عوامل خطرساز
عوامل زیر ممکن است سبب افزایش احتمال ایجاد نابسامانی اضطراب گردند:
جنس مونث. درخانمها نسبت به آقایان، با احتمال زیادتر نابسامانی اضطراب تشخیص داده میشود.
تالمات دوران کودکی. درکودکانی که آزاد شده یا به ضربههایی گرفتارآمدهاند یا شاهد رویدادهای مولم بودهاند دربعضی مقاطع زندگی و با احتمال بیشتر دچار نابسامانی اضطراب میگردند.
استرس به علت کسالت. دچار شدن به بیماری یا کسالت وخیم ممکن است سبب ایجاد دلشوره در مورد ضایعات متفاوت ازجمله درمان وآیندهی بیماری شود.
ساخت استرس. رویدادی بزرگ یا پیدایش موقعیتهای استرسآور جزئیتر زندگی ممکن است سبب شعلهور شدن اضطراب شدید گردد. به عنوان مثال بروز دلشوره در مورد مسایل مادی یا مرگ یکی از عزیزان.
شخصیت. بعضی افراد با شخصیتهای خاص، بیش از سایرین به نابسامانیهای اضطرابی دچار میشوند. افزون براین، بعضی نابسامانیهای شخصیتی مانند نابسامانی شخصیت مرزی ممکن است با نابسامانیهای اضطرابی پیوند داشته باشد.
منسوبان خونی مبتلا به اضطراب. نابسامانیهای اضطرابی، بیماری خانوادگی است.
مواد مخدر یا الکل. استفاده از مواد مخدر، دارو یا الکل و یا سوء مصرف سبب ایجاد یا وخامت اضطراب میگردند.
عوارض
دچار نابسامانی اضطراب بودن، حالتی است که بیش از دلشوره داشتن سبب اختلال میشود. این نابسامانیممکن است به بروز سایر بیماریهای روانی وجسمی منتهی شود و یا این بیماری هارا تشدید نماید مانند:
ـ افسردگی (که غالباً با نابسامانیاضطراب بروز میکند)
ـ سوء مصرف مواد
ـ اختلال خواب (بیخوابی)
ـ مشکلات گوارشی یا روده
ـ سردردها
ـ سایش دندانها به یکدیگر (بروکسیسم)
آزمونها وتشخیص
برای کمک به تشخیص نابسامانی اضطرابی و رد سایر بیماریها، ممکن است لازم باشد توسط پزشک یا کارور بهداشت روان از بیمار پرسشنامهی روانشناسیک تهیه شود. احتمالاً پزشک معاینهی جسمی هم انجام خواهد داد تا شناسههایی را مشخص کند که حاکی از ارتباط میان اضطراب موجود و بیماریهای طبی است.
برای آنکه تشخیص نابسامانی اضطرابی تأیید شود، باید شناسهها و نشانهها با معیارهای موجود در دستنامهی تشخیصی وآماری نابسامانیهای روانی که باکوته نوشت DSM معروف است تطابق داشته باشد. این دستنامه توسط انجمن روانپزشکی آمریکا انتشار مییابد و برای تشخیص بیماریهای روانی توسط کاروران بهداشت روان و برای تادیهی مخارج درمان بیمه شده توسط شرکتهای بیمهگر مورد استفاده است. برای هریک از انواع نابسامانی اضطرابی، نشانهها (ومعیارهای تشخیصی) متفاوت است.
نابسامانیهای اضطرابی غالباً همراه سایر مشکلات بهداشت روان (مانند افسردگی یا اعتیاد) بروز میکند و به این ترتیب ممکن است تشخیص و درمان را مشکل سازد.
روشهای درمان و داروها
هنگامی که اضطراب شدید است، زندگی روزمره را دچار اختلال میکند و سبب ایجاد حملههای پانیک panic میشود و به مرور زمان بهتر نمیشود، ممکن است بیمار به یک نابسامانی دچار باشد که به تشخیص و درمان نیاز دارد.
دو روش اصلی درمان برای نابسامانیهای اضطرابی عبارتند از درمان رفتاری bebavior therapy که به رواندرمانی psychotherapy معروف است و داروها. در صورتی که برای بیمار ازترکیبی از دو روش استفاده شود، درمان بالاترین سود را برای بیمار خواهد داشت. برای روشن شدن نحوهی تأثیر درمان برای بیمارگاه نیاز به روش آزمون و خطا وجود دارد.
رواندرمانی
این روش به درمان رفتاری یا سخن درمانی talk therapy یا مشاورهی روانشناسیک psychological counseling هم معروف است. دراین روش، برای کاهش اضطراب، یک درمانگر با بیمار کار میکند. این روش،ممکن است درمان موثری برای اضطراب باشد.
درمان شناختی رفتاری cognitive bebaviral therapy، یکی از مؤثرترین اشکال رواندرمانی برای نابسامانیهای اضطرابی است. به طور معمول، یک دورهی کوتاه مدت درمان شناختی رفتاری برآموزش مهارتهای اختصاصی به بیمار متمرکز است تا وی بتواند به تدریج به فعالیتهایی بازگردد که به علت اضطراب از آنها پرهیز میکرده است. در سیر این جریان درمانی با موفقیت آغازین بیمار، نشانهها بهبود مییابد.
داروها
دردرمان نابسامانیهای اضطرابی، چندین نوع مختلف دارو مورد استفاده قرارمیگیردکه ازجمله داروهای زیر قابل ذکر است. درمورد منافع، خطرات وعوارض جانبی این داروها باید نظر پزشک را خواستار شد.
داروهای ضدافسردگی. این داروها بر فعالیت آن دسته از مواد شیمیایی مغز(نوروترانسمیترها یا انتقالدهندههای عصبی) مؤثرند که تصور میشود در نابسامانیهای اضطرابی نقش دارند. نمونههای داروهای ضدافسردگی مورد استفاده در درمان نابسامانیهای اضطرابی عبارتنــــد از فلوکستین(Prozac)، ایـــــمیپــرامین(Tofranil)، پاروکستین(Pexeva paxil)، سرترالین(Zoloft) و ونلافاکسین (EffexovxR). ممکن است سیتالوپرام (Celexa) و اسیتالوپرام (Lexapro) نیز مؤثر باشند ولی از آنجا که مقدار خوراک روزانهی سیتالوپرام روزی40میلیگرم و میزان خوراک اسیتالوپرام روزی 20 میلیگرم است، جا دارد درمورد مـــضار و مـنـافـــع ایـــن دو دارو بـحث شود.
بوسپیرون. این دارو ضداضطراب است و براساس وضع موجود مورد استفاده است. همچون بسیاری از داروهای ضدافسردگی، به طورمشخص چند هفتهیی طول میکشد تااین دارو اثر کند.
بنزودیازپینها. دربعضی شرایط ممکن است پزشک یکی از این داروهای آرامبخش را برای تسکین نشانههای اضطراب تجویز نماید. ازجمله این داروها میتوان آلپرازولام(Xanax,Niravam)، کلردیازپوکساید(Librium)، کلونازپام(Klonopin)، دیازپام (Valium) و لورازپام (Ativan) را ذکر نمود.
بنزودیازپینها benzodiazepine معمولاً فقط برای تسکین اضطراب حاد و به مدتی کوتاه مورد استفادهاند. ازآنجا که بیمار به مصرف این داروها عادت میکند، درصورتی که بیمار الکل مصرف مینماید یا اعتیاد دارد، این داروها، گزینهی خوبی نیستند.
شیوه زندگی و تدابیرخانگی
درعین حال که اکثر افراد برای به کنترل درآمدن اضطراب در نابسامانیهای اضطرابی به رواندرمانی یا دارونیاز دارند ولی تغییرات شیوهی زندگی نیز دراین زمینه سبب بهبود شرایط میشود. کارهایی که میتوان در این زمینه انجام داد عبارتند از:
حفظ فعالیت جسمی. باید با استفاده از برنامهیی خاص در بسیاری از روزهای هفته به انجام فعالیتهای جسمی مشغول بود. ورزش یکی از قویترین عوامل کاهندهی استرس است. با انجام ورزش، خلق، طبیعی میشود و به بازگشت سلامت و سالم ماندن کمک میشود. باید ورزش را به آرامی آغاز کرد و به تدریج بر مقدار و شدت فعالیتها افزود.
پرهیز از مـصرف الکل و سایر داروهای آرامشبخش. استفاده از این مواد سبب وخیم شدن اضطراب میگردد.
ترک سیگار و کاهش یا ترک قهوه. هم نیکوتین وهم کافئین (چای وقهوه) سبب وخامت اضطراب میگردد.
استفاده از تکنیکهای تن آرامی. تکنیکهای تجسم، مراقبه و یوگا از نمونه تکنیکهای تن آرامی (بسط) به شمار میروند که سبب تسکین اضطراب میگردند.
خواب برترین اولویت. بیمار دچار اضطراب باید اولویت را درکیفیت کامل خواب بگذارد. درصورتی که وضع خواب بیمار خوب نباشد، باید با پزشک مشاوره کرد.
غذای سالم. استفاده از غذای سالم و از جمله تمرکز بر استفاده از سبزیها، میوهها، دانههای کامل و ماهی سبب کاهش اضطراب میگردد، اما در این زمینه لازم است پژوهشهای بیشتر انجام شود. باید ازمصرف غذاهای سرخکرده، چـــرب، شیـرین و پـــردازش شده پرهیز کرد.
طب جانشین
در درمان اضطراب، چندین داروی گیاهی مورد بررسی قرارگرفتهاند مثل کاوا Kava، سنبلالطیب وگل ساعتی ولی برای درک مضار ومنافع مصرف این گیاهان، باید پژوهشهای بیشتر انجام شود. دراین زمینه، آنچه پژوهشگران میدانند و نمیتوانند، آمده است:
کاوا. دردرمان اضطراب، استفاده از کاوا، امیدوار کننده بوده است ولی گزارشهای مربوط به آسیب شدید کبد، حتی با مصرف کوتاه مدت این گیاه، سبب شد تا چند کشور اروپایی، این گیاه دارویی را از بازار جمع کنند.سازمان غذا و داروی آمریکا در مورد مصرف این گیاه، اخطاریهیی صادر کرده است ولی فروش محصولات این گیاه را درآمریکا ممنوع نکرده است. تا انجام بررسیهای بیشتر در زمینه ایمنی مصرف این گیاه، بهتر است به ویژه در صورت وجود مشکلات کبدی یا مصرف همزمان داروهایی که بر کبد تأثیر میگذارند ازمصرف کاوا خودداری شود.
سنبلالطیب. نتایج بعضی گزارشها حاکی از آن است که، دربعضی افراد پس ازمصرف این گیاه، میزان اضطراب واسترس کاسته شده است. با مقدار خوراک توصیه شده، معمولاً استفاده از سنبلالطیب مطمئن و بیخطر است. ولی از آنجا که کارآزماییهای ایمنی در دراز مدت با این گیاه انجام نشده، بهتراست بیش از 2هفتهی متوالی از سنبلالطیب استفاده نشود. ممکن است مصرف سنبل الطیب سبب بروز عوارض جانبی ازجمله سردرد وسرگیجه شود.
گلساعتی. تعداد کارآزماییهای اندک انجام شده در باب گل ساعتی، حاکی از آن است که این گیاه به درمان اضطراب کمک میکند. دربسیاری از فراوردههای تجارتی این گیاه، ازسایر گیاهان نیزاستفاده شده است و ازاینرو تشخیص کیفیت مربوط به هرگیاه دشوار است. اما مصرف گل ساعتی به مقدار توصیه شده، معمولاً مطمئن است ولی نتایج بعضی بررسیها حاکی از آن است که مصرف این گیاه ممکن است سبب بروز سرگیجه، دوار و اغتشاش افکار شود.
پیش از مصرف هرنوع دارو یامکمل گیاهی، برای اطمینان ازایمنی مصرف و نیز پیشگیری از بروز آثار متقابل با داروهایی که همزمان مورداستفاده قرارمیگیرند، باید نظر پزشک را جویا شد.
مقابله وحمایت
برای مقابله با نابسامانی اضطراب، آنچه بیمار باید انجام دهد عبارت است از:
یادگیری مسایل مربوط به اضطراب. بیمار باید با پزشک یا مشاور روانی خود صحبت کند وهر آنچه را که ممکن است سبب بروز این حالت خاص شود، مشخص نماید و بهترین دارو برای این حالت خود را بشناسد.
تبعیت از برنامهدرمان. بیمار باید داروها را آنچنان که دستور داده شده مصرف کند. وقتهای ملاقات با پزشک را فراموش نکند. به ویژه، آنچه که به مصرف دارو مربوط میشود، تداوم و پایداری درمصرف دارو است.
انجام اقدامات لازم. برای مشخص کردن آنچه که سبب اضطراب میشود و راههای پیشگیری از آن، بیمار باید با مشاور روانی خود ارتباط داشته باشد. به عنوان مثال، اگر بیمار در مورد مسایل مادی خود دغدغه دارد، باید به کمک مشاور، یک بودجهی مالی به صورت مکتوب تهیه نماید.
درگیر کردن خانواده. مانند تمام انواع بیماریها، باید از همسر وخانواده برای رفع بیماری کمک خواست. بخش مهم مقابله، خواستن کمک از دیگران است.
پیوستن به گروههای حمایتی. بیمار باید به یاد داشته باشد که تنها نیست. درگروههای حمایتی، مهربانی، تفاهم وتجربههای مشترک عرضه میشود.
اجتماعی شدن. بیمار نباید اجازه دهددلشورههایش، سبب جدایی وی ازعزیزان وفعالیتهایش گردد. تعاملات اجتماعی و روابط دوستانه سبب کاهش دلشورهها میگردد.
ازبین بردن چرخه شیطانی. وقتی بیمار مضطرب است، باید مدتی پیادهروی کند یا خود را به کاری دیگر مشغول نماید تادلشورهها از ذهن دور شود.
فراموشکردن گذشته. بیمار باید سعی کند دلشورهها را در دل جای ندهد، آنچه را که میتواند تغییر دهد و اجازه دهد آنچه که باقی است به سیر خود ادامه دهد.
پیشگیری
درآغاز باید گفت که راه مطمئنی وجود ندارد تا بتوان پیش بینی کرد چه عاملی سبب میشود که شخص دچار نابسامانی اضطرابی شود، ولی برای کاهش تأثیر نشانههای اضطراب میتوان اقداماتی انجام داد.
درخواستکمک فوری. مانند سایر بیماریهای سلامت روان، درمان فوری اضطراب درابتداآسانتر است.
یادداشت وقایع روزانه. یادداشت وقایع روزانه به بیمار و مشاور روانی کمک میکند تا علت بروز استرس و عامل رفع آن را بهتر بشناسد.
یادگیری تکنیکهای مدیریت زمان. بایادگیری نحوهی تدبیر دقیق زمان وانرژی، میتوان از میزان استرس کاست.
پرهیز از الکل ومواد مخدر. استفاده از الکل و موادمخدر سبب ایجاد یا وخامت اضطراب میشود. چنانکه به یکی از این مواد اعتیاد موجود باشد، ترک آنها سبب اضطراب خواهد شد. اگر بیمار قادر به ترک نباشد، باید به پزشک مراجعه کند یا از گروههای حمایتی کمک بخواهد.
ثبت نظر