation)، نیز مورد بررسی قرارگرفته است و به اثبات رسیده است که به طور مثبت برفرآیندهای مؤثر، شناختی و حسی تأثیر میگذارد که، به نوبه خود، اثرات منفی فشار روانی را بر درد کاهش میدهد (آلبرت2002، آلمیدا وهمکارانش 2003، کولیچ وهمکارانش 2003). این ترکیب درمانهای موسیقیگرا و آرامش بخش منعکسکنندهی محیطی است که ارائه دهندهی توجه فردی وحمایت اجتماعی برای بیماران میباشد، که ممکناست کلیدی برای مؤثرترین موسیقی درمانی باشد. این بررسیها یک کاهش همزمان درد پس از عمل جراحی و کاهش اضطراب قبل از جراحی را نیزگزارش دادند، که نشان میدهد موسیقی درمانی پیش از عمل جراحی ممکناست نتایج پس از عمل را نیز بهبود بخشد.
با این حال، گرچه موسیقی منتخبی که با دقت انتخاب شده است وحاوی علائق شخصی یک بیمار است ممکن است روشی را برای کاهش اضطراب و بهبود کیفیت زندگی وی ارائه دهد، اما تمام سبکهای موسیقی به یک میزان مساوی در محیط پس ازعمل جراحی مؤثر نیستند. اما این مسائل زمانی پیچیدهترمیشوند که اولویتها و متغیرهای شخصیتی ممکن است هر تعاملی را بین سبک موسیقی و واکنشهای روانی، فیزیولوژیکی در شنوندگان را تعدیل کنند (جرا و همکارانش 1998).
ثبت نظر