شماره ۱۰۴۵

پزشک آلمانی و پزشک ایرانی

پروفسور محمود لطفی - جراح

روزگاری است بس دراز که می‌اندیشم جایگاه ما پزشکان کجاست؟ عرش است یا فرش؟

اما زمانی‌که بسیاری تلاش همراه با عشق مرا در کار می‌بینند می‌پرسند:               

شما این همه تلاش و دلســوزی می‌کنید کی «قــدر» شما را می‌داند؟

 پاسخ من این است: من خود را شناخته‌ام و «قدر» خودم و کارم را می‌دانم و خدای را سپاسگزارم.                         

«قدر» ما در پندارنیک، گفتار‌نیک و کردار‌نیک ما می‌باشد.                         

روزی از روی نیاز، پزشک را بالاترین می‌دانند و روزی دیگر چون «سیاست روز»را نیازست اورا می‌کوبند.

اما پزشک همچنان به کمک‌رسانی، آموختن، آموزش‌دادن و بخشش خود ادامه می‌دهد،

زیرا او براین باورست که: و خدا اورا آفرید تا به آفریده‌های خداوندکمک‌رسان و دلسوز باشد.

از‌این‌رو از پای نمی‌نشیند و  نشنیده می‌گیرد و شب و روزش را برای بیماران می‌گذارد.      

سال نو برایم بسیار باشگون بود. دیدار با دکتر فریور استاد گاستروآنترولوژی «هاروارد» و سرپرست  چندین خانه‌ی کودکان بی‌سرپرست، در کاشان، که همراه همسر فرهیخته و همراهش در بالاترین پایه‌، از آسایش، آرامش و پیشرفت خود و دوستان همراه  هزینه می‌کنند تا کاری اهورایی، شگفت‌انگیز و پند‌آموز با تلاش آقایان شفیعی و جاویدان به دور از شعار به انجام برسانند.

شاید بازیگران این میدان بگویند: ما از آنان‌که از راه و روش نیک‌کرداری، امانتداری و سرسپردگی خدمت به خلق بیرون می‌روند می‌گوییم.

گویند روزی «اسقفی» که فرماندار بود دستور داد همه‌ی «اسیران» را بکشید! به او گفتند: دربین اینان گروهی بی‌گناهند. او گفت: دستور مرا به کار بندید، همه را بکشید و خداوند خودش بندگان خوبش را از بدها جدا  خواهد کرد!؟

بسیاری از بیماران  مقام ما را پس‌از خدا می‌دانند. اول خدا بعد شما. بسیاری از بیماران چنان ایمانی به ما دارند که باور دارند از گفتار ما هم تندرستی خود را باز می‌یابند و آن را شفابخش می‌دانند. اما این راه و روش این روزها رو‌به سستی و کاستی می‌رود. درحالی‌که ایمان و ارج نهادن به پزشک بی‌گمان بسیار با ارزش و پذیرفتنی است و همین شوند و آمد و رساندن بیمار از راه‌های دور، جایی‌که پزشک هم دارند به پزشکی دیگر را سبب می‌شود. بسیاری از ما بیمار برون‌مرزی داریم، از کشوری دیگر و شاید بسیار پیشرفته‌تر از ما که رایزنی می‌کنند. اما ما در کشور خودمان هرروز چنان از سوی برخی آدم‌‌ها و رسانه‌ها «‌له و لورده» می‌شویم که باورکردنی نیست.                                                                 

دراین‌میان در«روزنامه‌ی اطلاعات» جناب «پروفسورگرجی» پزشکان آلمانی را از بابت درآمد با پزشکان ایرانی در ترازو می‌گذارد و وانمود می‌کند که در‌آمد پزشکان ایرانی از پزشکان آلمان خیلی بیشتر و اخلاق پزشکی از آنان کمتر است؛ یکی بر سر شاخ بُن می‌بُرید!                

برخی‌از همکاران  از کارشان در آن‌سوی مرز بازنشسته می‌شوند و چون پروانه‌ی کارکردن در آن دیار را ندارند با حقوق بازنشتگی گزافِ به دیار و میهن بازگشته تا در‌ اینجا که «محدودیت» ندارد به بیماران، هم‌میهن (‌میهن‌دوم) کمک کنند و از این راه هم درآمدی داشته‌باشند به‌ویژه که تیتری هم دارند و چون روز کوبیدن پزشکان ایرانی فرارسد (آنچه باب روز است)، گرچه به یقین در‌خور پزشکان ایرانی نیست بنویسند و بگویند. نمی‌دانم آقای پروفسور گرجی گزارش خود را از کجا دریافت کرده‌اند که چنان تند، گستاخانه و بی‌پروا نگاشته‌اند. آیا شما که درآمد پزشکان ایرانی را بیشتر می‌دانید! به «ریال» برآورد کرده‌اید یا به «یورو»؟

مزایای زندگی پزشک آلمانی را در درازای زندگیش با پزشک ایرانی کنارهم گذاشته‌اید؟

کشوری که پس‌از جنگ جهانی دوم به‌وسیله‌ی هیتلر گجستک، شوروی و انگلیس جهانخوار با کمک آمریکا ویران شد و خیلی زود به طرزی باورنکردنی قد راست کرد و ابرنیرومند اقتصادی و سیاسی جهان شد.

یک پزشک آلمانی پس‌از چه‌مدت کارکردن می‌تواند خانه بخرد و چگونه می‌خرد؟  

اگر شما امروز بخواهید درمانکده‌یی بازکنید، چه پولی باید بپردازید؟ در آلمان درمانکده‌ی شمارا شرکت‌های دارویی و ابزارپزشکی تجهیز می‌کنند اما در ایران همه را خودتان باید بپردازید.

آیا پزشک آلمانی پس‌از چه مدت می‌تواند ماشین به‌ویژه بنز بخرد؟

آیا آسایش، امید به آینده و کامیابی فرزندان اگر به‌راه باشند برای پزشک آلمانی چگونه است؟

بهای ساختمان، زمین، خودرو، پوشاک و خوراک چه اندازه در آلمان سالیانه بالا می‌رود و در ایران چه اندازه؟


 

تعداد بازدید : 1123

ثبت نظر

ارسال