شماره ۱۰۶۳

یادی از عالِم بی‌ادعا

دکتر محمدتقی کیا

یادی از عالِم بی‌ادعا

ای کاش مرا بــه نفــــت آلایــــندی
                      آتش بــــزدنـدی و نبـــخشایندی
در چشم عزیز من نمک سایندی
                      وز دوست جداشدن نفرمایندی
                                         ابوسعید ابوالخیر

به فرمایش مولا علی (ع)؛«خوبی‌ها موقعی که ادامه پیدا‌کنند ناشناخته می‌مانند و چنانچه قطع ‌شوند شناخته می‌شوند». به بیان دیگر، وجود دوست شایسته و خوب احساس نمی‌شود ولی فقدانش دردآور است.

در پاییز ۱۳۶۶، در خانه‌ی سرورآزادگان، حضرت امام‌حسین‌(ع) (بیمارستان سوم شعبان) با‌هم آشنا شدیم. در سکوتی گوهربار و با چهره‌ی خموش پارسایان، آرام‌آرام مریض می‌دید. درد شناس بود و از کمبودها رنج می‌برد(مخصوصاً برای بیمارانی با امراض صعب‌العلاج که فاقد هرنوع بیمه‌ی درمانی بودند). در‌هنگام فراغت در گوشه‌ای جای می‌گرفت، به فکر فرو رفته و می‌خواند و می‌نوشت و چنین بود که توانست تألیفاتی (تا آنجا که من به‌خاطر دارم) بالاتر از ۳۰جلد اثر ارزشمند را به جامعه‌ی پزشکی و مردم خود هدیه نماید.

مجذوب عواطف او شدم؛ گاهی به‌من می‌گفت «تو الگوی منی» ولی بعدها فهمیدم که خود او الگوی من شده! در‌حالی‌که سال‌ها از‌نظر عواطف انسانی عقب‌تر از او هستم، روزی در گوشم نجوا‌کرد و از امکان  انتشار روزنامه‌ای در زمینه‌ی پزشکی صحبت نمود در‌حالی‌که بعضی از مدیران به من می‌گفتند کاریست غیر‌ممکن! ولی او با تلاش شبانه‌روزی، ناممکن را ممکن ساخت. هفته‌نامه‌ی «پزشکی‌امروز» در هشت ورق بزرگ با کاغذی مرغوب، سلسله‌بندی و جدول‌بندی کم‌نظیر، با رنگ‌هایی سنگین و متنوع و با بسته‌بندی بسیار محترمانه، سراسر کشور را فرا‌گرفت و به خارج از مرزها نیز این فرهنگ اصیل را اشاعه‌داد؛ از تمدن اصیل وتاریخ پزشکی ایران گرفته تا مقالات علمی به‌روز در تشخیص و درمان و پیشگیری بیماری‌ها، با سربلندی تمام به زیور چاپ آراسته‌شد. در‌سال88 که دانشکده‌ی‌پزشکی دانشگاه تهران هفتادوپنجمین سال تأسیس خود را جشن گرفته بود و استاد دکتر شمس شریعت‌تربقان ‌کاشمری، ضمن سخنرانی و با‌ در‌نظر‌گرفتن تاریخ تأسیس دارالفنون، تأسیس دانشکده پزشکی در ایران را از هفتاد‌و‌پنج به صدو هفتادو‌پنج سال اعتبار داد، خوشبختانه اینجانب حضور داشته و ضمن این که دفتر قطور یاد بود دانشکده را امضا می‌کردم یادآور شدم که با در‌نظر‌گرفتن نامدارانی نظیر فخر رازی و بو‌علی‌سینا و دانشگاه جندی‌شاپور(که به ظن قوی اولین دانشکده پزشکی در جهان می‌باشد) ارقام واقعی، بالاتر از ۱۱۷۵سال در قدمت پزشکی ما می‌باشد. در‌این‌زمینه‌ی فرهنگی خاص به یاد استادفروغی افتادم؛ چراکه وی اصطلاحی را که عوام‌الناس چنین عقیده داشتند که شعرا و ادبای ما چقدر آگاه بودند که ‌از هزار‌سال قبل به زبان کنونی ما سخن می‌گفتند، فروغی اصلاح‌کرد و فرمود خیر ما به زبان آنها سخن می‌گوییم و همین امر بدیعی است که آزادی، استقلال و حرّیت ما را در دنیا حفظ‌کرده و با درآمیختن با فرهنگ‌اسلامی، نموداری خاص را به‌وجود آورده است.

سوزشی که از فقـدان «دکترفرخ‌سیف بهزاد» در قلبم احساس می‌کنم مصداق این رباعی قاضی‌القضات همدانی می‌بینم؛

من مرگ شهادت که به دعا خواسته‌ام
                            آن هم به سـه‌چیـــز کم بها خواسته‌ام
گر دوست چنـان کنــد که مـن خواسته‌ام
                        من آتش و نصب و حوریا خواسته‌ام

«دکتر فرخ سیف بهزاد» گنجی بود که خود نمی‌نمود و پایان پذیرفت و در فردوس برین جای گرفت و جاودانه شد.

قهرمان شـرف و عزت و ایثار چـــه شد
                         آن درخـت کهـــن پَرپَر پــــربار چـه شد
مانده برجای فقط اسم، مسمّیَْ را بجوی
                       حرمت کسوت آن قافله‌سالار چه شد

 

تعداد بازدید : 1464

ثبت نظر

ارسال