اما نتایج کارآزماییهای بالینی درمورد مکملهای آنتیاکسیدانی کراراً امید مصرف کنندگانی را که آرزوی کاهش خطر بروز سرطان داشتهاند به یاس بدل کردهاست. ظاهراً نتایج تمامی اینگونه کارآزماییها با شکست روبهرو بوده و نشان دادهاست که آنتیاکسیدانها دارای اثر حفاظتکننده در برابر سرطان نیستند درواقع، در چندین کارآزمایی، تجویز مکمل آنتیاکسیدان با افزایش نرخ بعضی ازسرطانها همراه بوده است. دریک کارآزمایی، افراد سیگاری که مقدار زیادتری بتاکاروتن دریافت داشته بودند از نرخ بالاتر سرطان ریه برخوردار بودهاند.
طی یک مقالهی کوتاه که در شمارهی10 جولای2014 نشریهی N Engl J Med انتشار یافته آمدهاست که چرا ممکناست مصرف مکمل آنتیاکسیدان سبب کاهش ایجاد سرطان نمیشود و چرا درواقع زیان مصرف آنتیاکسیدانها بیشتر از نفع آن است.
بینش دانشمندان درمورد این مسأله براساس پیشرفتهای اخیری بهدستآمده که در زمینهی درک سیستم دریاختههایی حاصل شده که سبب تعادل طبیعی میان ترکیبات اکسیدکننده و ضد اکسیدکننده میشوند. این ترکیبات درگیر واکنشهای ریداکس redox (احیا واکسایش) هستند که نقش اساسی درشیمی یاختهیی دارند.
اکسیدانهایی مانند هایدروژن پراکساید بهمقدار اندک دراینزمینه نقش اساسی دارند و درون یاختهها ساخته میشوند. بحثی نیست که اکسیدانها درمقدار زیاد سمی هستند و یاختهها بهطورطبیعی برای خنثیکردن این اکسیدانها، آنتیاکسیدان مربوط بهخود را میسازند. بنابراین به نظرمیرسید منطقی باشد که مصرف آنتیاکسیدان برای مقابله با آثار پراکسید هیدروژن و سایر «گونههای واکنشی اکسیژن» Ros سمی، طبق آنچه دانشمندان میپندارند تقویتکننده باشد و علاوهبر آن از آنجا که میدانیم یاختههای سرطان برای کمک به تغذیهی رشد غیرطبیعی خود میزان بالاتری Ros تولید میکنند.
دانشمندان پیشنهاد کردهاند که مصرف قرصهای آنتیاکسیدان یا خوردن مقدار زیاد غذاهای سرشار از آنتیاکسیدان ممکناست اثر سودمندی در مقابله با سرطان نداشته باشد زیرا این مصرف درمحل بحرانی در یاختهها در جایی تأثیر نمیکند که تومورهای Ros دریاختهها تأثیر دارند، یعنی درکارخانههای سازندهی انرژی ساختهیی موسوم به میتوکندریها. صرفاً بهنظرمیرسد، مکملها و آنتیاکسیدانهای جیرهیغذایی در نقاط پراکندهی دور در یاختهها انبار میشوند و سبب اختلال Ros تدارک دیده شده توسط تومور نمیگردند.
مقدارRos و آنتیاکسیدانهای طبیعی در یاختههای سرطانی بالاتر است. بالاتربودن متناقض آنتیاکسیدانها که توسط یاختههای سرطانی بهعنوان دفاع طبیعی تلقی میشوند سبب حفظ میزان بالاتر اکسیدانها میگردد و بهاینترتیب رشد یاختههای سرطانی ادامه مییابد. در واقع ممکناست آن دسته روشهای درمانی سودمند باشد که در یاختهها سبب افزایش اکسیدانها میگردد. درحالیکه روشهای تأثیرگذار بهعنوان آنتیاکسیدان بیشتر سبب تحریک یاختههای سرطانی میشود. جالبتوجه آن است که درمان با اشعه ضمن کشتن یاختههای سرطانی با افزایش فاحش اکسیدانها همراه است. همین مسأله درمورد داروهای شیمیدرمانی نیز صادق است زیرا این داروها یاختههای تومور را ازطریق اکسیداسیون میکشند.
این مصنفان مهار ژنتیک یافارماکولوژیک پروتئینهای آنتیاکسیدان را پیشنهاد کردهاند. این مفهوم با موفقیت در انگارههای جوندگان و درسرطانهای ریه و لوزالمعده با موفقیت آزموده شد و میتوان از آن بهعنوان رویکرد موفق درمانی در انسان استفاده کرد. چالش کلیهی دراینمورد شناسایی پروئینهای آنتیاکسیدان و راههایی دریاختهها است که فقط توسط یاختههای سرطانی مورد استفاده است و نه یاختههای سالم. راهاندازی تولید آنتیاکسیدان دریاختههای سالم سبب اختلال در تعادل اکسیداسیون و احیا میشود که عملکرد طبـیعی یاخته به آن وابسته است.
ثبت نظر