یرخوار با شیرمادر، هر مقالهی داخلی را که میخوانیم و هر توصیهای را که ازطریق رسانههای جمعی نظیر رادیو، تلویزیون و نشریاتپزشکی خطاب به مادران شیرده شنیده و یا میشنویم، تأکیددارند که هرزمان نوزاد شیر خواست، باید بهخواست او پاسخ مثبت داد. این مسأله کاملاً درست و منطقی است بهشرطیکه روی جملهی هروقت شیرخواست، تعمق بیشتری بهعمل آید و آنرا یک دستور ساده و بدون توضیح تلقی ننمود. اما متأسفانه تا آنجا که شنیده و یا خوانده میشود، هیچ یک از توصیهکنندگان مشخص نمیسازند که یک مادر بیتجربه و جوان و حتی اطرافیان باتجربهاش چگونه و باچه معیارهایی باید تشخیصدهند که شیرخوار گرسنه است و شیر میخواهد؟
معمولاً برطبق یک اصل فیزیولوژیک شناختهشده، هرموجود زندهای، وقتی احساس گـرسنگی واقعی میکند که معدهاش بهطور کامل از غذای قبلی تخلیه شده باشد و دراینصورت است که میتواند بدون ترس از عواقب تغذیهی نابهجا، تا آن حد که گرسنگیاش برطرف شود، به صرف غــذا بپردازد. اگر توجه نماییم که شیرخوار هم یک انسان است،منتها انسانی کوچک که سیستم گوارشی او ازنظر آناتومی و فیزیولوژیک هیچ فرقی با بالغان ندارد سهل است که بهدلیل عدمرشد کافی و ظرافت خاص خود، نسبت به بالغان، از حساسیت و عدمتحمل کمتری برخوردار باشد و دراینحال، مادر چگونه باید بفهمد که وقت شیردادن بچهاش رسیده است، او ازچه راهی باید پیببرد که بچهاش از روی گرسنگی شیر طلب میکند تا به او شیر بدهد. آیا این «هروقت» با علائمی خاص همراه است؟ آیا همکاران ما بهدنبال بیان جملهی هروقت بچه شیر میخواهد باید به او شیر داد، مطلبی را در توجیه چگونگی این خواستن بیان کردهاند تا مادر نیز با چگونگی این «هروقـت» آشنا شود؟ اگر گریه را ملاک شیرخواستن شیرخوار تلقی نماییم ، مادر کودک نتیجه خواهد گرفت که با شروع هر گریهای باید سینهی خود را به دهان شیرخوارش بگذارد، اگر چنین کنیم بهمعنی آن است که درعمل، تمام علل دیگر گریهی بچه را نادیده انگاشته و فقط خواستن شیر را عامل گریهی شیرخوار میدانیم. درحالیکه گرسنگی ممکناست فقط یکیاز دلایل گریهی نوزاد یا شیرخوار تلقیشود چراکه مشکلات دیگری نیز وجود دارند که میتوانند گریه و بیقراری طفل را بهدنبال داشته باشند. شیرخوار ممکناست از خیسبودن پوشک خود درعذاب باشد. راشهای خارشدار یا سوزاننده درناحیهی سرین ممکناست موجب گریهاش شوند. ممکناست محیطش گرم باشد. ممکناست از دردی درعذاب باشد. ممکناست دچار تب باشد. ممکناست به آغوش مادر نیاز داشته باشد. شیرخواری که نه ماه تمام در بطن مادر و با صدای قلب مادر رشدکرده و یکباره از شنیدن این صدا محروم شده است، گاه میشود که با بهخاطرآوردن این صدا و نبود آن، دچـار اضطراب شود و احساس ناامنی کند و آنوقت است کـه با گریهی خـود این صدا را طلب میکند و وقتی مـادر به آغوشش میکشد، با پیداکردن صدای گمشدهی محبوب خود آرام میگیرد و دچار احساسی خوشایند میشود که از امنیتخاطرش خبر میدهد.
عمدهترین و شایعترین علت گریهی شیرخواران را کولیک معده شیرخواران تشکیل میدهد که معمـولاً تا چهارتا پنجماهگی دیدهمیشود. چندین نظریهی مختلف در توجیه آن ارائه شده است اما هیچیک مورد تأیید همگان نیست ولـی یک چیز مسلم است و آن اینکه تغذیهی نامنظم بهدلیل ایجاد گاز و سوءهاضمه یا دیسپپسی ممکناست تعداد و شدت این کولیکها را بیشتر و فواصل بین آنها را کوتاهتر کند. حال اگر مادر بهاین عنوان که گریهی شیرخوار از سر گرسنگی میباشد و با هر گریهای که شروع میشود بخواهد سینه را در دهان شیرخوار بگذارد، نهتنها گریهی شیرخوار بهطور قطعی برطرف نخواهد شد، بلکه بهدلیل اینکه علت گریه ممکناست مشکل دیگری باشد که مادر به آن توجه نکردهاست، با دادن شیر بیموقع دلدرد و سوءهاضمه را هم به مشکل اصلی اضافه میکند. چـهبسا کـه مشکل اولیه، در ظـرف چندساعت، خودبهخود بـرطرف شده باشد، امـا بهدلیل تغـذیهی نابهجا، دلدرد، نفخ و سوءهاضمه ناشیاز تغذیهی مکرر، بهصورت یک سیکل معیوب باقیبماند. پس درصورتیکه با هرگریهی شیرخوار، سینه را به دهان شیرخوار بگذاریم نهتنها مشکل اصلی گریهی او را حل نکردهایم، بلکه بروز مشکلی دیگر را باعث شدهایم که عبارت خواهد بود از اختلال در وضعیت هضم و جذب شیرو نهایتاً، بروز نفخ، دلدرد، تهوع و بالاآوردن شیر و کلافگی شیرخوار که این خود باعث میشود تا مادر مجدداً، سینهاش را در دهان شیرخوار بگذارد و بهزورهم که شده چند قطرهای شیر به معده شیرخوار بیدفاع سرازیر سازد.
میدانیم که شیر غذای اصلی شیرخوار است و نیز میدانیم که چون شیر برای شیرخوار و نه بزرگتر از دوسالگی، خود نوعی غذا محسوب میشود، پس مانند هرغذایی، برای رسیدن به شرایطی که آمادهی تخلیه از معده و ورود به دوازدهه شود، باید مراحلی را در معده طیکند تا اجازهی خروج از معده را پیدا نماید که این زمان برحسب کیفیت شیر مادر و نیز قدرت هضم دستگاه گوارش هرشیرخواری متفاوت و بین2 الی3 ساعت متغیر خواهد بود. همانطور که غذای مصرفی ما برحسب کیفیتش، بین4تا5 ساعت طول میکشد تا از معده به دوازدهه سرازیر شود، شیر نیز غذایی است که برای شیرخوار بین2تا3 ساعت زمان میبرد تا از معدهی شیرخوار تخلیه شود. با تخلیهی معده احساس گرسنگی دست میدهد و اینجاست که هرموجود زندهای تحت این شرایط احساس گــــرسنگیکرده و درصدد خـــوردن مـــجدد غذا برمیآید.
ادامه دارد
ثبت نظر