شماره ۱۱۵۲

بررسی نقش ژنتیک در خوابگردی

دکتر مهدی نوری .F.R.C.P

بررسی نقش ژنتیک در خوابگردی

یکشنبه 1 مرداد 1396
پزشکی امروز

تابستان سال گذشته، زمانی‌که برای مدتی به ‌شهرستان سوادکوه رفته‌بودم و برای چندروز در روستایی اقامت داشتم، شبی برای دیدن ستارگانی که در هوای پاک آنجا به زمین نزدیک‌تر می‌نمایند از خانه خارج شدم. حوالی ساعت ۱ بامداد، با شنیدن ناله بلبلانی که دربین بوته‌های جنگلی‌لانه کرده بودند به‌یاد این بیت زیبای مولوی افتادم که می‌گوید:

بنال ای‌بلبل دستان،  ازیرا ناله مستان    میان صخره و خارا،  اثر دارد اثر دارد

در‌این فکر بودم که جوانی رشید، لباس پوشیده و مرتب،  اما با دمپایی! توجه‌ام را جلب‌کرد. او ظرف غذا یک‌بار‌مصرف در دست داشت و در‌بین علف‌ها راه‌می‌رفت. راه‌رفتن او درآن وقت شب کنجکاوم کرد که بیشتر به‌رفتار او دقت‌کنم. جوان پس‌از طی حدود ۵۰۰متر به‌دیوار کوتاهی که با چند بلوک‌سیمانی ساخته‌شده‌بود (در‌این منطقه نیمه‌جنگلی خانه‌ها دیوار ندارند  و با توری سیمی محصورند) نزدیک‌شد و ظرف‌غذا را که مقداری استخوان مرغ در‌آن بود، روی دیوار گذاشت. او سپس به‌طرف یک درخت آلوچه جنگلی که در‌آنجا فراوان است ‌رفت، چند آلوچه را از درخت چید و از راهی که آمده‌بود به‌سوی خانه‌اش برگشت. باتوجه به‌اینکه تمامی افراد آن محل مهرخاصی به‌من دارند، صبح روز بعد با ارسال پیغامی او را خواستم که علت رفتارش را درآن موقع شب بپرسم. معلوم شد که او مطلقاً از رخداده‌های‌شب گذشته آگاهی ندارد و بسیار شگفت‌زده و شرمنده‌بودکه اگر این‌طور است چرا من‌را ندیده است. تحقیقات بعدی نشان‌داد  که او از بچگی، هروقت خیلی خسته می‌شده نیمه‌شب‌ها (درحالت خواب)یا برای مرغ‌ها دانه می‌برده و یا به گربه‌ها غذا می‌داده است.

این جوان ۱۸ساله خوابگرد بود؟!

خوابگردی(Somnambulism) یا راه‌رفتن در خواب (Sleep walking)پدیده‌ای‌است که ضمن خواب عارض فرد می‌گردد. این پدیده خواب و بیداری یکی از اختلالات خواب است.

بر‌اساس تعریف DSMIV:The Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders, Fifth Edition  اختلال خوابگردی به‌مجموعه‌ای از رفتارهای و حرکاتی گفته‌می‌شود که انجام آنها، اگرچه هماهنگ و نسبتاً درست انجام می‌شود،  هوشیارانه نیست و پس‌از بیداری، فرد آن اعمال را به‌یاد نمی‌آورد. این فعالیت‌های غیرارادی می‌تواند شامل برخاستن از تختخواب، نشستن بر لبه تخت‌، راه‌رفتن‌، به‌یخچال سرزدن، رقصیدن، حمام‌رفتن، پخت‌وپزکردن و احتمالا کارهای خطرناک مانند رانندگی، ستیزه‌جویی و تهاجم و حتی قتل باشد. راه‌رفتن در خواب می‌تواند در خواب Non-REM انجام‌شود. امواج مغزی در خوابگرد به‌صورت ترکیبی از حالت بیداری و خواب غیر REM می‌باشد.

در یکی‌از مقاله‌هایی که درمورد خواب و رویا نوشته‌بودم به‌این‌نکته اشاره‌کردم که ‌چرخه‌خواب انسان ۲مرحله مهم و اساسی دارد. در مرحله‌اول مغز انسان فعال است، اما ماهیچه‌های بدن درحال آرامش و استراحت هستند. دراین‌مرحله‌که REM (دوره‌ای از خواب که باحرکت سریع چشم‌ها همراه است و مقدار سروتونین در مغز کاهش‌می‌یابد) نام‌دارد، چشم‌ها به‌سرعت به چپ و‌ راست می‌چرخند. به‌این خواب‌، خواب ناروال یا خواب‌تناقضی (Paradoxical) نیز گفته‌می‌شود. این خواب می‌تواند با کارهای فکری و ذهنی فرد در ارتباط باشد و معمولاً با خواب‌دیدن نیز همراه است.

مرحله مهم ‌دیگر چرخه‌خواب،خواب Non-REM  است که ‌بدون حرکات سریع چشمی و معمولا بدون خواب‌دیدن همراه می‌باشد و اگر فرد خواب هم ببیند آن‌را فراموش می‌کند. این‌مرحله ازخواب که می‌توان آن‌را خواب آرام نیز ‌نامید، خود ۳مرحله دارد. این مراحل شامل خواب خیلی‌سطحی، خواب‌سطحی و خواب عمیق است و آن‌گاه نوبت رویا و خواب‌دیدن فرامی‌رسد. تمام این چرخه‌ها درمدت۹۰تا۱۲۰دقیقه رخ می‌دهد و دوباره همین چرخه‌ها تجدید می‌شود.

وقتی انسان وارد مرحله اول خواب می‌شود، امواج مغزی از آلفا به تتا گرایش می‌یابد. فرکانس امواج مغزی آلفا ۷تا۱۴سیکل درثانیه است. با ایجاد خواب‌آلودگی از فرکانس امواج کاسته می‌شود. فرکانس امواج تتا بین۶تا۸ سیکل برثانیه است. بنابراین تغییر امواج آلفا به‌امواج تتا می‌تواند خواب‌آلودگی ایجادکند. البته این‌مرحله، سبک‌ترین مرحله خواب است و اگر فرد از آن خارج گردد احساس می‌کند که اصلاً نخوابیده است. دراین‌مرحله از خواب فرد می‌تواند تصاویر توهمی را مشاهده‌کند. پس‌ازگذشت حدود نیم‌ساعت از خواب در مرحله اول، فرد وارد مرحله دیگر می‌شود.

دراین مرحله، فرکانس امواج مغزی بین ۴تا۷ سیکل درثانیه خواهد شد. درعین حال این مرحله با دوک‌های خواب همراه می‌شود. دوک‌های خواب امواج‌کوتاهی‌هستند که فرکانس آنها بین ۱۲ تا ۱۶ سیکل درثانیه است. پس از گذشت حدود۱۵دقیقه، فرد وارد مرحله‌سوم خواب می‌شود که نشانه آن وقوع فعالیت امواج دلتا می‌باشد. امواج‌دلتا، بلندترین دامنه و پایین‌ترین فرکانس، یعنی ۴تا۵ هرتز را دارند.

مرحله‌چهارم، عمیق‌ترین مرحله خواب است. مرحله‌ای که بیدارشدن از آن دشوار خواهدبود.

احتمالاً تنها صدای بلند می‌تواند سبب بیدارشدن  فرد از این مرحله خواب‌شود. دراین مرحله امواج دلتا کُند می‌شوند و تعداد آنها به ۰/۵تا۲ سیکل درثانیه می‌رسد. البته فرکانس این امواج به صفر نمی‌رسد، زیرا داشتن فرکانس صفر به‌معنای مردن است. باید توجه داشت که تمایز بین مرحله سوم و چهارم خواب کاملاً مشخص نیست. مرحله سوم خواب، ۲۵تا۵۰ درصد فعالیت دلتا دارد و در مرحله چهارم بیش‌از ۵۰ درصد فعالیت دلتا مشاهده‌می‌شود. امواج دلتا عمیق‌ترین حالت خواب‌سنگین است. حدود نیم‌ساعت پس‌از خواب‌عمیق در مرحله‌چهارم، مسیر برگشت چرخه‌خواب آغاز می‌شود و مراحل مختلف تارسیدن به REM تجدید می‌گردد. به‌این‌ترتیب هنگامی‌که فرد در بیداری می‌باشد، امواج بتا فعال هستند. فرکانس امواج بتا بیش‌از ۱۳هرتز درثانیه بوده و دامنه موج آن از ۱۳تا۴۰ سیکل درثانیه را شامل می‌شود. وقتی فرد چشم‌هایش را می‌بندد و عضلات بدن او شل می‌شوند، امواج آلفا ظاهرمی‌گردند. دامنه امواج آلفا بین۸تا۱۲سیکل درثانیه نوسان دارند.

با واردشدن به‌حالت خواب طبیعی امواج آلفا ناپدید می‌گردند و امواج دیگری به‌نام تتا که از کیفیت و فرکانس پایین‌تری برخوردار هستند نمایان می‌شوند. دامنه‌ امواج تتا بین۴ تا ۸ سیکل درثانیه می‌باشد. بالاخره در خواب بسیار عمیق، امواج دلتا که فرکانسی بین ۰/۵تا ۴ نوسان درثانیه دارند ظاهرمی‌شوند.

در خوابگردی، امواج مغزی به‌صورت ترکیبی از بیداری و خواب غیر REM می‌باشند. معمولاً کودک خوابگرد در ثلث اول‌شب که خواب موج آهسته حاکم است بدون آنکه هوشیار باشد می‌تواند از رختخواب بیرون آید، بنشیند، راه برود، غذا بخورد، حرف بزند،  لباس بپوشد، کیف و کتابش را بردارد آنها را مرتب کند و دوباره به‌ رختخواب برگردد  و درحالت  طبیعی بخوابد بدون‌آنکه پس‌از بیدارشدن اعمال خود را به‌خاطر آورد.

این تعریف می‌تواند بیانگر این نکته باشد که در سومنابولیسم ذهن آدمی در خواب و بدن او در شرایط بیداری است. فرد خواب‌گرد به‌طورکامل تعادل جسمی و بدنی ندارد،  اما در راه‌رفتن مسیر خود را می‌بیند و معمولاً بدون‌آنکه به‌مانع برخورد کند راهش را به درستی ادامه می‌دهد. معمولاً در اولین قسمت خواب شب،  خوابگرد از جای خود بلند می‌شود و از رختخواب بیرون می‌آید، راه‌می‌رود و احتمالاً کارهایی انجام می‌دهد. در‌طی خواب‌گردی چهره فرد فاقد احساس زمان بیداری است. نگاهی ثابت‌دارد و چشمان او بی‌روح و خیره‌شده به‌نظر‌می‌رسد. اگر درحالت خوابگردی فرد را بیدار کنند وضعیت خوابگردی خود را به‌خاطر‌نمی‌آورد و معمولاً به‌رختخواب می‌رود و می‌خوابد.

بررسی افراد مبتلا به خوابگردی نشان‌می‌دهد که خوابگردی دربین کودکان شایع‌تر است و تا پیش‌از رسیدن به‌سن بلوغ از فراوانی آن کاسته می‌شود. خوابگردی در نزد جنس مذکر  نسبت‌به‌ جنس مونث شیوع بیشتری دارد و به‌طور‌کلی فراوانی آن تقریباً بین ۴‌تا۱۰درصد برآورد می‌گردد. البته بزرگسالان نیز به‌اختلال خواب، مانند سومنابولیسم دچارمی‌شوند و می‌توان برای آنان فراوانی ۴درصد را انتظارداشت. بررسی سوابق خانوادگی خوابگردها نشان‌می‌دهد که‌گاهی چنین اختلالی در خانواده آنها وجود داشته‌است. بنابراین باتوجه به‌اینکه ۱۰تا۲۰درصد از خوابگردی‌های کودکان منشأ خانوادگی و ارثی دارد،  توجه به‌این موضوع از اهمیت خاصی برخوردار است. در کشورهای پیشرفته صنعتی نیز کودکان زیادی خوابگردی می‌کنند.  برخی‌از آمارها حاکی از‌آن است که در آمریکا ۱۵تا۱۸ درصداز کودکان برای اولین‌بار خوابگردی می‌کنند و زمان خوابگردی این افراد نیز از یک‌دقیقه تا نیم‌ساعت و یا بیشتر به درازا می‌کشد.

علت راه‌رفتن درخواب به‌درستی شناخته‌نشده است. عوامل متعدد مانند تأخیر در تکامل سیستم‌عصبی مرکزی، افزایش‌خواب موج‌آهسته، محرومیت از خواب، تب، خستگی بیش‌ازحد، استرس و اضطراب، الــکـل و مـوادمخـدر (که احتمالاً به‌صورت تفریـحی مصرف‌شده باشــد) و نیز بـرخی از داروهـا می‌تواننـد در ایجاد اختلال خـواب دخالت داشته‌باشند. البـته همان‌طـور که اشاره‌شد باید به تأثیر عوامل ژنتیکی نیز در بروز رویداد خوابگردی توجه داشت. آمارها نشان‌می‌دهد که ۴۵درصد از کودکان خوابگرد دارای پدریامادر خوابگرد بوده‌اند. اما درسابقه ۶۰درصد ازکودکانی‌که درخواب راه می‌رفته‌اند، خوابگردی پدرومادر هردو مطرح بوده‌است. نکته‌ای نیز موردتوجه دانشمندان  قرارگرفته‌است که ‌احتمالاً خوابگردی می‌تواند به‌صورت یک اختلال اتوزومی غالب به‌‌ارث برسد. پژوهش‌های این دانشمندان نشان‌داده‌است که بروز نقص دربخشی از کروموزوم ۲۰ و داشتن یک‌ژن معیوب می‌تواند سبب انجام و انتقال رفتارهایی باشد که در خوابگردی  مطرح است. البته اگر چنین باشد امید زیادی برای کنترل خوابگردی نیز وجود دارد. بررسی‌های دانشمندان کانادایی نشان‌می‌دهد کودکانی‌که پدر یا مادرشان سابقه راه‌رفتن درخواب داشته‌اند ۳برابر بیشتراز کودکانی که پدرومادرشان سالم‌بوده‌اند دچار عارضه خوابگردی شده‌اند. اما کودکانی‌که پدرومادرشان هردو، سابقه خوابگردی داشته‌اند ۷برابر بیشتراز کودکانی که پدرومادرشان سالم بوده‌اند، گرفتار عارضه راه‌رفتن درخواب شده‌اند. بررسی پلی‌مورفیسم‌های موجود در موقعیت چندژن وتجزیه وتحلیل آماری آنها نشان‌می‌دهد ارتباط معنی‌داری بین نقص ژن و خوابگردی وجود دارد که بابررسی پژوهش‌های جدید‌تر و شناخت ژن‌های بیشتر  مقاله‌ای در این زمینه منتشر خوهیم‌کرد.

در پایان این مبحث جا دارد تا به‌این‌نکته اشاره‌شود که مـعـمـولاً خوابـگردی کودکان مشکل مهمی ایجاد نمی‌کنـد و نباید سبب نـگرانـی والدین گردد. بیـشتـر خوابگردی‌ها با افزایش سن‌کودک و رسیــدن به‌سن‌ بلوغ خودبه‌خود پـایـان می‌یابد. بـه‌عبارت دیگر درست ‌است که خوابگردی درکودکان نسبت‌به ‌بزرگسالان بسیار رایج‌تر است، اما چون بیشتر خوابگردی‌ها با بزرگ‌شدن کودک و رسیدن به‌حدود نوجوانی از‌بین‌می‌روند،  نباید مسأله را خطرناک و مشکل‌ساز دانست. اما در‌عین‌حال لازم است والدینی که کودک خوابگرد دارند اقدامات احتیاطی را رعایت‌نمایند تا فرزند خوابگردشان احتمالاً از بلندی سقوط‌نکند، از خانه خارج نشود و در خیابان قدم‌نزند و یا اگر کودکشان به‌سن نوجوانی رسیده بابرداشتن سوییچ خودرو رانندگی نکند.

ازجمله اقدامات احتیاطی لازم، می‌توان قفل‌کردن در و پنجره‌ها را نام‌برد که کودک از پرت‌شدن یا به‌خیابان رفتن آسیب نبیند. اگر دو فرزند دارند که ‌هردو در یک‌اطاق و در یک‌تخت خواب دوطبقه می‌خوابند کودک خوابگرد را در طبقه بالایی تخت نخوابانند. درحال خوابگردی کودک را بیدار نکنند،  اشیای شکستنی و نوک‌تیز را در اطاق‌خواب کودک قرار ندهند و از گذاشتن میزهای شیشه‌ای در مسیر رفت‌وآمد کودک خودداری‌نمایند. به‌جای مشورت با اشخاص ناآگاه با روانپزشک مشاوره نمایند. درعین‌حال باید توجه داشته‌باشند که محرومیت ازخواب و خستگی شدید و استرس و هیجان احتمال راه‌رفتن در خواب را بسیار افزایش‌می‌دهند.

در خاتمه باید به‌این نکته نیز اشاره‌شود که‌یکی از نتایج بعید خوابگردی می‌تواند اعمال خشونت، ستیزه و تهاجم و احتمالاً ارتکاب جرم و جنایت باشد.

آدم‌کشی درخوابگردی(Sleepwalking murder) و یا«Homicidal somnambulism» عملی‌است که کسی درحین راه‌رفتن درخواب مرتکب آن شود. مواردی وجود دارد که ادعا‌می‌شود قتل درحالت خوابگردی صورت گرفته‌است. درواقع پرونده‌های زیادی درمورد قتل به‌هنگام راه‌رفتن درخواب مطرح شده‌است. البته مشکل و معما این‌است که احتمالاً کسی عامدانه دست به‌قتل بزند و برای فرار از مجازات،  آدمکشی را به خوابگردی (که در‌آن هوشیاری و اراده وجود ندارد) نسبت‌دهد. برای مثال در یکی‌از پرونده‌های مربوط به‌چنین ادعایی مشاهده‌می‌شود مردی‌که با ۴۴ضربه چاقو همسرش را به‌قتل رسانده‌است با ادعای سابقه خوابگردی و اینکه اگر احتمالاً همسرش را نیز کشته‌باشد درحال خوابگردی و بدون هشیاری و اراده بوده‌است، از دادگاه درخواست برائت‌کرد. البته تمامی شواهد نیز نشان می‌داده است که او همسرش را بسیار دوست‌داشته و فرزندان او  نیز گواهی‌دادند که پدرشان عاشقانه مادرشان را دوست‌داشته‌است و والدین مقتوله نیز صحت آن را تأییدکردند. اما دادگاه با بررسی‌های بسیار ادعای مرد را نپذیرفت و او را به حبس ابد محکوم نمود. البته این نکته درخور تأمل‌است که اگر هوشیاری و اراده در خوابگرد زایل است وخوابگرد بدون‌ هوشیاری و اراده فعل مجرمانه انجام‌داده است، آیا نباید به‌جهت فقدان اراده و تقصیر از مسئولیت کیفری مبرا باشد و مستحق مجازات نباشد؟

تعداد بازدید : 1099

ثبت نظر

ارسال