شماره ۱۲۲۱
پزشکی امروز
وزیر محترمبهداشت در ماههای اخیر در بازدیدهای متعدد، ضمن برخورد با دومورد از شاکیان درمانی مطالبیگفتند که شاید صلاحنبود در حضور خبرنگاران و به آن شکل بیان گردد که چنین واکنش و انعکاسی جهانی یافته و روزها و هفتهها سوژه رسانهها و طنزپردازان قرارگیرد.
اما اگر منصفانه قضاوتگردد، مطالب ذکرشده حاوی نکاتمثبتی بود که لازم است موردبحث محافل علمیپزشکی واقعشود.
نگاه اول:
یک شرححال: دوست و همکار عزیزمان آقای دکتر جلالالدین سیدفرشی در تابستان سالجاری(۱۳۹۷) بهعلت عوارض چند بیماری توأم، بهمدت ۷۲روز درحالت نیمه اغما و اغمایکامل و تحتدرمان قرارداشت و پزشکان متعددی با تخصصهای گوناگون، شبانهروز بر بالینش حضور داشتند و انواع و اقسام درمانهای پیشنهادی این استادان برای ایشان انجام میشد. از تجویز داروهای نایاب و گرانقیمت گرفته تا انجام تراکئوستومی و گاستروستومی برای برقراری تنفس و تغذیه و...
اما متاسفانه با تمام زحمات و کوششهای خستگیناپذیر تیمدرمانی در بیمارستانسینا، پساز ۷۲ روز دعوتحق را اجابت و دنیای دون را ترکنمود و داغی بردل بستگانودوستان گذاشت.
نگاه دوم:
نظر یک پروفسور روانکاو(۱): خبرنگار روزنامه گاردین ضمن یک مصاحبه با پروفسور دیویدآتنبرو ازاو میپرسد:
ـ دشوارترین معضل اخلاقی که امروز علم را تهدیدمیکند چیست؟
ـ جواب از پروفسور دیوید آتنبرو: برای حفظحیات انسانها تا کجا میتوان پیش رفت؟ منظورم این است که میخواهیم با خدمات بهداشتعمومی چهکنیم و تاکجا پیشبرویم؟ چطور میتوان ارزش زندگی افراد را با پوند و شیلینگ و پنی ارزیابی نمود؟ برای نمونه دارویی برای سرطان روده وجود دارد که اگر آن را با قیمتی برابر چندین هزار دلار خریداری کنید، طولعمر بیمار را برای ۶هفتة دیگر افزایش خواهید داد! چطور میتوان بر سر چنین موضوعی (چندهزار دلار دربرابر۶هفته زندگی بیشتر یک انسان) تصمیمگیری نمود؟
نگاه سوم:
شکایت بیمهها: در ماههای اخیر(سال۲۰۱۸) درشهر تورنتوکانادا چند شکایت ازطرف بیمهها علیهپزشکان و کادرهایدرمانی بیمارستانها، پیرامون بیماران لاعلاج مطرح گردید. ازجمله یک شکایت از مخارج زیاد تشخیصودرمان یک بیمارسرطانی و متاستازهای آن و دیگری شکایت درمورد بیمارانی بود که ماهها و سالها در اغما و مرگمغزی بسرمیبرند.
درهرمورد ازاین شکایتها، دادگاه بهنفع بیمهها رایداد.
نگاه چهارم:
نظر یک نویسنده: من عمری علیه خودنماییپزشکان که نام اخلاقپزشکی برآن نهادهاند، رجزخوانده و مخالف این بودهام که آدمیزاده را خرگوش آزمایشگاهکنند و درهرحالتی و با هرکیفیتی اورا زندهنگهدارند.
چه حُسنی دارد با نکبت و ذلت زیستن؟ بهعبارتدیگر نفسکشیدن به هیچ امید بهبودی؟!
سالها است که به تحریک همین طبع راحتطلب از دوستان طبیبم خواستهام که در واپسین لحظات، برای چندروز نفسکشیدن بیشتر آزارمندهند و دستاز هنرنمایی بردارند!
نگاه پایانی:
بهاینترتیب باتوجه به قوانین و تعالیم آموزشپزشکی بهویژه در زمینه اخلاق پزشکی از زمان بقراط تاکنون و همینطور مسائل و اعتقادات مذهبی ادیان گوناگون در حفظحیات انسانها، ادامه درمان بیماران لاعلاج و بدحال کماکان در دنیایامروز موردبحث میباشد.
بنابراین از همکاران عزیز خواهشمندم که در چنین مواردی به خانواده بیماران امید واهی نداده و مخارج نجومی به آنها تحمیل نکنند و درضمن دراین بحث مشارکت نموده و اظهارنظر فرمایند.
خود این حقیر سالهاست که وصیتکردهام درصورت هراتفاقی مرا احیانکنند و جمله «مرا احیا نکنید(DNR)» همیشه همراه من است.
پینوشت:
۱ـ ضمیمه روزنامه اطلاعات، ۲۵مهر۱۳۸۹
ثبت نظر