شماره ۱۱۰۷

کارسینوماتوز مغزاستخوان در سرطان‌معده

دکتر تقی کیمیایی اسدی - انکولوژیست

کارسینوماتوز مغزاستخوان در سرطان‌معده

کارسینوماتوز صفاقی، شایع ترین نوع متاستاز و عود‌بیماری در بیماران مبتلا به سرطان‌معده است.محققان با تحقیقات بالینی پیرامون تأثیر شیمی‌درمانی داخل صفاقی با داروی پاکلی تاکسل (PTX) روی این بیماران، تأثیر این روش درمانی را مشاهده‌کردند‌.

علاوه‌بر‌این، اخیراً موارد نادری از متاستاز و عود بیماری (مانند کارسینوماتوز لِپتومننژیال) را پس‌از کنترل درازمدت متاستاز صفاقی شاهد بودند؛ بخصوص که متاستاز مغزاستخوان در سرطان ‌معده بسیار نادر است و مشخص شده‌است که کارسینوماتوز منتشر مغز‌استخوان (DCBM) ارتباط نزدیکی با  انعقاد داخل عروقی منتشر(DIC) دارد و با پیش‌آگهی ضعیفی همراه است.

در‌این مقاله مورد نادری از  DCBM  معرفی‌می‌شود که ۳سال پس‌از شیمی‌درمانی داخل صفاقی باPTX در کارسینوماتوز صفاقی که در‌اثر سرطان‌معده ایجاد شده بود، بروز نموده‌است؛ خانمی۵۹‌ساله برای انجام شیمی‌درمانی داخل صفاقی به‌دلیل داشتن سرطان‌معده همراه با کارسینوماتوز صفاقی مراجعه کرد. وی در مراجعات پیشین به محل‌های متفاوت‌، ۲‌دوره شیمی‌درمانی با سیس‌پلاتین به‌علاوه ‌S-1 داشته است. آندوسکوپی گوارش فوقانی، سرطان‌معده (بورمان:Borrmann) تیپIV و زخم در قسمت فوقانی معده را نشان‌داد (شکل۱). در تشخیص پاتولوژیکی، آدنوکارسینوم  توبولار(Tubular) و کارسینوم سلول نگین‌انگشتری‌(Signet ring cell) چندان از هم قابل‌تمایز نبودند. با مرحله بندی(Staging) لاپاروسکوپی، یک اومنتوم (Omentum : قسمتی از بافت درون حفره‌ی شکمی هست که بعضی احشای شکمی مثل روده‌ها و معده به آن متصل هستند‌) ضخیم به‌دلیل کارسینوماتوز (کیک اومنتوم: Omental cake) و ندول‌های منتشر متعدد در کل حفره‌ی شکمی مشاهده‌شد. یک پورت دسترسی (Access Port) داخل شکمی نیز قرار‌داده شد تا امکان انجام شیمی‌درمانی فراهم گردد. پس‌از مرحله‌بندی لاپاروسکوپی‌، برای بیمار ۵‌دوره‌ی شیمی‌درمانی با تزریق‌PTX داخل صفاقی انجام‌شد. در ابتدا، ۲دوره با تجویز داخل صفاقی PTX، تزریق داخل وریدی اگزالیپلاتین (Oxaliplatin) و‌S-1 خوراکی انجام‌شد. سپس ۳ دوره با تزریق داخل صفاقی و داخل وریدی PTX و‌S-1 خوراکی انجام‌شد.

روز اول اگزالیپلاتین به‌صورت داخل‌وریـدی با دوز ۱۰۰mg/m2، PTX در دوز ۵۰mg/m2 به‌صورت داخل صفاقی و به‌وسیله‌ی پورت دسترسی در دوز ۲۰mg/m2 به‌ترتیب در روز اول و هشتم به‌صورت داخل‌صفاقی تزریق‌شد. PTX، در۱‌لیتر از محلول نمکی طبیعی در مدت ۱‌ساعت رقیق‌ گردید و‌S-1 دو بار در روز در دوز 80mg/m2 (هرروز به‌مدت 14‌روز متوالی) پس‌از ۷‌روز بدون درمان‌، به‌صورت خوراکی تجویز‌شد.

تکرار لاپاراسکوپی ناپدید‌شدن کارسینوماتوز صفاقی را نشان‌داد (شکل۲)، سپس بیمار تحت گاسترکتومی توتال با لنفادنکتومی (Lymphadenectomy : برداشتن غدد‌لنفاوی‌) قرار‌گرفت. بررسی پاتولوژیکی نشان‌داد که هیچ نوع سلول سرطانی زنده‌ای در نمونه‌ی برداشته‌شده باقی‌نمانده است (شکل۳). در‌مجموع، بیمار تحت ۳۸‌دوره شیمی‌درمانی با تزریق داخل‌صفاقی PTX و اگزالیپلاتین داخل وریدی PTX و‌S-1 خوراکی  پس‌از گاسترکتومی (بدون متاستاز یا عود آشکار) قرارگرفت.

۲‌سال و ۶‌ماه پس‌از عمل‌جراحی، این بیمار دچار درد‌کمر شد و افزایش میزان آنتی‌ژن  کارسینوامبریونیک(CEA)، آنتی‌ژن ‌CA 19-9 وCA125 مشاهده ‌گشت و توموگرافی کامپیوتری، متاستازهای استخوان در مهره‌های قفسه‌ی‌سینه تا کمر را نشان‌داد.کاهش تعداد پلاکت‌های مشاهده شده نیز بیانگر DIC و دلیل اصلی بستری‌شدن وی بود‌.

به‌هنگام پذیرش، خونروی زیرپوستی در ساعد وی مشاهده گردید. آزمایش خون میزان هموگلوبین،  ۹/۹‌گرم در دسی‌لیتر؛ تعداد پلاکت۷۲۰۰۰ مترمکعب؛ آنزیم آلکالن فسفاتاز 1969‌SI در لیتر؛ پروترومبین  ۱/۱۷؛ فیبرینوژن ۳۴۶میلی‌گرم در دسی‌لیتر؛ و محصولات تخریب فیبرینوژن، ۲۰۱/۱ میکروگرم بر میلی‌لیتر را نشان‌داد.

انعقاد داخل عروقی منتشر در بیمار تشخیص‌داده شد و درمان با Gabexate mesilate آغازشد. سطح نشانگرهای تومور، ازجملهCEA (۴۲۶/۳ نانوگرم بر میلی‌لیتر) و CA19-9 (2413‌ SI در میلی‌لیتر) نیز افزایش‌یافت.


تعداد بازدید : 3520

ثبت نظر

ارسال