شماره ۱۰۲۳

تأثیر عوامل روانی در چاقی

دکتر مهدی نوری .F.R.C.P

معمولاً با افزایش سن و رسیدن به دوران میانسالی از یک طرف، متابولیسم بازال کاهش می‌یابد و ازسوی‌دیگر، با لذّت‌بردن از پُرخوری، انرژی دریافتی بیش‌از انرژی مصرفی می‌گردد و وزن بدن افزایش می‌یابد. بدیهی است عوامل  متعدد در افزایش وزن و بروز چاقی مؤثر می‌باشد. عوامل فیزیولوژیک و عوامل روحی روانی و عوامل اجتماعی می‌توانند در بروز چاقی اثر داشته باشند. درصورتی‌که ضایعاتی در هسته‌های میانی هیپوتالاموس ایجاد گردد اشتهای فرد افزایش می‌یابد و شخص به‌طور سیری ناپذیری غذا می‌خورد. درمقابل با ضایعاتی که در قسمتهای جانبی هیپوتالاموس ایجاد گردد با اثر معکوس حالت قبل،  میل به خوردن کاهش می‌یابد
و در نتیجه با کاهش‌وزن لاغری بروز می‌کند. اختلالات هورمونی نیز ممکن‌است سبب پُرخوری و افزایش وزن گردد. در نارسایی هیپوفیز قدامی و نیز در هیپوتیروییدی وزن بیمار افزایش می‌یابد و در سندرم کوشینگ نوعی چاقی خاصی پیش می‌آید که با چاقی تنه‌ای، بدون چاقی اندام‌تحتانی،  مشخص می‌گردد. با بررسی علت فربهی زنان چاق در دوران یائسگی مشاهده می‌شود که در‌این دوره، هم به دلیل تغییرات هورمونی و هم به‌علّت عوامل روانی فرد پُرخوری می‌کند و چون در‌این سن سوخت و ساز کافی هم صورت نمی‌گیرد و به دلایل متعدد حرکت بدنی هم کاهش می‌یابد چاقی بروز می‌کند.
فشارهای عصبی و محرومیت‌ها سبب ایجاد دفاع روانی در فرد می‌شود و یکی‌از صور قابل مشاهده در‌این حالت‌ها ایجاد حالت جبران است که فرد را به گوشه‌نشینی، تنبلی و پُرخوری و درنتیجه افزایش وزن می‌کشاند. درموارد زیادی افراد مضطرب و افسرده به‌علت کاهش مصرف انرژی و پُرخوری افزایش وزن پیدا می‌کنند.
متأسفانه شرایط زندگی ماشینی و پیشرفت‌های شگفت‌آور تکنولوژی نارضایتی و درماندگی افراد را افزایش داده و در‌نتیجه به‌علت بروز نارضایتی و درماندگی مستمر اضطراب و ناامیدی و نگرانی ایجاد می‌گردد و تغییرات چشمگیری در شیوه‌ی‌زندگی داده می‌شود. درواقع ساعت‌ها نشستن در‌یک مکان، استفاده مداوم از اتومبیل، عدم تحرک و تنبلی عادتی سبب عدم آرامش واقعی و بروز اختلال‌های جسمی و روانی می‌گردد، که یکی‌از آنها چاقی می‌باشد. بسیاری‌از افراد هنگامی که نتوانند تمایلات و خواسته‌های خود را به‌طور طبیعی ارضاء نمایند، براساس قانون مکانیزم‌های دفاعی خوردن را عامل لذت می‌دانند و به‌تدریج با  اضافه وزنی که دور معیوب ایجاد می‌کند چاق‌تر و چاق‌تر می‌شوند. عده‌ای به‌هنگام نگرانی و اضطراب برای رهایی از فشار بیشتر می‌خورند و اضافه‌وزن پیدا می‌کنند. واقعیتی وجود دارد که با پیشرفت‌های تکنولوژی و وابستگی انسان به ماشین و بروز روزافزون استرس‌ها و فشارهای روانی تندرستی و آرامش افراد مختل شده‌است. در واقع می‌توان گفت بسیاری از مردم با تغذیه‌ی غلط و نامناسب و استفاده از غذاهای آماده و عدم‌تحرک و ورزش‌نکردن اصولاً درست زندگی نمی‌کنند و درست غذا نمی‌خورند.  بدیهی است وقتی انسان درست غذا نخورد و درست زندگی نکند و از فشارهای روانی ـ عصبی هم در رنج باشد به‌تدریج اختلال‌هایی در جسم و روان او ایجاد می‌شود که سلامت تن و روان او را به‌خطر می‌اندازد.  بنابراین چاقی یکی‌از پیامدهای بد زندگی‌کردن و بد غذاخوردن در جامعه‌ی نوین است.
بسیاری از خانواده‌ها، از دوران کودکی فرزندانشان، آنها را به پُرخوری عادت می‌دهند. برخی  این کودکان پس‌از دوران نوجوانی و جوانی برحسب عادت به‌علت محرومیت‌ها و مشکلات گذشته و سرپوش گذاشتن بر محرومیت‌ها، خوردن را به‌عنوان یک عامل دلخوش‌کننده انتخاب می‌کنند و هرروز چاق‌تر و بیمارتر می‌شوند.
بدیهی است با یادگیری این نکته که می‌توان با افزایش ظرفیت توانایی فردی برای مقابله با استرس و فشارهای جامعه‌ی نوین  به تعادل و سازگاری مثبت و آرامش رسید و با تغییر شیوه‌ی‌زندگی و تغذیه‌ی مناسب و انجام حرکت‌های بدنی و ورزش از فربهی پرهیز کرد، می‌توان با حفظ وزن مناسب از بروز بسیاری‌از بیمار‌ی‌ها، مانند بیماری‌های قلب‌و‌عروق و دستگاه گوارش، پیشگیری کرد.

 

 

تعداد بازدید : 1958

ثبت نظر

ارسال