شماره ۹۹۰
دکترمحمدعلی افتخاری - دندانپزشک
در24 دیماه 1341 یک جمع کوچک ده نفری، کاری بزرگ را آغاز کردند و آن تشکیل جامعهی دندانپزشکی ایران بودو این اتفاق درحالی رخ داد که هنوز سندیکای دندانپزشکان ایران با سابقهی19 ساله خود و مدیریت پنهان و آشکار دکتر محسن سیاح رئیس با قدرت دانشکدهی دندانپزشکی دانشگاه تهران و همفکرانش وجود داشت.
کانون دندانپزشکان ایران که بعد از سندیکا تشکیل شد با وجود حسن نیت بانی آن (دکتر فریدون فرزین)و همکاری عدهیی از دندانپزشکان، چون برنامهی کاری مدونی نداشت که پاسخگوی نیاز روز دندانپزشکان باشد پس از مدتی صحنه را ترک کرد.
هیئت مؤسس ده نفری جامعهی دندانپزشکی ایران ترکیبی بود از فارغالتحصیــلان چنــد دوره بــه شــرح زیـر:
1ـ دکتر محمد علی افتخاری
2ـ دکتر اکبر رشتیان
3ـ دکتر حسین نواب (فارغالتحصیلان1325)
4ـ دکتر آرنولد برناردی
5ـ دکتر اصغر حداد
6ـ دکتر سمیع وهابپور (فارغالتحصیلان1326)
7ـ دکتر موسی باکی هاشمی
8ـ دکتر شمسالدین تابش (فارغالتحصیلان1327)
9ـ دکتر ارسلان تاج (فارغالتحصیل1329)
10ـ دکتر آلفرد آوانسیان، (فارغالتحصیل1330)
این دهنفر همکار متجانس و همفکر باتوجه به نقاط ضعف جمعیتهای قبلی دندانپزشکی خواست دندانپزشکان تهرانی و شهرستانی (که تعدادشان به پانصد نفر هم نمیرسید) با آیندهنگری و برنامهریزی درازمدت کارخود را آغاز کردند. سندیکا هم تحت مدیریت آخرین رئیس خود (دکتر جعفر قدسی) بعداز مدتی کار را رها کرد و دکتر قدسی به عضویت جامعه درآمـد.
هیئت موسس به دور از احساسات و با تجزیه و تحلیل جریانات، یک اساسنامهی همهجانبه با شرح وظایف سنگین برای هیئت مدیره تهیه کرد که به تصویب مقامات مربوطه هم رسید.
درآن اساسنامه که طی 33 سال خدمت صادقانه و ارزشمند جامعهی دندانپزشکی، برای هماهنگی بیشتر چند بار عوض و تکمیل شد دو وظیفهی مشخص برای هیئتمدیره تعیین گردید:
1ـ کنگره سالانه در نیمه دوم شهریور
2ـ روز دندان پزشکی در سالروز تأسیس جامعه
این دو موضوع که تا آن تاریخ در ایران سابقه نداشت بدعتی تاریخی بود که توسط جامعهی دندانپزشکی ایران گذاشته شد و سبب تحول و پیشرفت حرفهی دندانپزشکی و خدمت بهتر به بهــداشت و سلامــت عـــامـــهی مردم گردید.
کنگرهی اول با رعایت زمان مندرج در اساسنامه درست 8ماه بعداز تأسیس جامعه یعنی در شهریور ماه 1342 تشکیل شد و این درحالی بود که هیئت مؤسس و مجریان کنگره تجربهی قبلی دراین باره نداشتند ولی نتیجه بسیار خوب و متضمن رضایت شرکتکنندگان بود و دندانپزشکان علاقهی خود را به برگزاری کنگرهها با شرکت خود (که مسأله امتیاز هم مطرح نبود) درکنگرههای 33گانهی این جمعیت نشان دادند.
حرکت علمی و صنفی که جامعهی دندانپزشکی ایران پایهگزاری کرد خیلی زود جنبهی خودجوش به خود گرفت و دندانپزشکان سراسرکشور خواهان ادامهی این برنامهها شدند و دراجرای آنها مشارکت مؤثر کردند.
دانشجویان دندانپزشکی درچهار دانشکدهی موجود آن زمان (1344) دانشکدهی تهران، دانشکدهی ملی (شهید بهشتی) دانشکدهی مشهد و دانشکدهی شیراز، با فکر جستجوگر خود، جامعهی دندانپزشکی را تقویت کردند و به آن پیوستند.
دربرنامههای سخنرانی ماهانه و سمینارها شرکت کردند و حرکت چرخ جامعهی متعلق به خود را سرعت بخشیدند.
نکتهی ظریف در مدیریت جامعهی دندانپزشکی ایران این بود که هیئت مؤسس کلمهی (رئیس) را از سِمَتهای درون سازمانی خود حذف کرد و به جای آن، دبیر، سرپرست، مسوول و نظایر آن گذاشت.
(حقیقت این است که اطلاق کلمه ریاست مخصوصاً اگر یکی دو سالی ادامه یابد امر را بر خود شخص مشتبه میکند و چه بسا سازمانهایی که بحث بر سر تعیین رئیس، سبب عدم تشکیل آن سازمان شدهاست).
ثبت نظر