چندروزپیش هنگام گذر از یکیاز خیابانهای فرعی شمال تهران که معماران و بساز و بفروشها مشغول بلند مرتبهسازی بودند، صدای آواز از ساختمان درحال احداثی که به طبقه پنجم رسیده بود توجهم را جلبکرد. به بالا که نگاهکردم، دیدم ۳ کارگر بدون کلاهایمنی، بدون کمربند ایمنی و بدون طناب مهار مشغول چیدن میل گرد بودند. یکیاز کارگران مسنتر که سیگاری نیز در گوشه لب داشت، درست در لبهای کارمیکرد که سه طرف او مطلقاً حفاظی نداشت و از جایی که او ایستاده بودتا لبه هرسو تنها ۴۰سانتیمتر فضا برای گذاشتن پا وجود داشت، اما او با آرامش تمام کارمیکرد.
چند لحظه پساز دیدن این صحنه یاد مردتنومندی افتادم که از گذرکردن روی پل عابرپیاده در خیابان شریعتی میترسید و حالش دگرگون میشد. با یادآوری هر دوی این صحنهها، به یاد پژوهش عدهای از دانشمندان بریتانیایی افتادم که برای ساختن دارویی برای درمان ترس مرضی تلاشمیکردند.
بلندا هراسی یا ترس از ارتفاع، یکیاز اختلالات ترس مرضی (Disorders Phobic) است. فوبی (Phobia) از واژه یونانی فوبوس(Phobos) گرفته شده و نام خدایی است که ترس و وحشت ایجادمیکند. DSM، فوبی را ترس غیرقابل توجیهمیداند که فرد را وامیدارد تا از شی یا موقعیتی که میترسد دوری کند و اگر با آن موقعیّت روبهرو شود دچار اضطراب و استرسمیشود. DSM که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا منتشر شدهاست، رفتارهای نابهنجار را بر طبق شباهتها و تفاوتهای اصلی در شیوههایی بیانمیکند که افراد مبتلا به اختلال روانی رفتارمیکنند. در واقع The newly approved Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders بهعنوان راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، آنها را طبقهبندی کردهاست. در برخیاز کتابهای مرجع، بیشاز هزار ترس بیجا و غیرمنطقی برای انسان شرحداده شدهاست. تمامی این ترسها زیرعنوان فوبی (Phobia) یا ترسهای بیمارگونه ارزیابی شدهاند. ترسهای واهی یا بیمارگونه، واکنشهای نامناسب و غیرمنطقی برخیاز افراد به شرایط و موقعیتهای متفاوت است. افرادی از بلندی هراس دارند، کسانی از مکانهای شلوغ و پرازدحام میترسند (Agoraphobia)، گروهیاز آب میگریزند (Hydrophobia) و اشخاصی با دیدن یک کلاغ، چنان میترسند که دیگران با دیدن یک عقاب آنطور وحشتزده نمیشوند. فوبیای عنکبوت (Arachnophobia) و ترس غیرمعقول از گربه (Ailurophobia) و ترس از چیزهای دیگر نیز افراد دیگری رابه هراس میاندازد. شخصاً خانمی را دیدم که از دیدن گربهای که برای دریافت غذا (که هرروز از برخی بانوان دریافتمیکرد) بهطرف او میرفت، به گریه افتاده بود و از رهگذران التماس کمک داشت.
البته ترس، یک واکنش طبیعی انسان است. هنگامیکه شخص با خطر روبهرو میشود با واکنش سیستم عصبی سمپاتیک و ترشح آدرنالین که نقش حفاظتی دارد، برای مقابله با خطر و یا فرار و گریز از آن آمادهمیگردد. درواقع هورمون آدرنالین یا اپینفرین که از بخش مرکزی غده فوقکلیهای ترشح میشود، پاسخهایی به تحریکات خارجی یا داخلی است که برای دفاع از بدن فرد را بسیج مینماید. با افزایش مقدار آدرنالین، ضربانقلب افزایشمییابد و کارایی آن بیشترمیشود. بههمینترتیب، فشارخون سیستولیک افزایشمییابد و با تأثیر آدرنالین، برغلظت قندخون افزوده میگردد، خون از چهره به ماهیچهها هجوم آورده و به بخشهایی که ضروریتر است جریان مییابد. بنابراین با ترشح آدرنالین، ضربان قلب فرد افزایشمییابد و با جریان سریع خون در ماهیچههای بدن، شخص میتواند در شرایط اضطراری بهتر واکنش نشاندهد. ازاینرو این ترس و اضطراب برای بقای زندگی ضروری است. واکنش طبیعی ترس درشرایط خطرساز میتواند مفید و نجاتدهنده باشد. اما فوبیا (ترس بیمارگونه)، یعنی هراس از موقعیتهایی که ترسیدن از آنها منطقی نیست، سبب اضطراب و اختلال در فرد میگردد. ترساز ارتفاع، ترساز حیوانات، ترس از حشرات، ترس از قرارگرفتن در اماکن بسته مانند آسانسور، ترساز وقایع طبیعی مانند توفان و رعد و برق و دیگر ترسهای واهی میتوانند در زندگی افراد اختلالی جدی ایجادکنند. بیشتر این ترسها، واهمه از چیزهایی است که خطرناک نیستند و بیشتر افراد از آنها نگرانی و هراسی ندارند.
با این خلاصه میتوان گفت که فوبی نوعی اختلال اضطرابی است که سببمیگردد تا شخص از چیزی یا موقعیتی که فیالنفسه ترسناک و خطرناک نیست، بترسد و واکنشهای غیرطبیعی بروز دهد. علت پیدایش و بروز فوبیاها را میتوان به سبب مجموعهای از عوامل زیستی، ژنتیکی، روانشناختی و محیطی دانست. بهنظرمیرسد که برخیاز افراد ازنظر ژنتیکی مستعد ابتلا به اختلالات اضطرابی ازجمله فوبیا هستند. اما درعینحال پژوهشها نشانداده است که در برخیاز کودکان که ازنظر وراثتی مستعد داشتن فوبیا بودهاند، بدون اثر عوامل محیطی مبتلا به فوبیا نشدهاند.
بهنظرمیرسد فوبی یا ترس بیمارگونه، یا بهاصطلاح هراس غیرطبیعی، اختلالی پایدار است که منطقی و معقول نمیباشد و با آنکه فرد از نامعقولبودن آن ترس آگاهی دارد، نمیتواند با آن مبارزهکند و زمانیکه درمعرض چیزی یا شرایطیکه ازآن میترسد قرارمیگیرد، به اضطراب و ترسی شدید و پیامدهای بدنی و روانی آن گرفتارمیگردد. در برخیاز موارد، حتی فکرکردن به منبع ترس نیز ممکناست اضطراب ایجادکند. فردیکه از خون میترسد فکر رفتن به آزمایشگاه نیز او را مضطرب میسازد. بههمینترتیب در برخیاز افراد، تصور بعضی حیوانات، آسانسور، مکانهای باز، تنهایی، سفر با هواپیما یا کشتی یا وسایل دیگر میتواند در زندگی آنها اختلال جدی ایجاد نماید. افرادیکه هراس بیمارگونه شدید از سفر با وسایل نقلیه را دارند، ممکناست با فکرکردن به سفر نیز دچار حالتتهوع، سرگیجه، افزایش ضربانقلب، لرزش دستوپا و تنگینفس و نیز نشانههای متعدد دیگر بشوند.
ترس از ارتفاع یا آکروفوبیا نیز مانند تمام ترسهای غیرطبیعی دیگر، ناشیاز سازوکار دفاعی ذهن انسان برای پیشگیریاز سقوط و پرتشدن از بلندی است. کسانی که از بلندی میترسند با قرارگرفتن در وضعیت بلندی، بهشدت نگران و مضطربمیشوند و دچار سرگیجه و برهمخوردن تعادلمیگردند. اشخاصی که ترس شدیدی از بلندی دارند اگر در شرایط نامطلوب قرارگیرند، نمیتوانند تعادل خود را حفظکنند و هرلحظه عصبیتر و مضطربتر میشوند و خطر سقوط برایشان وجود دارد. همانطور که اشارهشد فرد مبتلا به ترس از بلندی ممکناست حتی از تصور قرارگرفتن در بلندی و مبتلاشدن به سرگیجه و سقوط نیز دچار اضطراب شود. دراین افراد دادههای دیداری بر دادههای تعادلی گوش میانی غلبهمیکنند و سبب ازدسترفتن تعادل آنها میشوند. دراین افراد اطلاعات دیداری ظرفیت توانایی محاسباتی مغز را پرمیکند و مانع توجه به اطلاعات تعادلی میشود. درحالیکه یک فرد عادی، برای حفظ تعادل خود هم از دادههای دیداری و هم از دادههای گوشمیانی کمکمیگیرد.
کورتیزول (Cortisol)،یک هورمون استروئیدی از گروه گلوکوکورتیکوئید (Glucocorticoid) است که از غدههای فوقکلیهای یا غدههای آدرنال ترشح میشود. کورتیزول، مقاومت بدن را دربرابر استرس افزایشمیدهد. کورتیزول که به آن هیدروکورتیزون (Hydrocortisone) نیز گفتهمیشود، در سوختوساز مواد قندی نقش دارد و درصورت لزوم قندخون را افزایشمیدهد. کورتیزول بر سیستم ایمنی بدن اثر میگذارد و به متابولیسم چربیها و پروتئینها کمکمیکند. هیدروکورتیزون اثرات ضدالتهابی دارد و با نقشهای دیگر خود در تنظیم فشارخون و حفظ فشارخون طبیعی به بقا کمکمینماید. در شکل ذیل میتوان به فرمول کورتیزول و آثار آن بههنگام استرس توجهکرد.
مقدار کورتیزول در بدن صبحها در بالاترین سطح و شبها در پائینترین سطح خود وجود دارد. زمانیکه استرس بدن را تحتفشار قراردهد، سطح کورتیزول در بدن افزایشمییابد و ازاینرو به کورتیزول هورمون استرس نیز گفتهاند. البته میزان ترشح کورتیزول در افراد مختلف و درشرایط مختلف متفاوت است. بهعبارتدیگر، اشخاص بهطور بیولوژیکی واکنشهای متفاوتی نسبت به استرس نشانمیدهند. برخیاز افراد در واکنش به استرس، مقدار بیشتری کورتیزول ترشح میکنند. دربرابر استرس مقدار بسیار زیادی کورتیزول ترشح میشود و سطح کورتیزول بالا میرود. اگر فرد همواره با استرس روبهرو باشد و درنتیجه هورمون کورتیزول در سطح بالا باقیبماند، مشکلات دیگری مانند استرس مزمن و عوارض بالابودن سطح کورتیزول بهصورت مزمن پیشمیآید. دراینصورت ممکناست از قدرت سیستم ایمنی بدن کاسته شود، متابولیسم قند و چربی دچار اختلالگردد، چربیهای شکمی افزایشیابد و با افزایش کلسترول و چربیخون و در همکاری با سایر ارگانها، سلامتی فرد تهدیدشود. بنابراین هر فرد باید بیاموزد که چگونه به آرامش خود کمکنماید تا از سیکل استرس آزادگردد. پیشاز این در مقالههای مراقبه، سلام بر خورشید و آساناها، به تنفس صحیح، نرمش و روشهای دیگر تنآرامی که به تعادل روحی و روانی کمک مینماید اشارهکردهام.
پژوهشگران ادعامیکنند که قرص کورتیزول برای درمان ترس از ارتفاع مفید است. قرص کورتیزول همان هورمونی است که بدن را دربرابر خطر حفاظت میکند. مصرف این قرص مغز را برای برنامهریزی مجدد و رفع اضطراب و کسب آرامش آمادهمیکند. البته ازآنجاکه عوامل مختلفی میتواند در بروز اکروفوبی نقش داشته باشد و همانطور که اشارهشد مجموعهای از عوامل ژنتیکی و محیطی و روانشناختی و فشارهای مکرر استرس میتوانند دستبهدست هم دهند و در کودکانی که استعداد فوبیا را دارند ایجاد ترس نمایند، درمان بیماران نیز باید شامل رواندرمانی و درمان دارویی باشد. پژوهشگران بریتانیایی با بررسی وضعیّت چندگروه از کسانیکه ترساز بلندی داشتهاند، بهایننتیجه رسیدهاند که قرص کورتیزول میتواند به ایجاد حالت تعادل فرد و کاستن از اضطراب و بلندا ترسی او کمککند. این پژوهشگران اظهار امیدواری کردهاند که با انجام بررسیهای تازه میتوان به کشف روشهای درمانی مؤثرتر برای مقابله با انواع اضطرابهای ناشیاز ترس و ازبینبردن ترس از بلندی نائلشد.
در مقاله مستقلی، به پژوهشهایی که اخیراً برای شناخت ترساز بلندی روی چندین گروه از کودکان انجام شدهاست و نیز مؤثربودن تمرینهایی از یوگا و مدیتیشن در مبارزه با آکروفوبیا، اشاره خواهدشد.
ثبت نظر