اگر صبحگاهی، در یکی از روزهای نیمه فصل پاییز به جنگل رفته باشید و زیبایی شاخه و برگهای درختان را دیده باشید وهنگام راهرفتن صدای خشخش برگها و آوای باد و نغمههای بلبل و آوازپرندگان را شنیده باشید، هم اکنون نیز با خواندن این چندسطر، آرامش و نشاط آن روز را بهیاد خواهید آورد. دراین صورت با این بیت نیز موافق خواهید بودکه:
ناله بـلبـل سحرگاهان و باد مشکبوی
مردم سرمسـت را کالیـوه و شیدا کند
در یکیاز مقالههای پیشین دراین نشریه نوشتم که پژوهشهای دانشگاهی نشاندادهاست که ژن5 (HTT Hydroxy Tryptamine5)، هم درایجاد افسردگی وهم دربروز اوتیسم دخالت دارد. ژن 5HTT را که روی کروموزوم ۱۷جای دارد، میتوان عامل شادی و رضایت خاطر انسان نیز بهشمارآورد. میزان تولید سروتونین در مغز با کارکرد این ژن انتقالدهنده سروتونین ارتباط دارد.
حدود ۹۰ درصد از سروتونین در یاختههای انتروکرومافین {Enterochromaffin(EC)cells} دستگاهگوارش متمرکز بوده و در تنظیم کارکرد رودهها نقش دارد. مقداری از سروتونین نیز در شبکهعصبی دستگاهعصبی مرکزی سنتز میشود و درتنظیم خلقخوی انسان و یادگیری و حافظه دخالت میکند. پیشازاین اشارهشد که سروتونین توسط ژن ترانسپورتر 5-HTTLPR حمل میشود و روی فعالیتهای روانی و حالات روحی و عاطفی انسان اثربخش بوده و سبب ایجاد نشاط و شادی میگردد.
مختلشدنکار ژنترانسپورتر HTTLPR-5 (serotonin-transporter-linked polymorphic region) سبب بهسایه رفتن شادی و نشاط آدمیشده و موجب بروز افسردگی در افراد میگردد. باتوجه بهاینکه ژنHTT5 مواد شیمییایی شادیآفرین را در مغز آزاد میکند، میتوان آن را ژن آرامش و خوشخلقی انسان دانست.بررسیهای متعددیکه درسالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ و ۲۰۱۴ میلادی انجام شدهاست نشان میدهد کسانیکه سروتونین کمتریدارند، از شادی کمتری برخوردارند و بیشتراز غمزدگی و افسردگی رنجمیبرند. بررسیها نشاندادهاست که سروتونین روی بسیاری از رفتارهای انسان، ازجمله خشونت و پرخاشگری و تهاجم اثرمیگذارد و کمبود آن برخلقوخوی انسان تأثیر داشته و سبب بروز افسردگی، وسواس، اضطراب، ترس و خشم و تهاجم بیشازحد میگردد.
سروتونین(Serotonine)، نوعی انتقالدهنده عصبی میباشد که توسط نورونها ترشحمیشود. سروتونین در دومرحله، بهکمک آنزیم۵ هیدروکسیتریپتوفان دکربوکسیلاز Decarboxylase از ۲-۵ هیدروکسیتریپتوفان و آن نیز با عمل آنزیم هیدروکسیلاز (Hydroxylase) از تریپتوفان موجود در غذاها سنتز میگردد و بهوسیله پلاکتهای خون بهبافتهای مختلف منتقلمیشود.
مقداری از سروتونین از طریق شبکه عصبی سروتونرژیک(Serotonergic) سیستم اعصاب مرکزی سنتزشده و کارکردهای گوناگونی مییابد که این کارکردها شامل تنظیم حالات روحی و عاطفی، اشتها، خواب و فعالیتهایجنسی میباشند. سروتونین همچنین دارای عملکردهای شناختی مانند تأثیر برحافظه و یادگیری نیز میباشد. درعینحال سروتونین یکی از آمینهایبیوژنیک(Biogenic amine)است کهدر انتقال درد بهمراکز عصبی نقش یک مهارکننده را ایفا میکند.
بنابراین سروتونین، بهعنوان یکی از مهمترین انتقالدهندهها و تعدیلکنندههای عصبی، مولکولی در مغز است که بهیاختههایعصبی کمک میکند تا با یکدیگر ارتباط شیمیایی برقرارکرده و اطلاعات خود را با هم مبادلهنمایند. با آنکه سروتونین هورمون نیست اما به آن هورمون زندگی یا نشاطآور نیز گفته میشود. سروتونین براعمال مختلف بدن اثر میگذارد و در خوشخلقی و بدخلقی، غم و شادی، افسردگی ونشاط، خواب و بیخوابی، یادگیری و حافظه و آرامش و اضطراب و افسردگی نقشدارد. باکاهش سروتونین فرد خسته و افسرده میشود. بههمین دلیل در درمان افسردگی نیز داروهایی کاربرد دارد که عمل برخی از آنها در مغز، مهار بازجذب سروتونین و نوراپینفرین، با بلوکنمودن عملکرد انتقالدهندههای سروتونین و نوراپینفرین است و سبب افزایش سطح مغزی سروتونین و نوراپی نفرین میشوند.
پژوهشهای متعدد نشاندادهاند که تولید مناسب سروتونین آرامبخش و شادیبخش طبیعی است و فرد میتواند با احساس نشاط و شادابی برفعالیت جسمی خود بیافزاید. در عینحال تولیدمیزان مناسب سروتونین در مغز چرخهخواب را نیز طبیعی و منظم میسازد. درحالیکه کاهش سروتونین سبب اختلال درخواب، بروزخشم و رفتارهای تهاجمی و ستیزهجویی میگردد. دراین پژوهشها نشاندادهشدهاست که کمبود سروتونین دربیشتر افراد میزان عصبانیت و خشونت را افزایش داده و کنترل خشم و تهاجم را مشکل میسازد.
انسان میتواند با رژیمغذایی مناسب سطح سروتونین بدن خود را افزایشدهد. مواد خوراکی مناسب میتوانند با افزایش نسبت تریپتوفان(Tryptophan) بر فنیلآلانین (Phenylalanine) و لوسین(Leucine) بهافزایش سطح سروتونین کمککنند. اما آنچه دراینمقاله موردتوجه است بررسی ریتم و ملودی موسیقیکلاسیک درتولید و افزایش سطح سروتونین در مغز میباشد.
پیش از این، بهپژوهشهاییکه درمورد اثر موسیقی برانسان، جانوران و رشد گیاهان انجامشدهبود اشارهکردهام. اندکی نیز به اثرقطعه چهار فصل، ساخته آهنگساز بزرگ ایتالیایی،آنتونیو ویوالدی(Antonio Vivaldi)، درایجاد آرامش پرداختهام و نشاندادهام که چگونه این موسیقی کلاسیک برمراکز انرژی بدن اثرگذارده و سبب تعادل و آرامش میگردد. اخیراً نیز درمقالهای که در همین نشریه چاپ و منتشرشد، بهاثر ضددرد موسیقی و اینکه موسیقی در کاهشدرد و اضطراب و ایجاد سلامتی انسان مؤثر میباشد پرداختم. این پژوهشها نشان میداد که موسیقی میتواند احساسات درونی و شخصی انسان را بیانکند. این احساسات شامل آرامش، اطمینان، غموشادی، درونگرایی و برونگرایی، ترس و نگرانی، دلهره و دهها احساس و هیجان دیگر میشود. بیانعشق و راز و نیازهای عاشقانه حقیقی نیز با زبان موسیقیایی ممکناست. موسیقی وسیلهایاست که عواطف زیبای انسان را با زبان اصوات و آهنگها بیان میکند و با اجتماعیکردن احساسات و عواطف، سبب تعالیروح و روان آدمی نیز میشود. براساس پژوهشهای دانشگاهی که در دانشگاههایی مانند ییل درآمریکا و یا تورنتو درکانادا و یا کویینمارگارت و البته مراکزعلمی دیگر انجامشده، اثردرمانی و ضددرد موسیقی موردتوجه قرارگرفتهاست. برایناساس و باتوجه بهاین که موسیقی اضطراب و درد را کاهشمیدهد و به بهبود بیماری و کاهش دورهنقاهت کمکمیکند و حتی از اضطراب و درد ناشیاز زایمان در زنان میکاهد، مشخصشد که بین شنیدن موسیقی و کاهش تنش و اضطراب و درد، ارتباط معنیداری وجود دارد. ایننکته نیز باید مورد توجه قرارگیرد کهنتایج برخیاز پژوهشهاییکه درباره نقش موسیقی کلاسیک صورتگرفتهبود، نشانمیداد که موسیقی کلاسیک روی رشد گیاهان و حیوانات نیز اثر میگذارد. ریتم و ملودی موسیقی کلاسیک سبب آرامش در گربهها میشود و میزان شیر و تخممرغ تولیدی را افزایش میدهد. مقایسه آمار تولید شیر در دو واحد دامداری موردبررسی نشانمیداد که میزان شیرگاوهایی که در واحدی با پخش موسیقی کلاسیک موتزارت نگهداری میشدند ۱۰ تا ۲۵ درصد بیشتر از واحدی میباشد که درآنجا موسیقی پخشنشده است.
ریتم و ملودی موسیقی کلاسیک روی ساختار و تواناییهای مغزانسان نقش مهمی دارد. ملودی (Melody) نوا و آهنگی خوشآیند است که برروح و روان انسان اثر ویژهای میگذارد. بهعبارت دیگر ملودی اصوات و آهنگهایی متوازن، زیبا و متوالیاست که فرد ازشنیدن آن احساس خوشی و لذت میکند. ریتم (Rhythm)نیزکه بهمعنای توالیوتکرار پیدرپی ضربههای آهنگ است و در زمان معینی برای موزونکردن نوای موسیقی صورت میگیرد، برعملکرد مغز اثر میگذارد (برای درک بیشتر به آهنگ طبیعت و ضربان قلب بیاندیشید).
پژوهشهای دانشگاهی نشاندادهاست که ریتم و ملودی موسیقیکلاسیک سطح سروتونین تولیدی در مغز را افزایش میدهد. ریتم موسیقی، ضربانات طبیعی بدن مانند ضربانقلب یا امواج آلفای مغز را نیز تحریک مینماید. ملودی موسیقی یا تعداد اصواتی که بهدنبال یکدیگر اجرا شدهاند نیز به مثابه جرقههای شتابدهنده در مغز عمل میکند. همانطور که اشارهشد سروتونین بهعنوان یک هورمون عصبی، پالسهای اعصاب را برای برقراری حس شادمانی و رضایت و آرامش منتقل میکند. اگر مغز تولید سروتونین را کاهشدهد افسردگی بروزمیکند، اما وقتی عاملی بتواند بر مغز انسان اثر بگذارد که سروتونین را تولید نماید، به انسان آرامش و نشاط دست میدهد. این عامل میتواند غذای مناسب، باغگل یا صدای نغمه یک قناری و یا آهنگ موزون و یا بوی خوشمشک و عطر باشد. در پی نفوذ این عوامل، مغز دستور تولید مقداری سروتونین را صادر میکند و برحسب مقدار سروتونین تولیدشده احساسخوشی و راحتی ایجاد میگردد.
البته باید توجهداشت که ملودی و ریتم درموسیقی از یکدیگر جداییناپذیرند و هر دو براحساس و عواطف آدمی اثر میگذارند و درواقع، نهتنها سبب آرامش و انبساط خاطر میگردند، بلکه میتوانند به نظام دفاعی بدن نیز کمککنند و روی دستگاه هورمونی و ضربانقلب و فشارخون نیز نقش مهمی داشتهباشد. بیان یکداستان با ریتم ملودیک میتواند نقش بسیارمهمی در اوضاع روحی و روانی و عاطفی فرد داشتهباشد، آلام شخص را تسکیندهد، آرامش ایجادکند و سبب شادی و انبساط خاطرفرد گردد. افزایش نیروی یادگیری و یادآوری درکودکان و نوجوانان و جوانان باشنیدن موسیقیکلاسیک بررسیشدهاست و اثر مفید آن دربزرگسالان نیز چشمگیر میباشد (درمقاله جداگانهای بهچگونگی اثر برخی از موسیقیهای کلاسیک در یادگیری دانشآموزان خواهمپرداخت). شاید شگفتآور باشد ادعاشودکه موسیقیکلاسیک کارکرد ذهنی و بدنی در کودکان را نیز افزایش میدهد. بررسیها نشاندادهاند کودکانی که برای انجام عملی بامشکل روبرو بودهاند پس از شنیدن یکقطعه موسیقی مناسب کلاسیک، بهراحتی آن عمل را انجامدادهاند. بررسیهایی که براساس روشهای علمی تحقیق روی دوگروه در طی دوماه انجامشده، نشاندادهاست که افراد دستهاول که بهموسیقی کلاسیک انتخابی گوش دادهاند، بهطور معناداری شادتر و سرزندهتر و فعالتر از اشخاصگروهی بودهاند که به آن موسیقی گوش نکردهاند.
دراینجا باید خاطرنشانکنم همانطورکه تجویز هردارو برای بیمار بهعهده پزشک است، انتخاب موسیقی برای هرمورد نیز بهمتخصص نیاز دارد. امکاندارد نحوه اثر دو قطعه موسیقی با یکدیگر متفاوت بوده و یا قطعهای از موسیقی برای موقعیتخاصی مناسب نباشد.
در اینجا باید بهایننکته نیز اشارهکنم که دوره کلاسیک(Classical period) موسیقیغربی بین سالهای۱۷۳۰تا۱۸۲۰ میلادی را شامل میشود. درواقع دوره موسیقی کلاسیک در بیندوره باروک (Baroque) و دوره رومانتیک (Romantic) جایمیگیرد. بهطور خیلی خلاصه میتوان گفت که موسیقیکلاسیک ساختاری روشنتر، واضحتر و معقولتر از موسیقی دوره باروک دارد و پیچیدگیهای آن از دوره باروک کمتراست. در موسیقیکلاسیک سادگی فورمهای موسیقی و همنوایی بیشتر و استفادهاز ملودی بهعنوانعامل مهم و اساسی و پایدار چشمگیرتر است.
برخیاز آهنگسازان مشهور این دوره را ژوزفهایدن (Joseph Haydn)، ولفگانگآمادئوسموتزارت، (Wolfgang Amadeus Mozart)، فرانسشوبرت (Franz Schubert)، لویجی بوکرینی (Luigi Boccherini)، لئوپولدموتزارت(Leopold Mozart)، یوهانکریستینباخ (Johann Christian Bach)، کارل فیـلیـپ امانوئلباخ (Carl Philipp Emanuel Bach) و لودویگ وانبتهوون (Ludwig van Beethoven) تشکیل میدهند. برخیاز آثار این بزرگان مانند قانون موتزارت، سوناتباخ، سوناتبتهون و نیز کارهایشوبرت و دیگران در انسان آرامش خاصی ایجادمیکند کهدرفرصتی دیگر بهآنها پرداخته میشود.
باتوجه به مفصلبودن این مبحث، در مقاله مستقل دیگری به ویژگیهای موسیقی کلاسیک و نقش برخیاز آثار باخ، موتزارت و بتهون و نیز چایکوفسکی در ایجاد آرامش و نیز نیروی یادگیری کودکان و نوجوانان میپردازیم. اینک برای حسنختام تا نوشتن آنمقاله، بهاین دو بیت توجه فرمایید:
از لطافت کـوهها را در هـوا رقصان کنند
وز حلاوت بحرها را چون شکر شیرین کنند
جسمها را جان کنند و جان جاویدان کنند
سنگها را کان لعل و کفرها را دین کنند
پزشکیامروز: درسایت هنرنامه امروز به تأثیر موسیـقی چـهار فصـل ویوالدی بـر چاکراها، با نگارش آقای دکتر مهدی نوری اشاره گردیدهاست.
ثبت نظر