این روزها درمورد روابط پزشکان و بیماران یا بهتر بگویم پزشکان و اجتماع مطالبی بیان میشود که به اعتقاد من نه به صلاح اجتماع و نه در شأن حرمت پزشکی است. چندین سال پیش نوههای ما شهرزاد 6 ساله و کیمیا 5 ساله در استخر باهم صحبت میکردند. مادربزرگشان پرسید باهم چه میگوئید؟ شهرزاد جواب داد: مامانگیتی شما بزرگها هم گاهی باهم صحبت میکنید، وقتی ما میپرسیم، شما میگوئید: مطالبی است مربوط به بزرگترها و لزومی ندارد شما بدانید، ما بچهها هم همینطور. من هم میخواهم از نوهام یادبگیرم که برخی موضوعات و صحبتها بهتراست بین گروهی و در جلسات خصوصی بحث و نقد شود. چنانچه از پرده برون افتد دردسر است. به پندار من اینگونه مسائل باید ابتدا در مجامع خصوصی مانند مجمع رؤسای انجمنهای پزشکی نقد و بحث شود.
از دیدگاه من پزشکی مثل بسیاری از خلاقیتهای دیگر یک هنر است. همهی انسانها در طول عمر خود کاری برحسب ذوق و خلاقیت خود پدید آورده و یا شعری سرودهاندکه همه آنها یکنواخت و یک عیار نیست. برخی از آنها مانند گفتههای بزرگان شعر و ادب؛ فردوسی، نظامی، سعدی، حافظ، شکسپیر، ویکتورهوگو، همینگوی و حتی نوشتهها و اشعار شعرا و نویسندگان معاصر، آن چنان در آدمی اثرات مختلف شادی و معرفت الهی، عرفانی و خداشناسی، سستی و خماری ایجاد میکند که باورکردنی نیست. یک آهنگ موسیقی چنان شما را شاد و خندان و یا در عالم بیانتهای معرفت و کمال میبرد که از خود بیخبر میشوید. یک نقاش، یک قالیباف، یک زرگر،یا یک آهنگر، یا یک آشپز، کاری میکند که شما نهتنها غذا را میل میفرمائید ممکناست مدتها مزهی آن را بخاطر آورید. آیا همهی اینها یکسان و یک ارزش دارد؟
«نه هرکه چهره برافروخت دلبری داند
نه هرکه آینه سازد سکندری داند»
پزشکان بسیاری در ایران صادقانه و نه بهعنوان افرادی مالاندوز به هممیهنان عزیز خدمت مینمایند، نمیخواهم ادعا کنم همگی ولی متأسفانه مخصوصاً در سالهای اخیر عدهای برای گرفتن عنوان (تیتر) دکتر و کسبوکار بهاین حرفه شریف روی آوردهاند ولی من یقین دارم که هنوز هم افراد بسیار شریف و منزه دربین پزشکان وجود دارند که باعث اعتبار و افتخار حرفهی شریف پزشکی در ایران میباشند. طبیعی است هرکس در هرحرفه و شغل، کار خوب و شایستهای انجام دهد هم مورد ارجاع تعداد بیشتری قرارمیگیرد و هم اینکه کیفیت کار فرد و اعتبار هنر او افزونتر است. نمیدانم چرا برخی فقط به تعداد کسانیکه در اتاق انتظار نشستهاند، چشم دوخته و مرتب درآمد آن پزشک را ضرب مینمایند ولی در ذهن خود هیچگونه تقسیم برای هزینهی مطب (کلینیک) و چندین دستیار، برق، آب ندارند. من قبول دارم که برخی پزشکان مورد استقبال بیشتری میباشند و عدهای بسیار کم از این حسن استقبال برداشت مناسبی نمینمایند. تقاضا دارم فقط چنددقیقه به درد دل پزشکان هم توجه فرمایند. کدام یک از اصناف، صاحبان کار، حرفه و مغازهدار و کارگر از بامداد تا پاسی از نیمه شب مشغول خدمت است؟ کدامیک از این گروه را میتوانید دیروقت شب یا اول بامداد با تلفن از خواب شیرین بیدار و از او بخواهید که فوری برای رفع نیاز شما، خود را به محل موردنظر شما برساند یا در محل کار خود بیاید. فقط از پزشکان که اکثراً محرم و دوست شما میباشند این توقع را دارید و باید در هرحال و هر زمان در خدمت شما باشند. برخیاز پزشکان از طلوع آفتاب تا بامداد روز دیگر مشغول کار و انجام خدمت میباشند. کدامیک از حرفهها است که چنین زحمتی بهخود روا دارد، قبول بفرمائید پزشکان حداقل دو برابر افراد دیگر عادت به تلاش و کار دارند.
پدرم به من نصیحت فرمود: پزشکی موهبت الهی است آن را با مادیات آلوده نکن. امیدوارم توانسته باشم این نصیحت را آویزهی گوش نموده و هرگز فراموش نکنم. من قبول دارم پزشک باید مانند پیشگامان ما برای قداست پزشکی تلاش نماید و چشمداشت مادی نداشته باشد.
بیست سال قبل که قدرت بالارفتن از چند پله نداشتم بهوسیلهی یکیاز هنرمندان جراحی عمل باز قلب درست مقارن روز موفقیت تیم ملی فوتبال ایران در برابر استرالیا عمل پیوند عروق انجام شد، در بیمارستان در اتاقی مشرف به خیابان بستری بودم و از شادی و هیاهوی ملت ایران بهخوبی لذت بردم و بعداز بیست و اندی سال اکنون مثل روزهای جوانی حرکت و ورزش میکنم. چه چیز میتواند جبران هنرمندی این هنرمند و گروه همکاران ایشان را که مرا از مرگ تدریجی نجات دادند بنماید.
البته من قبول دارم نباید از این نعمت بزرگ خداوندی سوءاستفاده کرد و به نیازمندی که امکان پرداخت هزینهی این خدمت استادانه را ندارد دست رد بر سینهی او زد ولی من هم باید بدانم هرچیز قیمت خود و هرکار هنرمندانه ارزش خاص خود را دارد، نباید من کممایه انتظار عمل بهترین استاد آن فن را داشته باشم.
این مطلب را بارها از واعظان محترم منبر شنیدهام: ابراهیم ادهم با شکوه و جلال و خدمه تمام به زیارت حج میرفت و بینوایی هم دربین راه همراه آنان شد، فریاد برآورد: ای خداوند متعال آیا اجر من و ابراهیم ادهم در پیشگاه تو یکسان است؟ ادهم گفتهی او را شنید بانگ برآورد، نباید یکی باشد چون من مستطیع و ثروتمند فرمان رسول خدا را انجام میدهم و تو بینوا خلاف دستور پیامبر خدا اقدام میکنی.
در همهی جهان هیچ متاع، کار و هنری را سراغ دارید که همه یکسان و یک قیمت باشند. از ابتدائیترین خوراکیها، کار، لباس و پوشاک، کاروانسرا، هتل، رستوران و ... تا بهترین و برترین آنها هرکدام نرخ و قیمت خاص خود را دارد. هرکس برحسب توان و ضرورت از آن استفاده میکند، نباید همگان توقع داشته باشند که با یک قیمت کار هنرمندی را که منحصر بفرد است به همان قیمت کار پایینتر خریداری نمائیم. البته همهی آنچه گفتم حقیقت دارد ولی نباید یک نکته را فراموش کرد پزشکان باید برای شکرگزاری از این موهبتی که خداوند به آنان عطا فرموده است با خلق خدا با مهربانی، انصاف، مروت و توجه به رفع نیاز آنان رفتار نمایند. آن زمان است که نه ضرورت دارد از کلمهی موهن زیرمیزی و جملات نامانوس دیگر استفاده شود و نه حساب و کتاب افراد را در صنوف و درجات مختلف مقایسه و حساب کرد. از آرایشگری که عمری برای زیبائی یا خیاطی که بهترین لباس را میدوزد و یا مهندسی که نقشه ساختمان چندین طبقه را محاسبه کرده و بر روی کاغذ آورده است یا پزشکی که مرا از مرگ نجات میدهد توقع دریافت یک دستمزد را داشته باشیم. باید سالیان طولانی کار، هزینه، کاربرد انرژی و هنر او را در نظر بگیریم و معادل شأن کار، ارزش کار او را پرداخت نمائیم و اگر ما قدر و منزلت او را نشناسیم نمیتوان هنرمندان و صاحبان فکر و دانش را نگاه داشت و آنگاه مواجه با فرار مغزها خواهیم شد. آن وقت است که من باید برای کار بسیار کوچک بار سفر بربندم و به دنبال امثال آنان به این در و آن در بزنم و آخر کار هم با همهی هزینهای که پرداختهام به آنچه خواستهام نرسیدهام.
به اعتقاد من بحث زیرمیزی و رومیزی توهین به قداست و حرمت مقدس حرفهی پزشکی و هر شغل و حرفه دیگری است. ما پزشکان باید توجه اصلی خود را معطوف به انجام بهترین و شایستهترین خدمت به هموطنان عزیز بدون توجه به مادیات انجام دهیم. شکی نیست همیشه کار خوب مشتری بیشتر و سپاس صمیمانهتر و ارزشمندتری دارد و من هم باید بدانم لازم نیست من توقع استفاده از بهترینها با پرداخت کمترین هزینه را داشته باشم.
خدا را فراموش نکنیم، قداست حرفهی پزشکی را حفظ و حرمت پزشکان را منظور بداریم و در کنارهم با حسن نیت و انصاف به خوبی زندگی کنیم.
ثبت نظر