شماره ۹۸۳

موسیقی ومغز

مهندس اردوان سیف بهزاد

پژوهشگران دردانشگاه St.Andrews دراسکاتلند نتیجه‌گیری کرده‌اند افرادی که به نواختن وسایل موسیقی اشتغال دارند دارای مغزی تیزتر ودقیق‌تر می‌باشند زیرا می‌توانند اشتباهات خود را در پرفورمانس یافته‌ وآنها را نسبت به افراد معمولی سریع‌تر تثبیت کنند.

دکتر Ines Jentzsch روانشناس وهمکاران ضمن انتشار بررسی خود در آخرین شماره‌ی نشریه‌ی Neuro Pssychologia  اظهار داشته است ساززدن سبب حفاظت انسان در برابر نشیب ذهنی، چه به علت سن و چه به علت بیماری می‌گردد. این یافته‌ها، نتایج پژوهش پیشین را تقویت‌ می‌کند. درپژوهش قبلی ثابت شده بود قدرت ذهن با نواختن موسیقی ارتباط دارد.
نتایج بررسی حاضر ثابت کرده است که حتی داشتن فعالیت موسیقایی به مقدار اندک برای عملکرد مغز نافع است.
دراین بررسی، پژوهشگران پرفورمانس‌ذهنی افراد اهل موسیقی را با دیگران مقایسه کرده و با انجام وظایف کشاکشی ساده، آنان را به چالش وا‌داشتند.
در مجموع دراین بررسی 36 نفر شرکت داشتند که بر حسب تعداد مجموع ساعاتی که درطول مدت عمرخود با ساز سروکار داشتند به گروه‌های 8 تا‌10‌نفره تقسیم شده بودند.
کسانی که بیش‌از 5000‌ساعت با ساز کار‌کرده بودند در دسته‌ی بالا، از 2000‌تا‌5000‌ساعت در دسته‌ی وسط ،200‌تا‌2000‌ساعت در دسته‌ی پایین و کمتر از 200‌ساعت در دسته‌ی خیر جای گرفتند.
پژوهشگران توان ذهنی هرشرکت‌کننده را طی یک جلسه که هرکدام 2‌ساعت طول می‌کشید آزمودند. درطول جلسه، زمان واکنش شرکت‌کنندگان نسبت‌به وظایف ذهنی ساده اندازه‌گیری می‌شد و نیز اندازه‌گیری‌های مختلف فیزیولوژیک انجام می‌گشت. وظایف ساده‌ی ذهنی شامل آزمون‌های شناخته‌ی کشاکشی بود که توسط روانشناسان مورد استفاده است مانند آزمون Stroop دراین آزمون، به شرکت‌کنندگان نام رنگ‌ها به رنگ‌هایی عرضه می‌شد که الزاماً با هم یکی نبود. به‌عنوان‌مثال، ممکن‌بود کلمه‌ی «آبی» با رنگ قرمز و کلمه‌ی «سبز» با نام‌ آبی نشان داده شده باشد. این‌کار سبب ایجاد تضادی درذهن شرکت‌کننده‌ می‌شد که از وی نام رنگ هرکلمه‌یی را می‌پرسیدند که جلویش ظاهر می‌شد. نامیدن رنگ وقتی با رنگی که نشان داده شده بود تطبیق داده نشده بود بیشتر سبب اشتباه می‌شد.
در این بررسی، ازمیان مسایل متفاوت، پژوهشگران به زمان واکنش، صحت و نیز مقدار تطبیق بعد از خطا نظر داشتند.
نتایج نشان‌داد که مقدار تمرین‌ موسیقی با‌سرعت پاسخ ارتباط مثبت  دارد و هرچه تمرین موسیقی بیشتر، سرعت پاسخ تند‌تر از وقتی است که تمرین موسیقی وجود نداشته و یا میزان کم است و تمام موارد صحیح است.
 این نتیجه‌ حاکی از آن است که ممکن‌است بالاتر بودن میزان تمرین موسیقی به‌طور‌کلی به پردازش موثرتر اطلاعات منتهی شود و گزارش‌های اولیه مبنی‌بر ارتباط مثبت میان سرعت ذهن و توان موسیقایی تأیید می‌شود.
 اما آنچه که به‌خصوص دراین بررسی روشن می‌شود آن است که هرچه ساعات تمرین موسیقی بیشتر باشد، اشتغال به جریان‌های کنترل شناخت بهتر و درگیری با خطاکارآمدتر و تشخیص تضاد موثرتر و کاهش میزان تداخل بعد ازخطا و تطبیق بعد از تضاد بهتر است.به کلام دیگر، هرچه ساعت تمرین موسیقی بیشتر، زمان واکنش‌ در تکمیل‌چالش‌های ذهنی سریع تر واین افراد بهتر می‌توانند اشتباهات را شناسایی کرده و اصلاح‌کنند و کمتر احتمال دارد در صورت اشتباه به عقب برگردند و پاسخ‌های خود را تطبیق دهند. این امر شاید شگفتی برانگیز نباشد زیرا موسیقیدانی که تمرین می‌کند می‌آموزد نسبت به پرفورمانس خود آگاه باشد ولی زیاد درگیر خطا نشود. این یافته‌ها از آن جهت اهمیت دارد که این جریان‌های ذهنی دراثر افزایش سن و کسالت‌های روانی مانند افسردگی تحت تأثیر قرارمی‌گیرند.
نتایج این پژوهش حاکی از آن است که می‌توان از فعالیت موسیقایی به‌عنوان مداخله‌ی موثر برای کند‌کردن یا متوقف‌نمودن و حتی معکوس‌کردن نشیب مرتبط با سن یا بیماری درعملکرد ذهن استفاده کرد.

 

 

تعداد بازدید : 1406

ثبت نظر

ارسال