شماره ۹۴۷

تجربیات لحظات احتضار‮ (۱‮)‬

دکتررضاجمالیان - عفونی

تجربیات انسان‌ها در لحظات نزدیک به مرگ‮ ‬
مقدمه: ادراکات لحظات نزدیک به مرگ به طیف بسیار گسترده‌یی از تجربیات یا ادراکات فردی و شخصی اشاره دارد که دربعضی از افراد درلحظات نزدیک به مرگ ویا در شرایطی که با ایست ضربان قلب و آهنگ تنفس همراه است،‮ ‬حادث می‌شود‮. ‬دراین زمان همه یا تعدادی از علائم و نشانه‌های زیر توسط فردی که درآستانه‮  ‬یا شروع مرگ قرارگرفته است،احساس می‌شوند‮: ‬احساس جدایی روح از بدن،‮ ‬احساس معلق بودن یا شناور شدن جسم در فضا،‮ ‬در برخی ازموارد احساس ترس بسیار شدید ودر مواردی رسیدن به یک آرامش بسیار زیاد،‮ ‬حس گرمایی مطبوع،قرارداشتن دروضعیت امنیت،احساس جدایی کامل ومطلق روح از بدن ودرلحظات پایانی مواجهه با حجم بسیار زیادی از نور،اشراق و یا فروغی بی پایان ازقسمتهای دیگر‮  ‬این برنامه است‮.‬
این پدیده درلحظاتی گزارش می شود که‮  ‬پیش از آن با معاینه پزشک و صدور گواهی،‮ ‬فرد مرده تلقی شده و یا به استنباط پزشکان در آستانه ی مرگ بوده است و نامگذاری این شرایط به این نام یاعبارت فوق به این علت است‮. ‬باافزایش و پیشرفت زیادی که درتکنیکهای دوباره به حرکت درآوردن ضربان قلبی که لحظاتی متوقف شده بود و به تفسیری برگشت مجدد به زندگی که در شرایط جدید به برکت پیشرفتهای پزشکی به وجود آمده،‮ ‬تعداد افرادی که چنین مطالبی رابیان می کنند بسیار زیاد شده اند‮. ‬درحالی که دراین زمان حتی در برخی ازکشورهای پیشرفته این تجریبات را توهم می انگارند،‮ ‬ولی پژوهشگران که درمباحث فرا روانشناسی تحقیق می کنند،‮ ‬همچنین برخی از دانشمندان درجریان اصلی ومتداول علوم وعده یی ازافراد مذهبی،‮ ‬این پدیده ها را شواهدی از جریان بعد از زندگی تلقی می کنند‮.‬
علاقه ی شدید افراد جامعه به این مضمون به صورت ابتدایی درسال‮ ‬1354‮ ‬خورشیدی ـ‮ ‬1975‮ ‬میلادی و درزمانی پدیدار گردید که یک پزشک و استاد دانشگاه به نام ریموند مودی کتابی با عنوان‮ »‬زندگی بعد از زندگی‮« ‬را منتشر کرد‮ [‬این کتاب توسط چند مترجم به صورتهای متفاوت و خوب در دو دهه ی پیش به زبان فارسی ترجمه شده است‮]. ‬درسال‮ ‬1981‮ ‬میلادی دکتر مودی اتحادیه ی بین المللی در زمینه ی تحقیقات درباره ی ادراکات لحظات نزدیک به مرگ را بنیان نهاد‮. ‬براساس تحقیقات آماری مؤسسه ی آماری گالوپ درآمریکا،‮ ‬درحدود‮ ۰۰۰/۰۰۰/۸ ‬آمریکایی ادعا کرده اند که چنین تجربه‌یی را داشته‌اند‮. ‬برخی از شخصیتهای صاحب نظر مانند سیمپسون در یک مجله‌ی پیشرفته و تخصصی پرستاری اظهار داشته‮ ‬که احتمالاً‮ ‬تعداد افرادی که به این احساس رسیده اند،‮ ‬بیشتر از آمارهای داده شده است‮. ‬پرستاران به علت حضور‮ ‬24‮ ‬ساعته و ارتباطات کلامی و انسانی بهتر با بیماران،‮ ‬بیشتر احتمال دارد که به این نوع‮  ‬اطلاعات دسترسی پیدا کنند و شاید عده‌یی از بیماران قلبی که به این تجربه رسیده اند‮. ‬دربیان این مطالب به پرستاران خیلی راحت‌تر ازبیان این گزارشها به پزشکان کم حوصله،‮ ‬کم اطلاع و ناباور به این مطالب بوده باشند‮. ‬اصولاً‮ ‬کسانی که به این تجربه رسیده ند،‮ ‬از صحبت با دیگران دراین زمینه راحت و خوشنود نیستند،‮ ‬مخصوصاً‮ ‬درشرایطی که افراد جامعه به این ادراکات نه به چشم‮  ‬یک پدیده‌ی عادی و فیزیولوژیک،‮ ‬بلکه به دید یک پدیده‌ی فوق طبیعی و اسرار آمیز می‌نگرند‮. ‬درهر صورت، این پدیده از زوایای مختلف وتوسط پژوهشگران زمینه‌های فرا روانشناسی،‮ ‬روانشناسی، روان‮‌پزشکی و طب بیمارستانی مورد بررسی قرارگرفته است‮.‬
ازلحاظ تاریخی دراسطوره‌ی‮ [‬ار‮] ‬که درکتاب جمهوریت افلاطون چاپ شده،‮ ‬داستانی اساطیری ازسربازی را نقل قول می‌کند که ازچنین تجربیاتی سخن گفته وبه مضامینی اساطیری مانند زندگی مجدد اشاره کرده است‮...‬
پژوهشگران به جمع آوری علائم و نشانه هایی پرداخته اند که یکی از آنها تحقیقات بروس گریسون دریک درمانگاه و روی افراد عادی جامعه بوده که به این مرکز پزشکی مراجعه داشته اند‮. ‬برخی ازنکات مهم دراین محدوده عبارتند از‮:‬
• ‬این احساس که دراین تجربه فرد خودش را خارج ازجسمش مشاهده یا احساس می کند‮.‬
• ‬مشاهده‌ی برخی ازبستگان قبلاً‮ ‬فوت شده وبرخی از شمایل ها یا شخصیتهای مذهبی‮.‬
• ‬پیدایش یک احساس معنویت و خودشیفتگی برای او دراین زمینه که باعروج وصعود به آسمانها و شکستن مرزهای فضایی،‮ ‬همانند فضانوردان وکیهان نوردان به کائنات و ملکوت نزدیکتر شده است‮.‬
دریک دسته بندی ازپدیده هایی که درافراد مختلف دراین شرایط ممکن است احساس شوند،‮ ‬چند نمونه از آنها که درادراکات لحظات نزدیک به مرگ بیشتر مشاهده می‌شوند،‮ ‬با تقدم وتأخری اندک چنین مواردی ممکن است بوده باشند‮:‬
• ‬یک احساس گنگ و مبهم هشیار دهنده مانند یک پیام به اصطلاح تله‌پاتیکی قبل از شروع و وقوع آن‮.‬
• ‬پیدایش این احساس یا آگاهی که زمان مرگ فرارسیده است‮.‬
• ‬یک حس آرامش، امنیت و بی‌دردی و برخی از احساسهای مثبت دیگر مانند این احساس یا ادراک که ازاین جهان خارج شده است‮.‬
• ‬تجربه‌ی خارج شدن از بدن،‮ ‬اینکه گویی انسان ازخارج بدن به کالبدش نگاه می‌کند‮. ‬در برخی از موارد پزشکان و پرستارانی را مشاهده می کند که بربالین او مشغول کارهایی برای نجات زندگی اش هستند و یا اگر این واقعه درخانه اتفاق بیفتد،اطرافیان و افراد خانواده را در شرایط بحرانی و ناراحتی شدید مشاهده می کند‮.‬
• «‬احساس یک تونل‮» ‬احساس رفتن ازیک تونل به سوی آسمان و یا رفتن به داخل ومسیر افقی یک تونل مثل تونلهای راه آهن و یا بالا رفتن از تعداد زیادی پله‮.‬
• ‬یک حرکت یا جهش سریع به طرف انبوهی از نور وغوطه ورشدن‮  ‬درمیان نورها وصحبت کردن با نور‮.‬
• ‬احساس یک عشق بسیار شدید و‮ ‬غیرمشروط‮.‬
• ‬روبروشدن با موجودی که ازنور ساخته شده ویا پوششی از نور دارد و یا سایر وجودهای روحانی ویا این احتمال که دوباره با عزیزی که او را با مرگ از دست داده بود،‮ ‬به دیدار و یکی شدن رسیده است‮.‬
• ‬مرور کردن تمام قسمتهای عمر و یا دیدن فیلمی کوتاه از تمام حوادث زندگی‮.‬
• ‬این شرایط که گویی او به زودی و برای نوبت بعدی و ازاول با یک جریان وقایع نزدیک به مرگ دیگری مواجه می شود‮.‬
• ‬درباره‌ی‮  ‬زندگی ومرگ مبهم و اسرارآمیز فردی به آگاهی رسیدن و یا اسرار زندگی وجهان برای او روشن شدن‮.‬
• ‬طرح این مطلب توسط یک شخصیت مذهبی بسیارمهم به او که وی دوباره به بدنش،‮ ‬به زندگی و به دنیا برگردد و اکراه او از این موضوع‮.‬
• ‬به یک مرزی درکائنات رسیدن‮.‬
• ‬به نظر می‌آید که ادراکات او با باورهای مذهبی و فرهنگی‌اش هماهنگی دارد ویا درحقیقت‌گویی از درون او این مضامین دیکته شده است‮.‬
یک پژوهشگر با نام کنت رینگ مجموعه‌ی ادراکات فوق را به ‮‬5‮ ‬گروه تقسیم می‌کند ومعتقد است که درحالی که60٪‮ ‬ازاین افراد مرحله ی1‮ ‬یا‮ «‬رسیدن به یک احساس آرامش و رضایت‮» ‬را به یاد می‌آورند،‮ ‬فقط10٪‮ ‬مرحله‌ی پنجم‮ (‬ورود به درون نور‮) ‬را به یاد می‌آورند‮.‬
موارد و شرایطی که درآنها بیشتر این احساسها پدید می‌آیند عبارتند از‮:‬
• ‬ایست قلبی درجریان انفارکتوس عضله‌ی قلب‮ (‬مرگ بالینی‮)‬
• ‬شوک وخونروی زیاد درحوادث زایمان‮.‬
• ‬عوارضی که درجریان انواع جراحی ها ممکن است پدید آیند‮.‬
• ‬شوکهای سپتیک‮ (‬عفونی‮) ‬و شوک براثر حساسیت زیاد‮ (‬شوک آنافیلاکتیک‮)‬،‮ ‬برق‌گرفتگی و برق‌زدگی،‮ ‬اغما بر اثرتصادفات جاده‌یی، ضربه‌های مغزی،‮ ‬خونروی داخل مغزی،‮ ‬انفارکتوس مغزی، قصد و انجام خودکشی،‮ ‬لحظات نزدیک به مرگ درغرق شدن درآب و یا خفگی بر اثر نرسیدن‮  ‬هوا به ریه ها،‮ ‬افسردگی‌های بسیار شدید‮ (‬دپرسیون‮) ‬و‮...‬
براش وگری سون دریک مجله ی روانپزشکی به شرح و تفسیر برخی از ادراکات بسیار سخت و ناراحت کننده یی پرداخته اند و کارلیس اوسیس و همکارانش در یک پروژه‌ی تحقیقاتی به این نتیجه‮  ‬رسیده اند که تنوع وتکثر فرهنگها،‮ ‬آئینها، نژادها و‮... ‬تأثیری در محتویات و سلسله ادراکات لحظات نزدیک به مرگ ندارد و فقط درشکل و پوشش شمایل یا شخصیت‮  ‬مذهبی که درلحظات پایانی مشاهده می کنند،‮ ‬ممکن است اثر داشته باشد‮. ‬ولی یوشی هاتا وتیم تحقیقاتی درتهیه وتنظیم کتاب‮ «‬مرگ طبیعی‮» ‬درفصل ادراکات لحظات نزدیک به مرگ، مطالب متفاوت با برخی از موضوعات فوق را بیان داشته اند‮. ‬برخی براین باورند که تشابه فراوان این ادراکات درنژادها و ملتها، نشانه‌یی ازخاطرات یا رسوبات فکری ازگذشته‌های بسیار دور درناخودآگاه جمعی بشر است و ممکن است به تجربیات شمنی انسانها درآن دوران‌ها براثر خوردن آئینی یا اتفاقی قارچها یا سایر ترکیبات توهم‌زا ارتباط داشته باشد‮.‬

تعداد بازدید : 1529

ثبت نظر

ارسال