شماره ۱۱۵۲

لزوم و فواید تعامل پزشکان طب‌های مکمل و کلاسیک

دکتر سید‌جواد رضوی - طب‌سنتی و هومیوپاتی‌

لزوم و فواید تعامل پزشکان طب‌های مکمل و کلاسیک

چهارشنبه 4 مرداد 1396
پزشکی امروز

با عنایت به اینکه هدف غایی تمام روش‌ها و مکاتب درمانی‌، کمک به پیشگیری و بهبود بیماری‌ها و آلام  است و باتوجه به این واقعیت که طب سنتی با پیشینه فرهنگی و مذهبی غنی بسیار مورد اقبال جامعه است، لذا پزشکان باید با همکاری و تعامل و همچنین انجام منسجم مطالعات و تحقیقات علمی و نتایج بالینی و اثبات های آماری، زمینه رشد و ارتقای طب‌سنتی (به‌ویژه با روش‌های سنجش علمی و تجربی علوم جدید‌) را فراهم آورند. چرا‌که این بهترین و تنها راه اقناع عموم استادان و پزشکان طب کلاسیک (و البته حق مسلم جامعه پزشکی) است.

در اغلب کشورها (بخصوص با تأکید سازمان بهداشت‌‌جهانی بر‌پایه واقعیت‌های  فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در توسعه طب‌های سنتی هر‌منطقه‌، با نامگذاری سال «‌طب جایگزین و هومیوپاتی» ‌در‌سال۲۰۰۰) این حمایت و توسعه از طب‌های سنتی انجام گرفته (با‌توجه به محدودیت‌های مالی و اجرایی به‌ویژه در کشورهای در‌حال توسعه) و نتایج مثبتی در بهداشت و درمان آنها داشته است. از‌جمله  طب‌سوزنی و گیاهی در چین پرجمعیت‌، هومیوپاتی در هند (‌گاندی در وصیت‌نامه‌اش می‌گوید: «طب هومیوپاتی جدیدترین و آخرین روش درمان از‌نظر بی‌ضرری‌، غیرتهاجمی و اقتصادی بودن است، حکومت هند باید این شیوه درمان مرضیه را ترغیب و در گسترش آن بکوشد»). در‌حال‌حاضر هومیوپاتی در کشور فقیر هند، کمک و موهبت بزرگی بوده و مانند عطاری‌ها در ایران‌، در گستره‌ای وسیع‌، ارزان و دردسترس (البته نظام‌مندتر و علمی‌تر) فعالیت‌می‌کنند.

اگر پزشکان و دست‌‌اندرکاران درمانی در‌این‌زمینه کوتاهی و مسامحه کنند‌، موقعیت سوء‌استفاده (یا حداقل عملکرد نادرست) برای عده‌ای که بدون تخصص و بی‌مهابا در امور درمان دخالت غیرقانونی می‌کنند (‌با‌توجه به نقایص قانونی و نظارتی)، به آسانی فراهم خواهد بود. به‌طورمثال در‌مورد عطاری‌ها (بااحترام به تعداد انگشت‌شماری از حکمای قدیمی‌)‌، بیشتر آنها هیچگونه سابقه علمی یا حتی تجربی نداشته و به جبرروزگار از سایر شغل‌های غیرمرتبط به این کار روی آورده‌اند. از‌این تأسف‌بارتر اینکه بسیاری‌از عطاری‌ها  فقط پوششی  برای اعمال خلاف هستند (مانند فروش متادون‌، ترامادول یا افزودن داروهای رسمی به‌صورت کوبیده با داروهای گیاهی در کپسول‌های دست‌ساز که می‌تواند حاوی چندین  نوع  داروی اعصاب ‌و‌ روان و حتی مواد‌مخدر به‌عنوان ترک اعتیاد‌! یا اضافه‌کردن پودر قرص دگزامتازون با مقادیر بالا جهت افزایش وزن که در ظاهر بیمار در مدت کوتاهی به‌علت احتباس مایعات و ورم چندین کیلو افزایش‌وزن نیز خواهد داشت و...) که باعث ایجاد عوارض عدیده‌ای می‌گردند.

ـ با این اوضاع بهترین و کارآمدترین راه‌حل برای مقابله با چنین اقدامات غیرقانونی، ساماندهی و نظارت  دقیق و قاطع مسئولان درمانی و البته تعامل و هماهنگی پزشکان طب کلاسیک و همکاران فعال در طب‌های مکمل خواهد بود.

آیا اگر تجویز داروهای گیاهی و سایر اقدامات طب‌سنتی توسط یک پزشک دوره دیده دانشگاهی (که با اصول معاینه، شرح‌حال، تشخیص و پاتولوژی آشنا است) انجام‌شود بهتر است، یا اینکه افرادی بدون هیچ پیشینه علمی و عملی طبابت (که متأسفانه به‌علت علم اندک‌، اغلب بسیار مغرور بوده و ادعاهای درمانی عجیبی داشته و به‌جز خود همه را نیز نفی‌می‌کنند!) به آن مبادرت ورزند؟ یکی‌از مهمترین علل ایجاد عوارض عدیده و خطرناکی که توسط درمانگرهای فاقد صلاحیت ایجاد‌می‌شود (‌که اغلب  اطلاعات ناقص و سطحی آنها حتی مطابق با اصول و روش‌های اصیل  طب‌سنتی و کتب طبیبان بزرگ نیز نمی‌باشد) این است‌که اغلب به بیمار توصیه‌می‌کنند که تمام درمان‌ها و داروهای کلاسیک به یک‌باره قطع گردد‌! پرواضح است که بخصوص در بیماران مبتلا به دیابت، مشکلات قلب‌و‌عروق‌، بیماری‌های اعصاب ‌و روان عمیق، سرطان‌ها و‌... یا افرادی‌که به هر‌دلیلی مدتها  کورتون مصرف‌کرده‌اند‌، این اقدام خطرناک در قطع ناگهانی درمان، چه عواقب شدید و اسفباری را به‌جای خواهد گذاشت.

ـ اما تقریباً تمام پزشکانی که در رشته‌های طب‌مکمل فعال هستند‌، با‌توجه به شناخت پاتولوژی بیماری‌ها و اثرات داروها، هیچگاه اقدام به قطع و دخالت در مصرف داروها و اقدامات تخصصی‌نکرده و با احتیاط و رعایت عدم تداخلات درمانی‌، از طب‌های مکمل (‌همانطور‌که از اسم آن مشخص‌است‌) در موارد لزوم در کنار طب کلاسیک استفاده‌نموده و به توصیه‌های استادان و همکارانشان نیز توجه‌می‌کنند. یادمان باشد که پزشکان طب‌های مکمل، یا شاگرد استادان محترم بوده و یا در‌کنار همکارانشان در دانشکده‌های پزشکی کلاسیک تحصیل‌کرده‌اند و سپس علاوه‌بر طب کلاسیک‌، با اختصاص وقت و هزینه بسیار و ساعت‌ها  آموزش (‌توسط استادان برجسته این فنون‌)‌، با روش‌های دیگری از طب‌های مکمل نیز آشنا شده‌اند و از اطلاعاتشان در‌موارد مقتضی و با دیدی کل نگرتر در بالین استفاده‌می‌کنند.

ـ البته یکی‌از ایرادات و شاید نقص و کم‌کاری حکما و بخصوص پزشکان طب‌سنتی این است که درمورد اثبات عملکرد و اثرات بالینی طب‌سنتی به‌اندازه‌کافی فعالیت (‌بخصوص تحقیقات آماری با همکاری طب کلاسیک) نداشته‌اند و طب‌سنتی تقریباً همچنان به‌صورت قدیمی و غیرآکادمیک (همانند دوران پورسینا) باقی‌مانده است. امروزه باید حرف‌های جدیدی مطرح‌گردیده و با تطابق یافته‌های مشترک و کمک سیستم‌های پژوهشی‌علوم جدید (‌با‌توجه به استانداردها و تجارب علمی مقبول و همچنین برطرف‌کردن هرگونه شبهه‌) و از‌طریق تحقیقات آماری مقایسه‌ای گذشته‌نگر و آینده‌نگر‌، به نتایج قابل‌قبولی برای همگان رسید‌. به‌عنوان نمونه‌، طب‌مکمل هومیوپاتی (‌مشابه‌درمانی) که حدود ۲۰۰ ‌سال پیش در آلمان توسط دکتر هانمن ابداع شد (تقریباً در آخرین سال‌های اقبال طب‌سنتی اخلاطی حتی در اروپا‌، معاصر با دکتر پاراسلسوس که از پیشگامان حذف و تحقیر طب‌قدیم و آغازگران طب کلاسیک براساس تجربه وآزمایش بود)، پس‌از اروپا با حصول موفقیت در کنترل اپیدمی بیماری وبا، در‌سال۱۸۳۲ توسط دکتر هرینگ به آمریکا واردشده و بتدریج در جهان گسترش یافت. البته پزشکان و محققان به‌طورعلمی و آماری با فعالیت و پژوهش‌های گسترده و کمک و تعامل علوم جدید (‌حتی متافیزیک) این رشته را کاملاً آکادمیک و با ایجاد مؤسسات علمی، دانشکده‌ها، بیمارستان‌ها و کلینیک‌های تخصصی، با زحمات اساتید و کتب مرجع و حتی نرم افزارهای پیشرفته، در زمره علوم‌تجربی و جدید درآمده و از‌طرف سازمان بهداشت‌جهانی‌، FDA و حتی رفرنس هاریسون تأیید شده‌است‌. سال ۱۹۹۶ دکتر ویتولکاس جایزه نوبل را در طب‌مکمل هومیوپاتی دریافت‌کرد. هاریسون درسال۲۰۰۸  اذعان نموده که براساس تحقیقات بالینی، مؤثربودن هومیوپاتی در درمان آسم و اسهال و بسیاری‌از بیماری‌های دیگر به اثبات رسیده‌است (اینجانب درمقالاتی درنشریه پزشکی امروز (شماره ۹۱۹ الی ۹۲۸) شرح‌حال و سیردرمان و بهبود ۳‌بیمار آسمی با هومیوپاتی را ذکر کرده‌ام). درسال۱۳۷۷ وزارت بهداشت و درمان ایران نیز هومیوپاتی را به رسمیت شناخته‌است‌. یا طب‌سوزنی که تأثیرگذاری بالینی‌ آن به‌اثبات رسیده (‌حتی از‌نظر آزمایشات علمی) و در اغلب کشورها به رسمیت شناخته شده‌است. اما متأسفانه در کشورمان و ۳‌دهه پس‌از انقلاب، فقط در چندسال اخیر و در سطحی بسیار محدود، اولین دانشکده‌های آکادمیک طب مکمل و سنتی شروع به‌کارکرده‌ است. امیداست تا باانجام تحقیقات و پژوهش‌های نوین و با تعامل با دانشکده‌های کلاسیک دانشگاه‌پزشکی و همچنین توجه به سایر علوم طب‌مکمل (‌که در‌این پروسه مغفول مانده و فقط نام آن بر‌سردر دانشکده باقی‌مانده است‌!‌)، شاهد پیشرفت و گسترش این علوم باشیم‌. در‌این میان حمایت قاطع و عملی مسئولان و البته استادان طب‌کلاسیک بخصوص همکاری در تحقیقات آماری و مقایسه‌ای (از‌جمله تشویق پایان‌نامه‌های عمومی  و تخصصی دانشجویان طب‌کلاسیک با همکاری دانشکده و پزشکان طب‌سنتی‌) و همچنین گنجاندن واحدهای آشنایی با طب‌های مکمل در دروس رسمی دانشجویان پزشکی‌و‌...‌، بسیار لازم‌بوده و واجد اهمیت می‌باشد.

تعداد بازدید : 1022

ثبت نظر

ارسال