میدانیم که چگونه دروغهایی بگوییم که عین واقعیت جلوه کند اما، اگر ارادهکنیم، میدانیم که چگونه حقایق را بگوییم
نیازنامه خدایان (حدود 700 سال قبل از میلاد)
سندرم مونکهاوزن همچنین تمارض نامیده میشود. یک ناراحتی somatoform نیست، ولی نمونههای آن تاحدودی مشابه آن است که مسایل (دشواریهای) روانی را در بردارد، به صورت ناراحتیجسمانی «فیزیکال» به صورت متفاوت، افراد مبتلا به سندرم مونکهاوزنMunchausen به طورآگاهانه نشانههای یک ناراحتی جسمانی را در بر میگیرند. این افراد به طور مکرر(تکراری) بیماری را میسازند (جعل) واغلب به طور سرگردان ازاین بیمارستان به آن بیمارستان برای درمان میروند (ولگردان بیمارستانها). به هرحال سندرم مونکهاوزن به مراتب در هم تـراز اختــلال ساده ی نادرست جعلی و نشانهیی وانمودسازی است. این ناراحتی توام با دشواریهای هیجانی شدید است. معمولاً اشخاص مبتلا به این ناراحتی بسیار باهوش، زیرک، کاردان و باتدبیرند. آنها نه تنها میدانند که چگونه بیماری را تقلید کنند«کشتــه مرده ی بیمار شدناند» و به طور سفسطه ای داروها را مصرف نمایند. آنها میتوانند وقت و مراقبت خودشان را دستکاری کرده و زیرنظر خود درآورند که بستری شوند و تحت آزمایشها و درمان قرارگیرند، وحتی به صورت جراحیهای ماژور، فریبهای آنان آگاهانه وحرکاتشان و جستجوی دقت آنان به طور زیادی ناآگاهانه میباشد.
یک نمونه نــاشی از هــوس به نام Munchausen By Proxy است معمولاً توسط والد «بیشتر مادر» این اختلال کودک را به عنوان جراحی به کار میبرند والد تحریف کننده، سابقه ی مصرف درمان دارویی دارند و ممکن است ضایعات با داروها و امتحانات خون و وجود باکتریال وعفونتهای مخصوص ادرار را با تمام سعی وکوشش خود وانمود (Simulate) بیماری بیان میدارند.
تظاهرات عجیب چنین رفتارهایی احتیاج به توجه ودقت رابطه بیماریزایی با کودک دارد.
سندرم مونکهاوزن نزد افرادی با بیماریهای جعلی به طوردراماتیک، مزمن یا فرم شدید هستند. علائم و نشانههای متغیری دارند بیماری که تمارض به، بیماریهای جعلی که بیشترمعمولاند می کند مانند اسهال مزمن، تبهای نامعلوم ونامشخص، خونرویهای رودهیی، خون درادرار، شبح، کمبود قند خون... نزد متمارضین بیماری جعلی آنان در اثر یک انگیزه یا آروزیی به علت یک عامل خارجی (مصرف خواب آور یا عدم قدرت) است.
ثبت نظر