کالری مورد نیاز نوزاد و رفتار فعال آن از جیغوداد کردن تا کجخلقی نوزاد بهدنیا آمده از شیـرمادر حاصـل میشـود. (Hinde و Capitanio، 2010). اما دیگر اجزای فعال زیستی در شیرمادر، یعنی هورمونها، نیز ممکناست چگونگی رفتار نوزاد را کنترل نماید. هورمونهای شیرمادر در فرآیند هضم در بدن نوزاد درحال رشد وارد میشوند و لذا هورمونهای از منشأ مادر محرک سیگنالهای هورمونی نوزاد خواهندبود.
بهتازگیSkip Bartol و همکارانش برنامهی lactocrine را جهت شناسایی فرآیند وجود هورمونهای شیرمادر در شکلگیری دائمی فرآیندهای فیزیولوژیکی جوان در دستورکار خود دارند (Bartol et al, ۲۰۱۳ و Miller et al , ۲۰۰۹). هورمونهای موجود در شیر بهطور خاص، لپتین و آدیپونکتین، با افزایش نرخ رشدنوزاد همراه است، اگرچه مکانیسمهای آن در نوزادان ناشناخته است.
هورمونها، زمینهساز گرایشهای رفتاری، علاقهی شدید فرد بهسمت تحرک، پرخاشگری، کمرویی و برونگرایی است. گرایشهای رفتاری فردی بهعنوان خلقوخو، شخصیت و یا سندرم رفتاری شناخته شده، بستگی به توسعهی رفتار عملی و حرفهای فرد دارد (Hinde،2013). محورHPA درمحاوره بهعنوان «محور استرس» گفته میشود زیرا درافرادیکه درمعرض خطر، درگیری اجتماعی و یا تحتفشار هستند، فعال میشود.
غدد آدرنال در پایان این مسیر، گلوکوکورتیکوئیدها (کورتیزول در پستانداران و کورتیکوسترون در جوندگان) تولید میکنند که درخدمت متابولیک مهم، ایمنی و توابع زیست عصبی قرار میگیرد. بهعنوانمثال، گلوکوکورتیکوئیدها استفاده و ذخیرهسازی گلوکز و چربیها را برای تامین نیازهای انرژی در طی مبارزه یا پرواز تنظیم میکنند.
این برای نوزادان بهچه معنا است؟ خوب، گلوکوکورتیکوئیدهای موجود در گردشخون مادر درنهایت در شیر وارد شده و بهصورت دستنخورده درسراسر دستگاهگوارش نوزاد (اپیتلیوم) جذب میشود و پس ازآن به گیرندهی گلوکوکورتیکوئید متصل میشود (Angelucci et al , 1983, Pácha, 2000). بههمیندلیل کورتیزول شیرمادر بهاحتمال زیاد نشاندهندهی شرایط محیط پیرامون مادر و درجهی خطر و یا درگیریهای اجتماعی آن است. نکتهی مهم این که گلوکوکورتیکوئیدهای مصرف شده ازطریق شیرمادر، محور HPA و تمایلات رفتاری فرزندان را شکل میدهند.
مجموعهای از بررسیهای تجربی درموش توسط Angelucci ،Catalani و گروه تحقیقاتی Casolini درگروه فیزیولوژی انسانی و فارماکولوژی دانشگاه رم، نشاندهندهی این تحقیقات جامع است که گلوکوکورتیکوئیدهای هضمشده در رفتار و فیزیولوژی هرگونه از پستانداران موثراست. درنتایج این بررسیها نشانداد که اثرات مصرف گلوکوکورتیکوئیدها ازطریق شیرمادر در فرزندان در بزرگسالی باقی میماند. درنتایج این بررسی نشانداده شد که در موشها مصرف گلوکوکورتیکوئیدها در آب به افزایش گلوکوکورتیکوئیدها در خون و شیر همراه است. نوجوانانی که گلوکوکورتیکوئیدهای بالا را ازطریق شیرمادر جذب کردهاند حافظهی مکانی بهتری دارند (Catalani et al, 1993, Casolini, 1997).
در دوران بلوغ، این افراد، رفتار کپیشدهی بهتری را درمقابله با چالش استرس نشانداده و در آنان اضطراب کمتر دیده شدهاست. (Catalani et al, 2000, Catalani et al, 2002, Meerlo et al, 2001) افزایش گلوکوکورتیکوئیدها در شیرمادر در نواحی از مغز موثر است که پاسخ به استرس را تنظیم میکند(2000،Catalani). جالبتوجه است این اثرات نوروبیولوژیکی تنها در مردان و نه زنان مشاهده شدهاست، هرچند اثرات رفتاری در هردو جنس مشابه بود. نتایج این بررسیها درمورد جوندگان نشان میدهد که هورمونها بهشکل شیر، پیامدهای رفتاری مادر در فرزندان را دارا است، اما این مسیر نوروبیولوژیکی ممکناست برای پسران و دختران متفاوت باشد.
این اثرات نهتنها در جوندگان بلکه در میمونها و انسانها مستند شدهاست. در یک نمونه از 44مادر میمون رزوس، دریافته شد که در غلظت کورتیزول شیر تنوع زیادی وجود دارد. اطفال مادران با میزان کورتیزول بالاتر در شیر خود به شاخص آرام بودن و اعتماد به نفس مشخص میشوند که فعال، کنجکاو و اهل تفریح و بازی صفت هستند. با این حال، اثر غلظت کورتیزول در شیر مصرفی پسران درمورد دختران قابلپیشبینی نیست (2011،Sullivan et al). نتایج حاصل از بررسی میمونها تاحدی مطابق با نتایج حاصل از جوندگان است. گلوکوکورتیکوئیدهای مصرفشده ازطریق شیرمادر با رفتار ترس کمتر و گرایشهای کنجکاوانهی بیشتری همراه است، اما فقط برای پسران قابل
استناد است.
در سال2007، یک بررسی درمورد 253نوزاد انسان شواهدی را مطرح کرد که کورتیزول در شیرمادر نیز ممکناست در تمایلات رفتاری در انسان موثر بـاشد (2007،Glynn et al). نوزادان با تغذیه با شیرمادر مادران با غلظت کورتیزول پلاسما بالاتر نسبتبه مادران با غلظت کورتیزول پلاسمای پایینتر بهطور قابلتوجهی ترس بیشتری دارند.
کورتیزول مصرف شده ازطریق شیر بهطور مستقیم در خلقوخو و ترس نوزاد موثر است (2007،Glynn et al) اخیراً تیم تحقیقاتی مشابهی بهطورمستقیم غلظت کورتیزول موجود در شیر 52 مادرشیرده را موردبررسی قرارداده است (۲۰۱۲،Grey et al) و همکارانش کشف کردند که غلظتهای کورتیزول بالاتر در شیرمادر با افزایش «عواطف منفی» بیشتری همراه بودهاست. این عواطف منفی مربوط به امتیازات رفتاری از قبیل تمایل نوزاد بهسمت ترس، غموناراحتی، خشم و سرخوردگی بودهاست. از همه جالبتوجهتر اینکه اثر رابطهی بین غلظت کورتیزول شیر و عواطف منفی در دختران، در پسران وجود ندارد. این بررسیهای بنیادی نشان میدهد که گلوکوکورتیکوئیدهای هضم شده بهطور موثری درمورد پیشبینی رفتار نوزاد دخالت دارد.
علاوهبراین، پسران و دختران ممکناست حساسیتهای مختلفی نسبتبه هورمونهای مادر بهدلایلی ناشناخته نشان دهند. جالبتوجه است که نتایج بررسی در انسان بهطور قابلتوجهی متفاوت از یافتههای حاصل از میمونها و موشهای صحرایی است، در انسان، مصرف گلوکوکورتیکوئیدها در نوزاد دختر سبب ترسوتر شدن دختران شده و درمورد پسران چنین نیست. درمورد میمونها عکس نتیجهی یادشده بهدست آمد. کورتیزول شیر سببشده که پسران کنجکاوتر و بهنظر کمتر ترسو شوند اما درمورد دختران اثر تغییر رفتاری نشان نداد. در جوندگان هم درمورد پسران و هم دختران تغییر رفتاری مشاهدهشد. اما الگوی نوروبیولوژیکی این دو جنس باهم متفاوت است. واضح است که تحقیقات بیشتر و بیشتری نیاز است تا شناخت بهتری درمورد ارتباط بین وضعیت روانی مادر، هورمونهای شیر، رفتار کودک و حساسیت جنسی نوزاد را بهدست آورد.
منابع در دفتر نشریه میباشد.
ثبت نظر