تودهای روی شانهی پسر بچهای که در ابتدا ترس آن میرفت که توموری بدخیم باشد، فاسیای تیس ندولر (nodular fasciitis) مربوط به رفتار با کودک بود.
التهاب فاسیاهای کودکان، پرولیفراسیون سلولهای دوکی فیبروبلاست هستند که اغلب در اثر تروما ایجاد میشوند. این ضایعات خوشخیم که از ترمیم غیرعادی ناشی میشوند نادر و نیازمند تشخیص بافتشناسی دقیق هستند. نوزاد 5 ماههای برای خشکی پوست ارجاع داده شد.
در ضمن، تودهی سفت متمایل به آبی رنگ حساس 6×6 سانتیمتر روی شانهی چپ وی دیده شد. این ضایعهی غیرعادی بهشدت سفت و دریک طرف دارای مرز کاملاً مشخص و درطرف دیگر لاستیک مانند بود. پرسشهای مطرحشده مشخص کردند؛1ماه است که این توده وجود دارد و درحالرشد است.
پانچ بیوپسی برای تشخیصگذاری کافی نبود، اما خشم و امتناع والدین مانع انجام بیوپسیهای عمیقتر و بررسی بدخیمی شد. درنهایت والدین پساز گفتگو با پزشک اطفال به این کار رضایت دادند.
بیوپسی سوزنی مرکزی حاکیاز بافت فیبرو آدیپوز با پرولیفراسیون فیبروبلاستیک ونکروز چربی ـ حاکی از وجود تروما ـ بود. تشخیص فاسیای تیس ندولر گذاشته شد. رادیوگرافی قفسهیسینه که زمانی که احتمال بدخیمی میرفت انجام شد حاکی از متاستاز نبود بلکه چند شکستگی دنده را نشانداد. معاینهی استخوانی کامل حاکی از چندین شکستگی در جمجمه و متاتارس، در مراحل مختلف بهبودی بود و نوزاد برای ارزیابی سوءرفتار با کودک پذیرفته شد. تشخیص استئوژنز ایمپرفکتا رد شد. در بیمارستان، تودهی شانه شروع به بهترشدن کرد، بنابراین برداشتن آن به تعویق افتاد. پساز این که کودک به سیستم مراقبت از کودکان سپرده شد، توده بازهم بهترشد. علائم گازگرفتگی توسط بزرگسال روی ساعد کودک دیدهمیشدند که این امر موجب محدودیت ملاقات والدین با کودک شد. سه سال بعد توده تقریباً به طور کامل برطرف شده بود.
برچسب ها
ثبت نظر