شماره ۱۱۲۹

نقش بیمارستان در تمدن اسلامی

دکتر کامران سلطانی‌نژاد

نقش بیمارستان در تمدن اسلامی

چهارشنبه 29 دی 1395
پزشکی امروز

بیمارستان یک واژه‌ی فارسی است به معنی مکانی برای پرستاری و درمان بیماران. بیمارستان و دانشگاه‌طب جندی‌شاپور، قدیمی‌ترین مرکز آموزش نظری و عملی طب در ایران باستان بود. با ورود اسلام به ایران، این واژه به زبان عرب وارد‌شد و در اندلس به‌صورت مالاستان، در مصر مرستان و در مغرب به‌صورت مستران تلفظ گردید. در عهد سلجوقیان: دارالعافیه و دارالشفاء به‌همین‌معنی به‌کار‌می‌رفت. در دوران امپراطوری عثمانی از لفظ: دارالصحه، شفاخانه، بیمارخانه، تیمارخانه به‌همین‌معنی استفاده‌می‌شد. در قرن ۱۴‌هجری با تغییر حکومت امپراطوری و خلافت اسلامی عثمانی به جمهوری ترکیه، مراکز بهداشتی و درمانی نوین ترکیه به نام خسته‌خانه نامیده می‌شد. در نواحی عرب‌نشین بلاد اسلامی نیز لفظ مستشفی به معنی بیمارستان رواج دارد.

ـ نخستین مرکز مداوای مجروحان در صدر اسلام:

تاریخچه‌ی نخستین مرکز پذیرش و مداوای مجروحان جنگی در صدر اسلام، به غزوه‌ی خندق برمی‌گردد. در‌این غزوه به دستور رسول اعظم (ص) بانویی به‌نام رفیده‌‌انصاری خیمه‌ای برای پذیرش و مداوای مجروحان جنگی در مسجد مدینه برپا می‌نماید. از نخستین بیماران پذیرش شده دراین‌ خیمه‌ی درمانی می‌توان به سعدبن‌معاذ اشاره‌نمود. (سیره‌ابن‌هاشم ج۲ ص۲۳۹)

الگوی ساخت بیمارستان در تمدن‌اسلامی:

کهن‌ترین بیمارستان در تمدن درخشان ایران، بیمارستان جندی‌شاپور (گندی‌شاپور) بود. این بیمارستان دارای یک مریضخانه و دانشکده‌ی آموزش طب نیز بود. حکیم‌ فردوسی‌‌بزرگ از به‌دار‌آویخته‌شدن مانی از درب این بیمارستان سخن به‌میان آورده است. بنابراین در زمان شاپور‌دوم ساسانی (۳۰۹ تا۳۷۹ میلادی) این بیمارستان فعال بود (تاریخ دینوری ص۴۷). جندی‌شاپور در زمان خسرو انوشیروان (۵۳۱تا۵۷۹ میلادی) با یاری سریانیان نسطوری به‌سرعت به رشد علمی دست‌یافت. نخستین طبیب ‌عرب به‌نام حارث‌بن‌کلده، دانش‌آموخته‌ی جندی‌شاپور بود. بعد‌از ورود اسلام به ایران، به دانشگاه و بیمارستان جندی‌شاپور آسیبی وارد نیامد (بلاذری ص۳۷۰). دانشگاه و بیمارستان جندی‌شاپور ۳‌قرن بعد‌از ورود اسلام به ایران دارای رونق بود. جندی‌شاپور حلقه‌ی اتصال فرهنگ آریایی ـ هندی و یونانی به ایران و سپس جهان‌اسلام و غرب بود.

نهضت ساخت بیمارستان در تمدن‌اسلامی:

مسلمانان به‌واسطه‌ی حارث‌بن‌کلده که در جندی‌شاپور ایران دانش‌آموخته بود، با طب ایران آشنا شدند. پس‌از ورود‌ اسلام به ایران، دانشگاه و بیمارستان جندی‌شاپور به یک الگو برای ساخت بیمارستان (بخصوص در دوران عباسی) در تمدن‌اسلامی تبدیل‌شد. ولیدبن‌عبدالملک درسال‌۸۸ هجری‌قمری دستور ساخت بیمارستان را صادر‌کرد. او پزشکانی را برای مداوا به خدمت گرفت. این پزشکان به جداسازی جذامیان همّت‌گماشتند. در زمان عباسیان نهضت ساخت بیمارستان در تمدن‌اسلامی اوج گرفت. بعداز بیماری منصور‌عباسی در‌سال‌۱۴۸ هجری‌قمری،  از جورجیس‌بن‌جبرائیل بن بختیشوع، طبیب برجسته و رئیس دانشگاه جندی‌شاپور برای مداوای خلیفه دعوت شد. به‌تدریج خاندان بختیشوع به بغداد مهاجرت نمودند. به‌این‌ترتیب نسلی‌ از دانش‌آموختگان جندی‌شاپور به آموزش طب و توسعه‌ی بیمارستان‌ها در‌سراسر قلمرو اسلامی همت‌گماشتند. هارون‌الرشید‌عباسی بیمارستانی در محله‌ی کرخ بغداد به تقلید از بیمارستان جندی‌شاپور تأسیس‌کرد. وی از ابویو‌حناماسویه طبیب عالیقدر و رئیس بیمارستان جندی‌شاپور دعوت به عزیمت به  بغداد و قبول ریاست این بیمارستان را نمود. بعدها ریاست بیمارستان به پسرش یوحنا بن ماسویه رسید (طبقات‌الاطباء ص ۲۰۵). برمکیان نیز در بغداد بیمارستانی احداث نمودند و از طبیبی هندی به‌نام ابن‌دهن درخواست طبابت در‌این بیمارستان را نمودند و از وی تقاضای ترجمه‌ی آثار طبی سانسکریت به عربی را نمودند (فهرست ابن‌ندیم ص۲۰۵). آل‌بویه در‌سال‌۳۰۶ هجری‌قمری دست به احداث بیمارستانی در شرق بغداد زدند. سنان‌بن ثابت (طبیب معروف) این بیمارستان را افتتاح نمود. قرن ۴هجری اوج شکوفایی احداث بیمارستان و ارایه‌ی خدمات درمانی بیمارستانی بود. متوکل عباسی بیمارستانی در دیر حزقیل تأسیس‌کرد که مخصوص درمان امراض روانی بود (تاریخ یعقوبی ص ۳۲۱). در فسطاط مصر، جنب مسجد جامع ابن‌طولون، بیمارستان احمدبن‌فسطاط تأسیس‌شد. که غنی، فقیر، بَرده و سربازان جهت درمان به آنجا مراجعه‌می‌کردند. اعطای لباس مخصوص بیمار به‌همراه غذا و دارو از ابتکارات این بیمارستان بود (مقریزی ج ۲ص۴۰۴). در زمان حکومت محمد پنجم از حکمرانان اندلس، بیمارستانی در کنار کاخ الحمرا تأسیس‌شد که مخصوص ارائه‌ی خدمات درمانی به طبقه‌ی حاکم بود. رسم احداث بیمارستان در جوار کاخ‌ها و مقرهای سلطنتی و حتی محل حضور اسقف‌ها از اندلس به اروپا در قرون وسطی سرایت نمود. (ترزی اوغلو ص ۵۸، ۱۹۶۸م).

ساختار بیمارستان‌های ثابت در تمدن‌اسلامی:

در تمدن‌اسلامی به مکان احداث بیمارستان توجه خاصی مبذول می‌شد. این بیمارستان‌ها در مناطق و محلات خوش آب‌و‌هوای شهرها که میزان عفونت محیطی کمتر بود بنا‌می‌شد. واقعه‌ی احداث بیمارستان در بغداد توسط محمدبن زکریای رازی، پس از آویزان‌نمودن قطعات گوشت در محله‌های مختلف شهر و استنتاج میزان فساد گوشت بر همین منوال بود. بیمارستان‌ها در فضاهای وسیع با قابلیت دسترسی به آب کافی احداث می‌شد. مکانی برای مراجعه‌ی بیماران سرپایی در‌نظر‌گرفته می‌شد. بیماران در ایام خاصی از هفته (اغلب دوشنبه، پنجشنبه) در زمان معین برای معاینه و درمان مراجعه می‌نمودند. بیمارانی‌که نیاز به مراقبت داشتند، در بخش‌های بیمارستان بستری‌می‌شدند. پزشکان بیمارستان موظف به حضور در بخش‌ها و معاینه و تجویز دارو بودند. هر بیمارستان مجهز به داروخانه یا صیدلانی بود. به داروساز مسئول داروخانه شیخ صیدلانی اطلاق‌می‌شد. دستیاران داروسازان، شربت‌دار نامیده می‌شدند. داروخانه‌ها مجهز به قفسه‌بندی و انواع ظروف جهت تهیه یا ذخیره‌سازی دارو بودند. جنس ظروف از سفال یا چینی بود. انواع داروهای ترکیبی، ضمادها، مرهم‌ها، بخورها، معجون‌ها و شربت‌ها در داروخانه‌های بیمارستان به نظارت داروساز و به کمک دستیاران تهیه می‌شد. نکته جالب این است که داروخانه محل نگهداری اسناد رسمی مربوط به مالکیت ساختمان و موقوفات بیمارستان بود. (طبقات الاطباء، ج۱، ص‌۳۰۹). مهندسی سازه بیمارستان‌ها، تزئینات داخلی و بخش‌بندی و حتی گنبد موجود در بیمارستان‌های سرزمین‌های مسلمانان، پس‌از برخورد مسیحیان صلیبی با تمدن اسلامی به عنوان الگویی برای ساخت بیمارستان‌های نوین در دوره‌ی نوزایی (رنسانس) در اروپا به کار گرفته شد.

نظام اداره بیمارستان در تمدن اسلامی:

ریاست عالی بیمارستان‌ها با حکام یا شاهزادگان بود. مدیر بیمارستان که بر امور حرفه‌ای مربوط به درمان و طبابت نظارت می‌کرد، توسط یکی‌از پزشکان حاذق و خوشنام که از دانشمندان به‌نام علم طب بودند انتخاب می‌شد و به آنان متولی اطلاق می‌گشت. از‌جمله متولیان مشهور می‌توان به محمدبن‌زکریای رازی متولی بیمارستان بغداد و حکیم جرجانی متولی بیمارستان خوارزم اشاره نمود. این متولیان‌داری دستیارانی به‌نام قوام بودند که اغلب ۲تَن بودند. (تاریخ پزشکی ایران ص۲۱۱).

نظام آموزشی در بیمارستان‌های تمدن‌اسلامی:

بیمارستان در تمدن‌اسلامی به‌دلیل حضور دانشمندان و اطباء طراز اول طب، یکی‌از محل‌های مناسب برای آموزش دانش طب بود. در صدر این بیمارستان‌ها جندی‌شاپور قرار داشت. بیمارستان بغداد محل تدریس محمدبن زکریای‌رازی بود. نورالدین زنگی در سال ۵۴۹ با فدیه‌ای که بابت آزادی پادشاه فرانک (فرانس) دریافت نموده بود بیمارستان آموزشی، درمانی اعظم را بنا نهاد. از دیگر بیمارستان‌های آموزشی مهم می‌توان به بیمارستان المنصوری قاهره اشاره‌نمود که در‌سال‌‌۶۸۳ هجری‌قمری تأسیس‌شد. در‌این مرکز آموزشی علاوه‌بر آموزش و درمان بیماری‌های جسمی، به امر آموزش‌ بیماری‌های روانی و معالجه‌ی این امراض اهتمام ورزیده ‌می‌شد.

بیمارستان‌های سیار  در تمدن اسلامی:

در سرزمین‌های اسلامی، ارائه‌ی خدمات‌بهداشتی درمانی علاوه‌  بر بیمارستان‌های ثابت شهری در بیمارستان‌های سیار نیز انجام می‌شد. پزشکان این بیمارستان‌های سیار همطراز با سایر اطباء بودند. سنان‌بن‌ثابت از پزشکانی بود که در بیمارستان سیار در روستاهای جنوب عراق خدمت نمود. خیمه‌ها و ملزومات، داروها، پزشکان، کارکنان و نگهبانان توسط چهارپایان حمل می‌شدند. این بیمارستان‌های سیار در نواحی روستایی و دورافتاده، زمان شیوع بیماری و به زندانیان که از دسترسی به خدمات ثابت شهری محروم بودند ارائه‌ی خدمت می‌نمودند. حضور در خطوط مقدم نبرد از‌جمله وظایف مهم بیمارستان‌های سیار بود و سلطان‌محمود‌غزنوی دارای یک چنین بیمارستان سیاری برای لشکر خود بود. (تاریخ پزشکی ایران ص ۲۰۳).

تعداد بازدید : 7137

ثبت نظر

ارسال